قسمت دوم
اگر ارادهها بر مدار ولی خدا شکل بگیرد جامعه صالح میشود
بنابراین اگر دنیای انسان بستر تجلی ولایت ولی خدا شد، همه شئوناتش صالح میشود. حالا اگر اینطوری صلاح را تعریف کردیم که: ارادهها از نفس پرستی و اولیا طاغوت و شیطان پرستی "أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ" خودشان را رها کردند و از ولایت نفس بیرون آمدند و بر مدار ولی خدا شکل گرفت، جامعه صالح میشود. در قرآن میفرماید "لاتفسدوا فی الارض بعد اصلاحها" خداوند متعال زمین را اصلاح کرده و بعد از اصلاح افسادش نکنید. اصلاح ارض این است که وقتی نبی خدا میآید و این ولایت در عالم ظاهر میشود، این مدار اصلاح است و افساد این است که از این مدار خارج شوید. در این صورت اگر فسادی شکل بگیرد در مقیاس امت است و یک امت تاریخی فاسد میشوند.
جهاد اسلامی برای رفع موانع توحید و موانع اقامه کلمه حق است
جهاد اسلامی برای این است که جامعه به مدار ولایت حق برگردد و این یک امر قهری است چون در عالم ولایت حق و باطل به شکل تاریخی وجود دارد. از آن روزی که ما پا رو زمین گذاشتهایم دو نوع جامعه شکل گرفته است تجمع بر محور انبیاء برای اقامه توحید و تجمع بر محور شیاطین؛ "کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ" از آنجایی که انبیاء آمدهاند این دو تا جریان شکل گرفته است و دائما درگیر هستند و این درگیری، قطعی و دائمی است تا جایی که جبهه حق غلبهی مطلق پیدا کند. براین اساس میتوان گفت جهاد و دفاع به خاطر این است که موانع توحید و موانع اقامه کلمه حق برداشته شود. اگر جامعه مدارش از آن تغییر کرد جامعه رو به فساد میرود.
ولاتی که خودشان را به جای انبیاء و اولیاء مدار قرار میدهند، جامعه را بر مدار فساد قرار میدهند
کسانی که جامعه را بر مدار فساد قرار میدهند ابتدائاً عموم جامعه نیستند، بلکه یک ولاتی هستند که مدار را تغییر میدهند و خودشان را به جای انبیاء و اولیاء مدار قرار میدهند و ممکن است دیگران را هم به دنبال خودشان بکشند. در آن صورت یک مدنیت باطل و فاسدی شکل میگیرد، ولی آنها محور این حرکت هستند و اصلیترین مبارزه با آنهاست. بر این اساس برداشتن پرچم و سیطره و سلطهی آنها از سر مؤمنین میشود یک مبارزه و مجاهدهای که عین صلاح است. پس این جهادی که شکل میگیرد برای اصلاح این مبانی است. اگر آن مبانی را قبول کردیم بعد میشود "ارید إنّما خرجت لطلب الإصلاح فى أمّة جدّى محمّد صلى الله علیه و آله أری اِنّیما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ" یک فساد در امت تاریخی رخنه کرده است که حضرت میخواهند این را برگردانند. حالا این معنیدار میشود که "اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ (ع)". اگر جامعه از مدار ولایت حق خارج شد بر مدار منکر قرار گرفته و اگر اولیای باطل بر جامعهای حکومت کردند، در آن جامعه معروف تبدیل به منکر، و منکر به معروف تبدیل میشود؛ یعنی نه اینکه فقط اقدام بر منکرات اتفاق میافتد و اشاعه منکرات میشود، بلکه منکر اقامه میشود. وقتی ارزشهای اجتماعی تبدیل شد منکر اقامه میشود. لذا حضرت وقتی اقدام میکنند میخواهند روی این مبانی، این فساد را از امت دور کنند و دوباره حق به مدار خودش برگردد "لاتفسدوا فی الارض بعد اصلاحها بمحمد و علی" افساد نکنید که دوباره مدار را برگردانید.
معروف و ولایت حقه، مکتب و مبانی مکتب دفاعی ماست
فیالجمله هدف در دفاع این است که اصلاح اتفاق بیفتد؛ یعنی جامعه بر مدار توحید و ولایت حقه قرار بگیرد و منکر رخت ببندد. منکر ولایت باطله است و بقیه منکرات فرع بر او هستند. معروف نیز ولایت حقه است و بقیه معروفها ذیل آن تعریف میشوند. این مکتب دفاعی ما و مبانی مکتب ما میشود و ما برای این دفاع میکنیم. این مبانی مکتب ما میشود.
گاهی خطابهای قرآن به عموم نیست، بلکه به ولات عموم و کفارِ مخصوص است
حالا در این دفاع چه اتفاقی میافتد؟ آیات اول سوره مبارکه محمد صلیالله علیه و آله و سلم که خیلی فوقالعاده است، یک آیه خطاب به مخالفان امیرالمؤمنین علیهالسلام است و یک آیه خطاب به امیرالمؤمنین علیهالسلام و "الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ" آنها که کفر ورزیدید و "وَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ" و راه خدا را بستند خداوند متعال همه اعمالشان را در عالم نابود میکند. معمولاً هم کلید فهم خطابهای قرآنی اصلا خطاب به عموم ابتدائاً نیست، بلکه اگر خطاب به عموم است از طریق ولاتشان است. انسانها از آن نظر که عضو جامعه حق یا عضو جامعه باطل هستند خیلی مواقع مخاطب آیات قرآنی هستند و این کلید فهم خیلی از خطابهای قرآنی است. لذا فرمود هیچ آیهای نیست در قرآن که مصدر به "یا ایها الذین آمنوا" است الا این که امیرالمؤمنین علیهالسلام مخاطب اصلی است. آن طرفش هم همینطور است "الیوم یئس الذین کفروا" آن کفار یک کفار مخصوصی هستند که وقتی دست حضرت بالا میرود همهشان مأیوس میشوند. عموم کفار که به این سادگی متوجه این نکات نمیشوند، نه آن امیدهای تاریخی را دارند و نه این یأسها بر آنها حاصل می شود.
ایمان حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام کار امت را درست میکند
وقتی خداوند متعال میفرماید "لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ" گناه این پیغمبر نیست، منظور سیئات امت پیامر است؛ چون پیغمبر معصوم است، پیغمبر فرمود "حمل ذنوب شیعته علیٍ" این بار را برداشته و لذا قبول کرده که اینها را پاک تحویل دهد. وقتی ایمان میآورد امیرالمؤمنین علیهالسلام این ایمان کار امت را درست میکند "وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ" بال در واقع آن تقلبات قلوب و حالات قلبی است؛ خدای متعال قلب آن جامعهای را که ایمان میآورد اصلاح میکند.
خداوند، خوبیها و عمل کفار را گم و بدیها و مشکلات مؤمنین را اصلاح میکند
خب چرا کفار "اضل اعمالهم" میشوند و خداوند عمل و خوبیهایشان را گم میکند، ولی مشکلات و بدیهای مؤمنین را اصلاح میکند؟ چون "ذَلِکَ بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ" کفار تابع باطل هستند، ولی مؤمنین "وَ أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ" تابع حقی هستند که از طرف پروردگار آمده است. این تا جریان یکی دنبال باطل و دیگری دنبال حق است و آن وقت اصلش چه کسانی هستند فرمود "علِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ یَدُورُ حَیْثُمَا دَارَ" آن طرفش هم هست دشمن امیرالمؤمنین باطل است "عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ" و این دو جریان را قرآن توضیح میدهد.
جهاد اسلامی زمینهساز رشد مؤمنین
خداوند مثلهای مردم را اینطور برایشان میگوید "کَذَلِکَ یضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ" که پشت این مثالها حقیقتهایی هست که اگر کسی از این مثلها به آن حقایق عبور کند این آیات روشن میشود. بعد میفرماید بین دو جریان حق و باطل، خداوند متعال پشتیبان جریان حق است "فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا". وقتی با این کفار مواجه شدید "فَضَرْبَ الرِّقَابِ" گردنها را بزنید و درنگ نکنید "حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ" وقتی خون فراوان ازشان ریختید "فَشُدُّوا الْوَثَاقَ" تازه آنها را محکم ببینید و بازشان نگذارید. "فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء" حالا بعدا یا منت میگذارید و رهایشان میکنید و یا فدیه میگیرید. بعد قرآن میفرماید این مبنای جهاد اسلامی است و در این دستگاه حق و باطل شما باید درگیر شوید. بعد میفرماید اگر خداوند متعال میخواست خودش غلبه پیدا میکرد "وَلَوْ یشَاء اللَّهُ لاَنتَصَرَ مِنْهُمْ" و از کفار انتقام میگرفت؛ ولی "وَلَکِن لِّیبْلُوَ بَعْضَکُم بِبَعْضٍ" این جهاد و قتال بحث ابتلای بعض به بعض است و خداوند متعال اینطوری شما را رشد میدهد و متحول و مبتلایتان میکند. بعد میفرماید "وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ" اگرشما وارد این میدان درگیری شدید "فَلَن یضِلَّ أَعْمَالَهُمْ" اعمال آنها گم نمیشود. کسی که وارد این درگیری میشود کشته هم شود همه اعمالش محفوظ میماند "سَیهْدِیهِمْ" و خدای متعال به سرعت اینها را هدایت و "وَیصْلِحُ بَالَهُمْ" امر و قلبشان را اصلاح میکند.
خداوند با جهاد قلبهای مؤمنین را خالص و زیر و رو میکند
جهادها یک دستهاش همین است. فرمود جنگ احد برای این بود که "وَلِیبْتَلِی اللّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ" آنچه در قلب شماست با این امتحان زیر و رو "وَلِیمَحَّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ" و خالص شود. بعد میفرماید "سَیهْدِیهِمْ وَیصْلِحُ بَالَهُمْ" پایانش هم هدایت است و هم اصلاح امور قلب انسان است و بعد هم "یدخلهم الجنه اعرف حالهم" بهشتی که معروف آنهاست شناخت آنهاست اینها را وارد آن بهشت میکند.
سیدالشهدا محور نفوس مطمئنه در این عالم است
پس این دو تا جریان هست و درگیری این دو جریان ادامه پیدا میکند تا جایی که نصرت الهی بیاید و این نصرت یک طرف فجر الهی است که با قیام سیدالشهدا طالع میشود؛ یکی هم نفوس مطمئنه هستند که در این عالمِ ابتلا حول سیدالشهداء جمع میشوند؛ یعنی امتحان و ابتلای سیدالشهداء نه فقط خودش را کرده نفس مطمئنه، بلکه در این دنیا محور نفوس مطمئنه است. لذا فرمود این آیه خطاب به سیدالشهدا و دوستانشان است. وسط سوره هم قصه تمدنهایی است که آمدهاند و رفتهاند و نابود شدهاند؛ سخن از فراعنه تاریخ است و فرعون این امت و فراعنه این امت که قصه آنها هم همان قصه است. بنابر این سطر و ذیل این سوره با این وسط مجموعاً جریان پیروزی سیدالشهداء و غلبه مطلق حضرت را توضیح میدهد.
همچنین در مراسم نهمین شب عزاداری حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در نیمه دوم دهه اول محرمالحرام در هیأتالزهرا سلامالله علیها دانشگاه صنعتی شریف حجتالاسلام والمسلمین قاسمیان؛ رئیس حوزه علمیه مشکات به ایراد سخنرانی پرداخت. در ادامه گزارش اجمالی از سخنان حجتالاسلام والمسلمین قاسمیان تقدیم میگردد:
نکته اخلاقی:
بعنوان تذکر یکی از آیات سوره احزاب را مطرح میکنیم: "یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولاً سدیداً یصلح لکم اعمالکم و یغفر لکم ذنوبکم" ای کسانی که ایمان آوردید؛ تقوای خدا پیشه کنید و حرف محکم و با پایه بزنید تا خدا اعمال شما را اصلاح کند و گناهان شما را ببخشد. گناهان زیادی با زبان ابراز میشوند. مثل تکبر. دروغ و غیبت و سرزنش مؤمنین و فحش و … تا 70 گناه برای زبان شمرده شده است. اگر کسی بتواند زبانش را کنترل کند حلاوت ایمان را به سرعت میچشد. در نهجالبلاغه داریم که این علامت برای ایمان آمده است که راست به ضرر را بر دروغ به نفع ترجیح دهد. گاهی اوقات در زندگی مشترک دروغهای کوچکی ممکن است اعتماد و زندگی مشترک را به خطر بیاندازد. دقت کنید که دروغ؛ دروغ میآورد و مثل بهمن بزرگ میشود. با دروغ گفتن مناسبات وقایع با هم عوض میشود لذا در تطبیق دروغ اول با دیگر وقایع باید دروغهای بیشتری گفت. روایت هست که بدیها در خانهای قرار دارند و کلید آن خانه دروغ است. حتی کذب مفترع هم نباید گفت. یعنی علیالظاهر دروغ نیست؛ اگر کسی نقل قولی را بدون ذکر سند نقل کند دروغ مفترع است. مخصوصاً در فضای سیاسی پیامکهای زیادی به صورت دروغ مفترع پخش میشود که دروغ است و حرام. زیرا شاید کسی به شما اعتماد داشته باشد اما به معتمدین شما اعتماد نداشته باشد.
جریان حق و باطل:
عرض شد که معادلات درگیری جریان حق با باطل باهم متفاوت است. در مورد جریان حق 2سؤال مطرح میشود که: ممکن است هر کسی خود را جریان حق تلقی کند یا اینکه باید فرد معصوم در رأس حکومت باشد تا جریان حق شود. این حرف یعنی اینکه در دوران غیبت کلا جریان حق نداریم و تمام آیات مربوط به حکومت اسلامی و وعدههای خدا و… در این دوران بلا استفاده هستند. جریانی که به نام حکومت پیغمبر در دوران پس از ایشان هم ادامه داشته است موسوم به جریان حق بوده و در نهجالبلاغه هم حضرت این نکته را فرمودهاند حتی وقتی که خلیفه دوم بر مسند خلافت نشسته بود ایشان میفرمایند "مکان القیم بالامر" . یا مثلا در همین جنگ ایران و عراق وقتی 2 حکومت به ظاهر شیعه باهم درگیر میشوند چطور است که به یکی نصرت میرسد اما به دیگر نمیرسد. زیرا احکام جریانها از افراد جدا است. یعنی حکومت شیعیان با حکومت بر شیعیان فرق میکند. کما اینکه حکومت فعلی ایران حکومت اسلامی است اما در زمان شاه حکومت بر مسلمانان بود و امر تحت بیرق رسول خدا نبوده است. تا جایی که نام حکومت پیغمبر بر حکومت خلفاء بوده حضرت امیر و امام رضا علیهماالسلام مشاورههای پیدرپی میدادند چون در آن دوران تمام اسلام همان بوده است اما وقتی که یزید حکومت را برای خود اعلام کرد و منکر رسول خدا شد امام حسین علیهالسلام این حرف را برنتابیدند و در برابر حکومتی که دیگر جریان حق نبود قیام با شمشیر کردند. پس جریان حق نیازی به معصوم ندارد و نیز با ادعا مشخص نمیشود بلکه باید دید که کدام طرف منسوب به حکومت الله است و کدام طرف حکومت را برای خودش میخواهد! و در این بحث هم عرب و عجم نداریم. خود رسولالله هم میفرمودند که به سلمان فارسی بگوئید "سلمان محمدی" زیرا هویت اصلی ما قبل از ایرانی بودن؛ حسینی بودن و علوی بودن است.
نماز جماعت؛ عنصر اندیشه ولایی:
بنده یک زمانی تحقیق میکردم که وهابیها با اینکه ولایت ائمه را قبول ندارند چرا اینقدر اندیشه ولایی قوی دارند و همه چیز را با امام خودشان تطبیق میدهند. متوجه شدم که اینها از نماز جماعت استفاده میکنند. یعنی در نماز جماعت تمرین میکنند. عمدتاً وقتی سخن از نماز جماعت حضرت در ظهر عاشورا گفته میشود سریعاً نسبت میدهند به اینکه حضرت میخواستند نشان دهند که نماز جماعت خیلی ثواب دارد! اما این کار با هیچ تاکتیک نظامی جور در نمیآید که همان تعداد که لشگریان در نماز جماعت باز هم تقلیل پیدا کند. لذا حرکت اباعبدالله از جهت آموزش تمرین ولایتمداری بوده است نه صرفاً بخاطر ثواب. تا به حال برای شما اتفاق افتاده که پشت سر 2 نفر نماز جماعت بخوانید؟ اصلا این کار معنی ندارد. حتی در فرض فوت امام جماعت آمده است که یک نفر از صف اول کمی جلو برود اما نماز جماعت را به هم نزنید. همین امر است که قابلیت ایستادگی در برابر دشمنان داخلی و خارجی را فراهم میکند و نقطه همگرایی و توحید عملی است... نمیتوان بدون عنصر ولایت به امت واحدهی اسلام که دعوت مقام معظم رهبری هم هست دست پیدا کرد.
منبع: رجانیوز
رونمایی از جدیدترین بهانه دولت برای توجیه سانسور بیبلوردهای شهرداری
غیرقانونی بودن؛ مهمترین بهانه افخم برای توجیه سانسور بیلبوردهای "صداقت آمریکایی"/ شهرداری با رفع موانع قانونی، بیلبوردها را به سطح شهر بازگرداند
جدیدترین بهانه دولت در توجیه اعمال فشار برای سانسور پوسترهای «صداقت امریکایی» روی بیلبوردهای شهر تهران را امروز مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه به زبان آورد و مدعی شد این بیلبوردها به دلیل غیرقانونی بودن جمعآوری شدهاند.
به گزارش رجانیوز، مرضیه افخم امروز در نشست خبری هفتگی خود، در پاسخ به این سوال که آیا وزارت خارجه بررسی کرده است که چه کسی بیلبوردهایی با عنوان "صداقت آمریکایی" را در معابر شهر تهران نصب کرده است؟ گفت: پیش از این که وزارت خارجه درگیر این موضوع شود شهرداری تهران و نهادهای داخلی موضوع را بررسی کردند که کار غیرقانونی صورت گرفته بود و هماهنگیهای لازم درباره نصب آنها انجام نشده بود.
وی البته به صورت تلویحی به اصل ماجرا هم اشاره کرد که: امیدواریم همه اظهارنظرها و طرح دیدگاهها مبتنی بر چارچوب قانونی و با رعایت اصول و احترام به موضوع اعتماد مردم به گروه مذاکرهکننده باشد اگر این چارچوبها در نقدها مورد توجه قرار گیرد همه امکان اظهارنظر و نقد را دارند و مسیری که برای گفتوگوها تنظیم شده هم ادامه پیدا خواهد کرد.
بر اساس ادعای خانم افخم، بیلبوردهای "صداقت آمریکایی" نه به دلایل سیاسی و محتوای خاص آن یعنی اشاره به عدم صداقت دولت امریکا بلکه به دلیل سپری نکردن روال قانونی جهت نصب در سطح شهر تهران سانسور و جمع آوری شده است.
این در حالی است که مجتبی پیرهادی عضو شورای شهر چهارم و رئیس بسیج شهرداری تهران، پیش از این، ادعای سخنگوی وزارت امور خارجه را که البته به صورت مبسوطتر توسط روزنامههای زنجیرهای حامی دولت منعکس شده بود رد کرده و اعلام کرد: « کسی نمیتواند در تهران هر پوستر و تبلیغاتی را نصب کند و باید مجوز بگیرد.
وی در مورد اطلاع داشتن بسیج شهرداری از نصب این بیلبوردها گفت: ما در بسیج شهرداری تهران اطلاع داشتیم و مانع از نصب این پوسترها و تصاویر نشدیم چون محتوای آنها را خارج از سیاستهای نظام ندیدیم. طرح این پوسترها در راستای منافع نظام بود و من هم مانع نصب آنها نشدم.
پیرهادی در پاسخ به این سوال که «چطور ممکن است این تعداد پوستر با این گستردگی بدون اطلاع مجموعه شهرداری در پایتخت نصب شده باشد؟» به این نکته اشاره کرد که:«امکان دارد چون بسیج یک مجموعه مستقل در شهرداری است. اصولا تشکیلات بسیج در همه سازمانها و نهادها از جمله در شهرداری تهران تشکیلات مستقلی دارند و بهطور مستقل هم عمل میکنند.
پیرهادی همچنین در مورد مجوز داشتن نصب این بیلبوردها افزوده است که:عرض کردم کسی حق کار بدون هماهنگی و بدون مجوز ندارد و من اصل کار را دیده بودم، تایید کرده بودم و الان هم مسئولیت این کار را میپذیرم. نصب هر تبلیغاتی در تهران ضابطهمند و قانونی است و البته که کسی نمیتواند در تهران هر پوستر و تبلیغاتی را نصب کند و باید مجوز بگیرد.
هر چند با توضیحات مجتبی پیرهادی، ادعای غیرقانونی بودن نصب بیلبوردهای "صداقت امریکایی" بصورت جدی زیر سوال رفته و مخدوش به نظر می رسد، اما با فرص قبول ادعای خانم افخم مبنی بر ایراد به عدم طی شدن مراحل قانونی برای نصب بیلبورد و نه ایراد به متحوای بیلبوردها، به نظر میرسد شهرداری تهران میتواند با رفع موانع قانونی، این بیبلوردها را باز هم به سطح شهر بازگرداند.
با این وجود و در صورت رفع موارد قانونی مورد ادعای خانم افخم به نظر میرسد مشکلی برای نصب مجدد تابلوها در شهر تهران وجود نداشته باشد و بر این اساس، با توجه به استقبال اعضای شورای شهر و نمایندگان مجلس و همچنین نهادهای و تشکلهای دانشجویی و مردمی از نصب این بیلبوردها، لازم است که شهرداری تهران نسبت به نصب مجدد آنها اقدام کند.
گفتنی است ماجرای جمع آوری و سانسور بیلبوردهای "صداقت آمریکایی" از سطح شهر تهران، به یکی از موضوعات جلسه رای اعتماد اخیر مجلس مبدل شد و نمایندگان مجلس از جمله مهدی کوچک زاده و حمید رسایی به این اقدام واکنش نشان داده و از دولت به دلیل اعمال فشار برای جمع آوری بیلبوردهای صداقت امریکایی انتقاد کردند.
منبع: رجانیوز
|
پنج شنبه 92/8/9 ساعت 1:24 عصر | نوشته شده به دست
اBasij
| ( نظرات )
|
آیا آنچنان که دولت تبلیغ میکند، اسرائیلیها از برقراری روابط ایران و امریکا ناراحتند؟
یدیعوت آحارنوت: برقراری رابطه با ایران از کاهش قدرت امریکا در خاورمیانه جلوگیری میکند/مزایای رابطه ایران و امریکا برای اسرائیل زیاد است؛ باید به برقراری آن کمک کنیم
گروه بینالملل – رجانیوز: آیا اسرائیل از مذاکره تهران و واشنگتن ناراحت است؟ این سوال در روزهای اخیر بسامد زیادی در رسانههای مختلف داخلی داشته و بصورت مشخص از سوی تیم رسانهای دولت با حجم گسترده ترویج و منتشر شده است، اما ظاهرا تحلیلگران اسرائیلی نظر متفاوتی با آنچه نزدیکان دولت ترویج می کنند داشتهاند و عادی شدن روابط تهران – واشنگتن را یک پیروزی استراتژیک برای رژیم صهیونیستی میدانند که میتواند منافع جدیدی را در خاورمیانه نصیب آنها و امریکا بکند.
به گزارش رجانیوز، در این زمینه روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارنوت" که در سرزمینهای اشغالی منتشر میشود، در مقالهای با عنوان "مزایای ارتباط مجدد ایران و ایالات متحده"، ضمن دفاع از برقراری رابطه و مذاکره میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، از مقامات رژیم صهیونیستی خواسته تا به گرم شدن این مساله کمک کنند.
نویسنده در بخشی از این مقاله با اشاره به مزایای مختلف به ثمر نشستن رابطه ایران و امریکا برای رژیم صهیونیستی آورده است: « باید بدانیم که اسرائیل علاقه دارد تا این مذاکرات میان ایران و آمریکا با موفقیت همراه شود؛ نه تنها به این دلیل که سایه را از روی برنامه اتمی تهران بر میدارد، بلکه مذاکره تاریخی میان این دو کشور قطعا دارای مزایای استراتژیک ارزشمندی برای اسرائیل خواهد بود.»
وی با برشمردن این مزایای استراتژیک می نویسد: «چرا؟ اول از همه اگر ایران مجددا بتواند به وضعیت سابق در جایگاه بینالمللی بازگردد، مردم احساس راحتی بیشتری در زمینه اقتصادی خواهند داشت و از آنجایی که مردم ایران مانند اهالی کره شمالی نیستند، دیگر حاضر به بازگشت به عقب نخواهند بود. در این حالت، در صورتی که ایران مجددا تلاش کند تا برنامه هستهای خود را احیا کند، میتوان با فشارهای اقتصادی بیشتر، مردم را از بازگشت به دوران سیاه اقتصادی هراساند و زمینه را برای تسلیم حاکمان این کشور فراهم کرد. این (صرف نظر از برنامه هستهای) دقیقا همان چیزی است که اسرائیل میخواهد از طریق دیپلماسی – و یا اگر موفق نبود – از طریق عملیات نظامی به آن دست پیدا کند.»
نویسنده یدیعوت آحارنوت، دومین مزیت استراتژیک برقراری رابطه ایران و امریکا را نجات امریکا از جایگزین شدن توسط ایران در منطقه خاورمیانه دانسته و عنوان می کند: «دومین نکته این است که ارتباط مجدد میان ایران و آمریکا، روابط اسرائیل و جهان عرب بهبود میبخشد. عربستان سعودی و سایر کشورهای عرب منطقه غرب آسیا هم اکنون در حال ترس از سقوط هستند. خانواده سلطنتی عربستان، امیر کویت و حکام امارات متحده عربی همگی از کاهش قدرت آمریکا در منطقه در وحشت هستند. وقایعی که در جریان بحران سوریه رخ داد، جهان عرب را به این فکر واداشته که ایالات متحده دیگر توانایی ایجاد یک تاثیرگذاری قوی در منطقه خاورمیانه را ندارد. به همین دلیل، کشورهای عربی مانند مصر و اردن هم به دنبال یک جایگزین در منطقه هستند. در این اوضاع، یک گزینه، گرایش به سمت تهران است. به همین دلیل برقراری یک رابطه دوجانبه میان آمریکا و ایران میتواند این احتمال را از میان بردارد.»
این نویسنده، ارتباط ایران و امریکا را موجب نجات اسرائیل نیز دانسته و مینویسد: «نباید فتوای کمک آیت الله خمینی به فلسطینیهای سنی برای رهایی از یوغ دولت اسرائیل را از یاد ببریم. با سازش ایران با آمریکا منطقی است فرض کنیم که ایران مجبور است از فعالیتهای خود در حمایت از گروههای مبارز فلسطینی دست بکشد که این به نفع اسرائیل است.»
یدیعوت آحارنوت یکی دیگر از مزایای استراتژیک برقراری رابطه ایران و امریکا را نزدیک شدن کشورهای عرب به اسرائیل میداند و عنوان میکند: «از سوی دیگر، کشورهای عربی این تصور را دارند که نتانیاهو با فشار بر اوباما میتواند زمینه را برای کنترل ایران در منطقه از طریق مذاکرات دوجانبه فراهم کند و سایه خطر را از روی این کشورها خارج کند.»
نویسنده روزنامه، در نهایت پیشنهاد خود را به سیاستمداران رژیم صهیونیستی اینگونه اعلام میکند که : «کاری که ما به عنوان اسرائیل باید انجام دهیم، این است که در سکوت و در پشت پرده، سطح بالای روابط دیپلماتیک را میان نتانیاهو و اوباما پیگیری کنیم تا مطمئن شویم که این مذاکرات، جدی و دقیق و منطقی است و میتواند ایران را حداقل برای مدت دو سال – و حتی بیشتر – از فعالیتهای هستهای دور نگه دارد.
مخلص کلام اینکه نباید ایرانیان، آمریکا را به عنوان یک دشمن اصلی و جدی در اذهان خود ارزیابی کنند. اسرائیل باید در این زمینه تلاش کند تا رابطه میان ایران و ایالات متحده هر چه گرمتر برقرار شود تا این مساله بتواند باعث افزایش سطح روابط میان ایرانیان و یهودیها در سرزمین اسرائیل شود. اگر بخواهیم، هر رویایی قابل تحقق است.
این بیان ساده در تشریح منافع استراتژیکی که اسرائیل از پیوند ایران و امریکا در منطقه خواهد برد، نکته جدید و پوشیدهای نبوده است، اما مهم آن است که تیم رسانهای و تبلیغاتی دولت با هدف توجیه تراشی داخلی برای مشروعیت بخشی به مذاکرات خود با دولت اوباما، خط تبلیغاتی کاملا متفاوتی با آن را در داخل کشور تبلیغ کرده و تاکنون تلاش کرده تا نشان دهد که مخالف اصلی برقراری ارتباط رژیم صهیونیستی است.
این در حالی است که بر هر کنشگری در فضای سیاسی بینالملل روشن است که اصولا اسرائیل موجودیتی جز یک موجود دست پروده امریکا در منطقه به عنوان یکی از ابزارهای قدرت و اعمال هژمونی این کشور بر منطقه خاورمیانه نبوده و بر همین اساس ادعای مخالفت با برقراری ارتباط با ایران از سوی اسرائیل، یک ادعای رسانهای به شمار میرود.
شاید در این شرایط بازخوانی این بیان پر اهمیت از رهبر معظم انقلاب خالی از لطف نباشد که: درک میکنیم چرا آمریکایىها این روزها باز مجدداً مسئلهى مذاکره را هى تکرار میکنند، هى میگویند پشت سر هم به زبانهاى گوناگون؛ ما میفهمیم علت چیست. به قول خود آمریکایىها، سیاست خاورمیانهاى آنها دچار شکست شده. آمریکا در سیاستهاى خود در این منطقه، دچار شکست است. احتیاج دارند به اینکه یک برگ برندهاى را به قول خودشان رو کنند؛ این برگ برنده از نظر آنها عبارت است از اینکه: نظام جمهورى اسلامىِ انقلابىِ مردمى را، بکشانند پاى میز مذاکره؛ به این احتیاج دارند. میخواهند به دنیا اعلام کنند که ما حُسن نیت داریم. نه، ما حُسن نیتى مشاهده نمیکنیم.
منبع: رجانیوز
|
پنج شنبه 92/8/9 ساعت 12:53 صبح | نوشته شده به دست
اBasij
| ( نظرات )
|
گفت: جمعه گذشته در جلسه انجمن اسلامی جامعه پزشکان دو تن از پزشکان مدعی اصلاحات و از اصحاب فتنه 88 در سخنرانیهای خود این نشست را به هتاکی علیه کیهان تبدیل کردند.
گفتم: اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 اگر از کیهان تعریف میکردند جای تاسف داشت.
گفت: تازه، اعلام هم کردهاند که نوشتههای کیهان اثری ندارد!
گفتم: خدا بر درجات حضرت امام(ره) بیفزاید که خطاب به آمریکا میفرمودند «اگر میگوئید چیزی نشده- و انقلاب اثری نداشته- پس چرا اینهمه سر و صدا میکنید»؟
گفت: یکی از آنها گفته است مواضع کیهان به خاطر مخالفت با رابطه ایران و آمریکا مانند مواضع اسرائیل است!
گفتم: اولا؛ پس چرا نتانیاهو اصلاحطلبان را بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران میدانست و ثانیا؛ چرا اصحاب فتنه روز قدس به نفع اسرائیل شعار میدادند، ثالثا؛ درباره مخالفت حضرت امام(ره) با رابطه ایران و آمریکا چه میگویند؟!
گفت: اتفاقا یکی از آنها تاکید کرده که ما پیرو امام(ره) و معتقد به جمهوری اسلامی ایران هستیم!
گفتم: پس چرا تصویر مبارک حضرت امام را پاره کردند؟ و چرا روی قید اسلامی در عبارت جمهوری اسلامی ایران خط کشیدند؟!
گفت: چه عرض کنم؟! البته بسیاری از افراد حاضر در جلسه با آنها موافق نبودند و چند تن از آنها نیز در تماس با کیهان معتقد بودند این افراد در پیوند با جریانات مشکوک استحاله و آلوده شدهاند.
گفتم: به قول شعر دستکاری شده حافظ؛
به آب روشن می، صوفئی طهارت کرد
و رفتهرفته به این کار زشت عادت کرد!
کیهان
|
پنج شنبه 92/8/9 ساعت 12:1 صبح | نوشته شده به دست
اBasij
| ( نظرات )
|
حجتالاسلاموالمسلمین حاجصادقی در جمع خبرنگاران:
انقلاب اسلامی شعار "مرگ بر آمریکا" را در دنیا احیا کرد
جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه گفت: آمریکاییها به دنبال محو روحیه ضداستکباری هستند و راه را در این دیدند که اگر ایران که 35 سال مقاومت کرده کوتاه بیاید،همه کوتاه میآیند.
به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی باشگاه خبرنگاران، حجتالاسلام والمسلمین حاجصادقی جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه در حاشیه همایش مداحان پاسدار و در جمع خبرنگاران اظهار داشت: انقلاب ما روحیه ضداستکباری، شعار "مرگ بر آمریکا" و اینکه میتوان مقابل استکبار ایستاد را در دنیا احیا کرد.
وی افزود: به تدریج پرچم آمریکا در بسیاری از کشورها آتش زده شد و ملتهای مختلفی شعار مرگ بر آمریکا دادند و کم کم حرفشنوی کشورها از آمریکا پایین آمد.
حجتالاسلام والمسلمین حاج صادقی تصریح کرد: آمریکا میگوید به جهنم که نامبارک و قذافی و امیرعبدالله بروند، اما نباید روحیه ضدآمریکایی در دنیا نهادینه شود؛ آمریکاییها میخواهند این قضیه را درمان کنند.
جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه افزود: آمریکاییها به دنبال محو روحیه ضداستکباری هستند و راه را در این دیدند که اگر ایران که 35 سال مقاومت کرده کوتاه بیاید،همه کوتاه میآیند.
وی اظهار داشت: مذاکره برای آنها مطلوب به ذات است و مذاکره را برای مذاکره میخواهند، ولی ما مذاکره را برای هدف میخواهیم.
حجتالاسلام والمسلمین حاج صادقی خاطرنشان کرد: خوب است که مسئولان ما به این موضوع توجه داشته باشند که چرا اوباما 5 بار از رئیسجمهور ما درخواست میکند و اینکه چرا تماس میگیرد و تلفنی صحبت میکند و بعد میرود با نتانیاهو آنطور حرف میزند، زیرا او میخواهد به دنیا بگوید ببینید ایران که 35 سال مرگ بر آمریکا گفته آمد بر سر سفره ما نشست و بقیه حساب کار خود را بکنند.
باشگاه خبرنگاران
|
دوشنبه 92/8/6 ساعت 11:24 عصر | نوشته شده به دست
اBasij
| ( نظرات )
|
سناریوی اصلاحطلبان علیه دولت؛ فشار با فضاسازی خندهدار درباره یک داستان خیالی
ماجرای «نرگس موسوی،» خاطره «سعیده پورآقایی» و «عاطفه امام» را بعد از چهار سال زنده کرد
گروه سیاسی – رجانیوز: «عاطفه امام و ماجرای دردناک سوزانده شدن جسدش»، «ترانه موسوی و داستان تجاوز به عنف»، «سعیده پورآقایی و مجلس ختمی که برای یک فرد زنده برگزار شد»، «لیست 72 نفره کشته شدگانی که مشخص شد نام کودکی که با اتومبیل تصادف کرده هم در آن است و یک بسیجی که از فتنهگران چماق خورده و در بیمارستان بستری بود» و... یادآور ثبت یک رکود رسانهای برای انتشار دروغ از سوی یک جریان سیاسی و رسانه ای است که در خلال حوادث سال 88 به ثبت رسید اما ظاهرا یک اتفاق در روزهای اخیر، مجددا این سبک از حاشیه سازی رسانه ای را زنده کرده است؛ دختری که سیلی خورد و دستش را گاز گرفتند!
به گزارش رجانیوز، فضای قصه همان فضای قصههای سال 88 است که هنوز هم نشان از بیذوق و بیهنر بودن نویسندگانش دارد. داستانی که در روز عید غدیر نوشته شد و در اینترنت پخش شد. ماجرا از این قرار است که دختران یکی از سران فتنه اجازه پیدا میکنند تا در روز عید به دیدار پدر و مادر خود بروند اما توهین آنان به ماموران، زمینه را برای تشنج چند دقیقهای فراهم میکند. در این میان، رسانههای ضدانقلاب هم سردمدار میشوند و شبکههای اجتماعی پر میشوند از مطالب تایید نشدهای درباره سیلی خوردن یکی از دختران.
در این میان، وزارت اطلاعات دولت روحانی هم بیانیه میدهد و رفتار زننده دختر آقای فتنهگر را مسبب ایجاد تشنج عنوان میکند اما حتی این اطلاعیه هم نمیتواند از حجم انتشار مطالب دروغینی که بیشتر به طنز و فکاهی شبیه هستند تا یک خبر رسمی، بکاهد. سایت «کلمه» به عنوان ارگان رسمی فتنهگران که در پاریس مدیریت میشود، علمدار ماجراست و برخی از نزدیکان سران فتنه هم بر آتش این ماجرا میدمند؛ آن هم چه دمیدنی.
دامنه اخبار خندهدار تا جایی بالا میرود که مطالب منتشر شده در شبکههای اجتماعی را میتوان جمع آوری کرد و به عنوان اتودهای اولیه یک داستان جنایی – تخیلی استفاده کرد. در یکی از مطالب پرطرفدار، از عدم تهیه غذا برای میرحسین موسوی و زهرا رهنورد سخن به میان میآید ولی چند خط بعد، از بیهوشی او زیر دستان دندان پزشک سخن میگوید. مشخص نیست این چه لطیفه بیمزهای است که یک نفر را از غذا محروم میکنند اما برای مشکلات دندان که بدلیل لوکس بودن و حاشیه ای بودن هیچ بیمه درمانی زیر بار پوششش نمی رود، او را پیش دندان پزشک متخصص میبرند!
سایت کلمه که این روزها از فرانسه اداره و آپدیت می شود هم به منبع انتشار این لطیفهها تبدیل شده است و میرحسین موسوی و حامیانش را که در عاشورای سال 88 خیمه عزای امام حسین(ع) را آتش زدند و در روز ماتم اهل بیت، سوت و کف و هلهلهه کردند، به کاروان اسرای کربلا تشبیه کرده که از سوی دژخیمان یزید، سیلی خوردند. البته تشبیه به جایی هم هست، اگر جای دو طرف را عوض کنیم؛ چرا که طبق اعلامیه رسمی وزارت اطلاعات دولت تدبیر و امید، این دختر یکی از سران فتنه بوده که اقدام به شرب و شتم ماموران کرده است.
در خبر بامزه این سایت هم آمده که کسی شاهد این برخورد نبوده و تنها صدای آن از آشپزخانه شنیده شده است. البته این سایت مشخص نکرده از کجا متوجه شده صدا از آشپزخانه بیرون آمده و نه اتاق خواب یا حمام یا سرویس بهداشتی.
فارغ از همه موارد فوق و مضحک بودن این ماجرا، به نظر میرسد این داستان قرار است به پوست خربزه اصلاحطلبان زیر پای دولت روحانی برای رادیکال شدن فضا و تحت فشار قرار دادن رئیسجمهور تبدیل شود. انتشار یادداشت ابوالفضل فاتح، رئیس کمیته رسانهای ستاد انتخاباتی موسوی در سال 88 در سایت کلمه و تقاضا برای «واکنش علی وار به سیلیهای ظالمانه»، دیگر سندی است که میتواند به عنوان تایید خط سیر این سناریو مورد استناد قرار بگیرد. فاتح که هم اکنون ساکن کشور انگلستان است، در بخشی از یادداشت خود نوشته است: «سیلیهای نواخته شده بر صورت دختران مهندس میر حسین موسوی نمونه ظلمی است که در فرهنگ علوی لحظهای بر آن سکوت روا نمیرود.»
برهنه کردن و ضرب و شتم یک بسیجی در روز عاشورای سال 88 توسط آشوبگران حامی سران فتنه
به نظر میرسد در روزهای آینده، توپخانه رسانهای اصلاحطلبان که توسط روزنامهها، مجلات و سایتهای اینترنتی پرشمار هدایت میشود، مقامات امنیتی و اطلاعاتی دولت و شخص آقای روحانی را برای واکنش نسبت به این مساله غیرواقعی تخت فشار شدید بگذارند تا از این مسیر بتوانند مجددا نام سران فتنه را در فضای افکار عمومی جامعه زنده کنند.
اما ظاهرا این رفتار هم با اقبالی از سوی بدنه از دست رفته جریان سبز مواجه نشده است. واقعیتی که نشانه های آن را در پست های انتقادی سمپات های این جریان در شبکه های اجتماعی نسبت به خودزنی دختر موسوی می شود پیدا کرد. منبع: رجانیوز