سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/138697527378971.jpg
به جهنم !
سه شنبه 93/5/21 ساعت 10:32 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

از کجا به بعد نمی‌شود گفت به جهنم؟!  


دولت «اعتدل و تدبیر و امید» در گذر رویدادها و فرصت‌ها یک‌ساله شد. با احتساب تبلیغات قبل از انتخابات، رئیس‌جمهور و برخی نزدیکان وی در این دوره یکی دو ساله ادب و ادبیاتی را وارد فضای افکار عمومی کرده‌اند که در نوع خود قابل مطالعه است؛ چه از این منظر که نقش تربیتی اجتماعی- سیاسی دارد و چه از این چشم‌انداز که بعضا تند و نابه‌جا به نظر می‌آید. واقعیت‌های این یک ساله در جای خود سنگ محکی برای جدا کردن مرز ذهن‌گرایی فانتزی از واقع‌گرایی و سیاستگذاری معطوف به واقعیات است. منطقا رئیس دولت نمی‌تواند مانند 15-16 ماه قبل سخن بگوید و به واقعیت‌ها عنایت نداشته باشد. اما اگر همین واقعیت‌ها عرصه را بر ذهنیات و تصورات طیف حاکم بر دولت تنگ کند، آنگاه باید کدام روش ادبیات را برگزید؟ ادبیات اصلاح ادبیات و ذهنیات؟ ادبیات احترام به منتقدان در عین حفظ احترام خود؟ یا روش پرخاش و تندی و عصبانیت و اصطلاحا فرار به جلو؟
آیا معقول است که بگوییم «برخی سرشان را به پشت گرفته‌اند و می‌ترسیم اینها بخورند زمین»  اما پس از یک سال و نیم گفتن و گفتن و گفتن، سرمان را بگیریم عقب و فرار به جلو داشته باشیم و منتقدان سکوت اختیار کرده را تحریک کنیم که اینها مذاکره‌هراس و بزدل یا بی‌شناسنامه و افراطی و بی‌خبر از دنیا هستند و به جهنم که نگرانند؟! آیا امروز صورت مسئله بعد از مذاکرات زنجیره‌ای، خود مذاکره و مذاکره‌هراسی است؟ اگر قرار باشد افکار عمومی و صاحبان فکر و نقد نگاه لقمانی و ادب‌آموزی به ادبیات برخی مسئولان ارشد دولتی نداشته باشند، آیا باید اخلاق و ادب و اعتدال را از این پمپاژ خشم و خشونت کلامی و عصبانیت استدلالی بیاموزند؟ آیا منطق «دلایل قوی باید و معنوی- نه رگ‌های گردن به حجت قوی» همین منطقی است که دوستان پیشه کرده‌اند؟ به نظر می‌رسد این نوع ادب‌آموزی، حکایت همان آموزگاری است که به متعلمان می‌گفت «من که می‌گویم انف، پس شما چرا می‌گویید انف؟ شما نگویید انف، بگویید انف»! اما از اثرات منفی این ادبیات تند در ایجاد رادیکالیسم مذموم سیاسی و اجتماعی که بگذریم، باید راز این پرخاش را فهمید و راهی به تأویل این ادبیات جست.
رئیس‌جمهور محترم دیروز در جمع روسای نمایندگی‌های کشورمان در خارج گفته است «مردم در انتخابات 24 خرداد 92 به ما گفتند ما از افراط گریزانیم و به اعتدال پناه می‌آوریم. مردم به ما گفتند در برخورد با بیگانگان راه منطق و استدلال و مواضع شجاعانه و مدبرانه را در نظر گرفتن منافع ملی می‌خواهیم... اگر دچار محاسبه غلط شویم به پیروزی نمی‌رسیم یا با هزینه گزاف به پیروزی می‌رسیم. همان‌طور که در 8 سال دفاع مقدس هر جا محاسبه کردیم با هزینه کم پیروز شدیم و هر جا محاسبه نکردیم به فتح نرسیدیم... در کربلای 4 پیروزی به دست نیاوردیم که ناشی از نداشتن محاسبات لازم بود... به عنوان نمونه چند مورد از مذاکرات خود با مقامات کشورهای دیگر را در کتاب هسته‌ای آورده‌ام تا ترسوها آن را ببینند؛ چرا که یک عده به ظاهر شعار می‌دهند اما بزدل سیاسی هستند و هر وقت صحبت از مذاکره به میان می‌آید، می‌گویند ما می‌لرزیم؛ به جهنم، بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است. تعامل‌هراسی و مذاکره‌هراسی و مفاهمه‌هراسی غلط است. مقام معظم رهبری از تعبیر نرمش قهرمانانه استفاده کرده‌اند. نرمش  قهرمانانه‌هراسی هم غلط است. دلمان می‌خواهد با همه کشورهای جهان که بخواهند با ما رفتاری خوب داشته باشند و مخاصمه نکنند، ارتباط داشته باشیم و مسائلمان را حل کنیم حتی آنهایی که سالیان دراز با آنها تنش داشته‌ایم.»
درباره این سخنان تأملاتی در میان است:
1- در کجای قانون اساسی قید شده که منتخبان انتخابات شاقول تشخیص معتدل‌ها از افراطی‌ها هستند؟ این سخن قبل از هر چیز چالش با درک و فهم گوینده آن است که بوی خودشگفتی و سوء تفاهم می‌دهد. آیا آن 49/7 درصد مردم که به دیگر نامزدها رای دادند افراط‌گرا بودند؟ یا آن 97 درصدی که به فاصله 9 ماه از انتخابات در رفراندوم انصراف از یارانه‌ها به خواسته وی «نه» گفتند، جزو افراطیون محسوب می‌شوند؟ آیا شخص رئیس دولت می‌تواند میزان و فرقان تشخیص اعتدال از افراط باشد؟ یعنی خدای نکرده آقای روحانی خود را معصوم  فرض می‌کنند؟!
2- راه به خطا برده‌ایم- اگر تعمد نداشته باشیم- که صورت مسئله امروز (محل نزاع بحث) را «مذاکره‌هراسی» معرفی کنیم و منتقدان محتوای مذاکره و نتایج آن را ترسو و بزدل بنامیم و به زور به جهنم بفرستیم! ما اکنون در ایستگاه پیش از سفر نیویورک یا مذاکرات ژنو و آن کولی‌بازی برخی رسانه‌های زرد نایستاده‌ایم بلکه اتفاقا مسئله بر سر همان محاسبه خطای مورد اشاره آقای روحانی است. دوستان امروز نمی‌توانند ادعا کنند که هنوز میوه ممنوعه مذاکره با شیطان بزرگ را نچشیده‌اند. از تماس تلفنی با اوباما تا چند ملاقات زنجیره‌ای با وزیر و معاونین وزیر خارجه آمریکا و تا بیان اینکه «من آقای اوباما را مودب و باهوش یافتم» و تا نوع نرمش‌هایی که قبل و بعد از توافق ژنو- قهرمانانه یا غیرقهرمانانه- از سوی همین دوستان به نمایش درآمد، باید راهی در دل کدخدا می‌گشود و نگشود. اینکه آقای روحانی و برخی دیپلمات‌ها با خوش‌گمانی- و محاسبه فاقد مبنا- ‌گفتند 3 ماهه می‌توانیم به توافق برسیم، به اعتبار این تصور دور از واقع بود که «مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپایی‌ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند اما آمریکایی‌ها به قول معروف کدخدا هستند. پس اگر با کدخدا ببندیم راحت‌تر هستیم تا اینکه برویم سراغ مقام پایین‌تر» (دانشگاه شریف، 23 اردیبهشت 93). به مرور معلوم شد کدخدا خود نوکر اربابی به نام اسرائیل و صهیونیست‌هاست.
3- دوستان چرا با وجود تصوری که از نرمش داشتند و آن را اعمال کردند نتوانستند در وین 1 و 2 با کدخدا ببندند؟ آیا اینها از مدار اعتدال ادعایی خارج شدند یا شیطان بزرگ زبان مفاهمه انسانی را حالی نبود؟ تعداد سانتریفیوژها و ظرفیت غنی‌سازی مورد نیاز و تکلیف توسعه برنامه هسته‌ای بر اساس اولویت‌ها یا سرنوشت فردو و راکتور اراک به کنار، آیا در همین مذاکرات که کاملا از سوی تیم ایرانی برای داخل کشور سرّی نگه داشته شده، تکلیف لغو تحریم‌ها معلوم شده است؟! حتی تحریم‌ها پیشکش! رئیس‌جمهور محترم به یک سوال ساده و سرراست پاسخ روشن بدهند؛ کاری هم به احترام پاسپورت ایرانی نداریم: چرا بالغ بر 7 ماه است که دولت اوبامای مودب و اهل مفاهمه، به سفیر جدید ایران در سازمان ملل (آقای ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور) که نامزد شخص آقای روحانی است ویزا نمی‌دهد؟ مذاکره و مفاهمه‌ای که نتواند امر روتین و عادی معرفی سفیر یک کشور در مقر سازمان ملل را به سرانجام برساند، چه قدر محاسبه شده و شجاعانه است؟ به تعبیر دیگر نرمش تا کجا پذیرفتنی است و از کجا به بعد است که دیگر نمی‌شود گفت «به جهنم»!؟ بنابراین مسئله، مسئله تعامل‌هراسی و مفاهمه‌هراسی یا نرمش قهرمانانه‌هراسی نیست. اینکه «دلمان می‌خواهد با همه کشورها که بخواهند رفتار خوب با ما داشته باشند و مخاصمه نکنند ارتباط داشته باشیم و مسائلمان را حل کنیم» قطعا مصداقش شیطان بزرگ نیست. اگر آمریکا می‌خواست، چالش هسته‌ای زودتر از 3 ماه حل می‌شد اما بالغ بر 10 سال است که آمریکایی‌ها نه با علی لاریجانی و سعید جلیلی و نه با روحانی و ظریف نتوانسته‌اند تعامل و تفاهم کنند چون رفتار فرعونی دارند.
4- شاید عجیب باشد که وعده توافق و بستن 3 ماهه پرونده هسته‌ای با وعده‌های 100 روزه گشایش اقتصادی هم‌آهنگ بود و توافق ژنو حول و حوش اولین سررسید وعده 100 روزه به هر طریق تدوین شد. اما اکنون که یک سال از تشکیل دولت محترم می‌گذرد دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت آن وعده 3 ماهه گشایش را تمدید می‌کند و وعده یک سال و نیم (18 ماه) بعد را برای رونق اقتصادی و خروج از رکود و تورم می‌دهد. یعنی عجالتا آن وعده 3 ماهه به 27 ماه (9 برابر وعده نخستین) تمدید شده است! البته اکنون دولتمردان خوش‌گمان واقع‌گراتر شده و برخلاف یک سال پیش تاکید می‌کنند که همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد مذاکرات نمی‌گذاریم. اما برای جبران این خطای فهم و اشتباه در محاسبه لازم نیست عصبانی شویم و به جای ابرو درکشیدن مقابل شیطان زبان‌ نفهم و مستکبر، دوباره به ناصحان دلسوز که چند ماه است سکوت کرده‌اند اهانت کنیم. این تندی همچنان تردید ایجاد می‌کند که آیا ما از آرزوگردی و ذهن‌پردازی به دامنه عقلانیت و تدبیر و اعتدال بازگشته‌ایم یا خیر؟ و آیا خدای ناکرده درصدد ساختن دشمن فرضی و انحراف افکار عمومی از واقعیت‌ها نیستیم؟! اکنون نمی‌شود گفت منتقدان نمی‌گذارند بلکه واقعیت این است که تعامل کذایی با شیطان بزرگ به حد امتناع رسیده است؛ همان که رئیس‌جمهور به نوعی درباره ماجرای غزه گفت و در همه جا مصداق دارد. «تا زمانی که بنیان سیاست خارجی آمریکا حمایت از ظلم است، امیدی به مساعدت آمریکا وجود ندارد.»
آقای روحانی را باید فهمید. هم از آن جهت که بار سنگینی بر دوش دولت اوست و نیاز به یاری دارد؛ و هم از آن رو که برخی محاسبات استراتژیک وی در نسبت با گرگ‌های جهان درست از آب درنیامده است. در عین حال این درک و دریافت نیز باید در دولت پدید آید که شأن دولت پاسخگویی یا عذرآوری و اصلاح روند طی شده است نه خطابه‌های تبلیغاتی اهانت‌آمیز یا رجزخوانی‌های پیش انتخاباتی. البته اگر متلک و طعنه و اهانت به منتقدان می‌توانست موجب عمل به مثقالی از تعهدات دولتمردان شود، شاید این روش توجیه‌پذیربود اما اگر همین روش دولت را از وزانت و متانت بیاندازد و فقر استدلال را پیش بکشد، زیانبار است. بی‌انصافی‌های انتخاباتی و تبلیغاتی هرچه بود گذشت. دادن آدرس اشتباه و رقابت انتخاباتی به شیوه‌های غیراخلاقی و بی‌انصافانه هرچه بود با پرونده انتخابات بایگانی شد. اما بی‌انصافی بزرگ‌تر و زیانبارتر آن است که همان روش تزریق پندار و آدرس غلط به افکار عمومی را پیش ببریم و با واقعیت‌ها لجاجت کنیم یا توپ را از زمین دشمن برداشته و به زمین خودی بیاندازیم؛ یا با حقایق کشتی بگیریم، که فرموده‌اند هر کس با حق کشتی بگیرد، زمین می‌خورد. و خدا نکند که دولت محترم حتی پایش بلغزد چه رسد به اینکه زمین بخورد.


منبع: کیهان




دسته گلی دیگر
سه شنبه 93/5/21 ساعت 8:8 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
وزارت ارشاد باز هم دسته گل به آب داد!

وزارت ارشاد باز هم دسته گل به آب داد!

مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد هفته گذشته طی حکمی ساعد مشکی را به عنوان دبیر یازدهمین دو سالانه جهانی پوستر تهران منصوب کرد.
به گزارش فرهنگ نیوز ، در حالی که وزیر ارشاد در سخنرانی روز گذشته خود ادعا کرد: «قطعاً از بی‌تفاوت‌ها و مخالفان انقلاب حمایت نمی‌کنیم» مدیر کل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد هفته گذشته طی حکمی ساعد مشکی را به عنوان دبیر یازدهمین دو سالانه جهانی پوستر تهران منصوب کرد.
 
این در حالی است که مشکی در سال 2009 به عنوان داور جشنواره «پوستر برای فردا» به داوری آثار ارائه شده در این جشنواره ضد ایرانی پرداخته بود. آثاری که در آن جمهوری اسلامی ایران را، نظامی مستبد و نقض کننده آزادی بیان معرفی می‌کردند. مشکی در حالی در کنار مرجان ساتراپی- کارگردان فیلم‌های ضد ایرانی پرسپولیس و خورش آلو با مرغ- داور این جشنواره بود که اروه متین، دبیر جشنواره با صراحت در گفتگوی خود با رادیو فردا- رادیو دولتی آمریکا- مورخ 20 مهر 1388 تأکید کرد: «اینکه پوستری برای فردا حتی آرم لوگوی خود را به رنگ سبز طراحی کرده است نشان دهنده یک حمایت ضمنی از حرکت آزادیخواهانه در ایران برای آزادی بیان است.» همچنین وبسایت این جشنواره از قول مرجان ساتراپی که در کنار ساعد مشکی به عنوان یکی از داوران جشنواره پوستر برای فردا انتخاب شده بود نوشت: «سی سال است که در ایران می‌گویند زنان اگر حجاب نداشته باشند کشور به سمت دموکراسی می‌چرخد. اما بزرگترین مشکل نبود سیمای آزادی بیان از همیشه تا هنوز است.»
 
گفتنی است آثار نمایش داده شده در این جشنواره که آقای مشکی داوری آن را برعهده داشت ضمن توهین آشکار به مسئولین جمهوری اسلامی، بارها و بارها بی‌شرمانه به پرچم مقدس کشورمان نیز اهانت شده بود که به دلیل رعایت شئونات اخلاقی مجاز به توصیف آن نیستیم. حال باید دید مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با چه توجیهی چنین فردی را به عنوان دبیر دو سالانه جهانی پوستر ایران برگزیده‌اند؟
 
پیش از این نیز وزارت ارشاد با اقداماتی غیرقابل توجیه نظیر دعوت از یدالله رؤیایی (شاعر فراری ضد انقلاب)، پرداخت هزینه کفن و دفن گروه زیرزمینی سگ‌های زرد، تقدیر از اشعار سیاه و ضد دفاع مقدس در جشنواره شعر فجر،‌انتشار کتاب‌های بحث‌برانگیز از نویسندگان ضد انقلاب و... نشان داده بود برخی مدیران و مشاوران این وزارتخانه هیچ دغدغه‌ای نسبت به دفاع از انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن ندارند.
منبع: فرهنگ نیوز



مشکلات کارگران را دریابید نه دیگران
شنبه 93/5/11 ساعت 9:6 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

وزارت کار به جای دخالت در امور شهرداری، به مشکلات کارگران رسیدگی کند/ چراغ سبز وزارت کار برای استیضاح "ربیعی"

نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه انتقاد مسئولان وزارت کار از طرح تکریم بانوان شهرداری تهران با استناد به کنوانسیون‌های بین‌المللی، استنادی ایدئولوژیک است، گفت: اطلاعیه‌ای که معاون این وزارتخانه داده است، این حق را به مجلس برای استیضاح وزیر کار به عنوان یک مسئله بسیار مهمی که در اعتقادات و ایدئولوژی اسلامی خدشه وارد می‌کند، می‌تواند مورد پیگیری قرار دهد.

"بیژن نوباوه‌وطن" نماینده مردم تهران ری شمیرانات و اسلامشهر و نایب‌رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی باشگاه خبرنگاران با اشاره به انتقاد مسئولان وزارت کار از طرح تکریم بانوان شهرداری تهران، اظهار داشت: اگر وزارت کار می‌توانست در این خصوص نامه‌ای بنویسد باید در مورد رعایت حقوق کارگران نامه می‌نوشت که متأسفانه در کشور ما مغفول مانده و تاکنون هیچ گونه اقدام مثبتی از سوی این وزارت‌خانه صورت نگرفته است.   
 
وی ادامه داد: اگر وزارت کار فکر می‌کند که با اکرام بانوان و دادن حق انتخاب به آنها برای محیطی آرام و پاک‌تر می‌تواند بر اساس کنوانسیون‌های بین‌المللی اعتراض کند، باید مشخص کند براساس کدام کنوانسیون؟ آیا بر اساس کنوانسیون‌های بین‌المللی ازدواج هم‌جنس‌بازان را به رسمیت شناخته‌اند؟ و آیا کنوانسیون‌های بین‌المللی کشورهای غربی، حقوق زنان را براساس آن چیز که باید، انجام می‌دهند؟

نوباوه با طرح این سوال که از چه زمانی وزارت کار ما براساس کنوانسیون‌های بین‌المللی به مسائل داخلی نگاه می‌کند، افزود: آیا براساس کنوانسیون‌های بین‌المللی کشور ما را 8 سال مورد تهاجم قرار دادند، آیا کنوانسیون‌های بین‌المللی کشته شدن زنان و کودکان در کشورمان را در این 8 سال محکوم کردند که وزارت کار به آن‌ها استناد می‌کند.

 نایب رئیس کمیسیون فرهنگی تصریح کرد: گمان می‌کنم که استناد وزارت کار استنادی ایدئولوژیک است و این‌ها اعتقادی به طرح اکرام ندارند.

وی با بیان اینکه وزارت کار این حق را ندارد که بخواهد در این خصوص اظهار نظر کند، اظهار داشت: بهتر است این وزارتخانه به مسائل کارگری بپردازد که در حال حاضر بیش از میلیون‌ها نفر از آنان مشکل دارند و حق کارگران هر روز تضعیف شده و آنها هیچ کاری انجام نمی‌دهند.
 
نوباوه وطن با بیان اینکه این مسائل مربوط به وزارت کار نیست که این وزارت‌خانه بخواهد خود را وارد این مسائل کند، گفت: اطلاعیه‌ای که معاون این وزارتخانه داده است، این حق را به مجلس برای استیضاح وزیر کار به عنوان یک مسئله بسیار مهمی که در اعتقادات و ایدئولوژی اسلامی خدشه وارد می‌کند، می‌تواند مورد پیگیری قرار دهد و این مسئله به نظر ما مسئله بسیار مهمی است که قطعا آن را پیگیری خواهیم کرد.   
 
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در پایان خاطر نشان کرد: طرح تکریم بانوان در شهرداری تهران مورد حمایت صد در صدی مجلس است و قبلا نیز در کمیته مشترکی که با شورای شهر تهران و نمایندگان شهرداری تشکیل دادیم از این طرح تکریم کردیم، چراکه اقدام شهرداری، اقدامی در جهت حفظ حقوق بانوان در کشور بوده که ممکن است مورد تعدی قرار گیرد، ضمن آنکه این کار را باید در همه ارگان‌ها انجام دهیم تا همانگونه که خانم‌ها محیط ورزشی و مطالعاتی مناسب دارند محیط کاری امن و آرام‌تری نیز برایشان فراهم شود، نگاهی جز این نگاه، نگاه اسلامی نیست و ما قطعا با آن برخورد خواهیم کرد.

منبع: باشگاه خبرنگاران



برچسب‌ها: دولت یازدهم

 
لینک دوستان
دیگر موارد
کد موزیک آنلاین برای وبگاه