سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/138697527378971.jpg
زانو در برابر دشمن
سه شنبه 92/7/23 ساعت 12:22 صبح | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
سردار سلامی:
سپاه هرگز در برابر قدرت ظاهری دشمن زانو نمی‌زند

جانشین فرمانده کل سپاه، پاسداری را گزینش الهی دانست و گفت: نظارت در بخش صیانت از سلامت، اعتقاد و هویت سپاه نقش اساسی دارد.

خبرگزاری فارس: سپاه هرگز در برابر قدرت ظاهری دشمن زانو نمی‌زند


به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی کل سپاه، سردار حسین سلامی در همایش سراسری مسئولین نظارت و تائید صلاحیت نمایندگی ولی فقیه در سپاه با اشاره به تعابیر بسیار بلند امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری پیرامون سپاه گفت: ما همواره شاهد تعابیر بسیار بلندی درباره سپاه از امام راحل بودیم که سپاه را محصول اعجاز ذهنی آن امام عزیز می دانیم. همه باور داریم آنچه از زبان مبارک این دو عزیز صادر می شود دقیقا حقایقی جاری و باورهایی هستند که از سرچشمه سار حکمت الهی می جوشد و به آن اندیشه ها و دیدگاه ها کاملا یقین داریم.

 

جانشین فرمانده کل سپاه هویت سپاه تاکید کرد: سپاه دارای یک هویت جهادی است، نهادی که ساخته شده است در مسیر یک جهاد دائمی با استکبار از دین خداوند از ارزش های الهی یک ملت بزرگ دفاع کند.

 

وی افزود: کسی بخواهد تصویر مقاومت ملت را مجسم کند سپاه است و این یک حقیقت جاری است که در تمام 35 سال این نهال مثل یک خورشید تابناک می درخشد.

 

سردار سلامی نقطه تفاوت سپاه با سایر ارتش های دنیا را تقوا و ایمان سپاه دانست و گفت: تکیه گاه ما مسائل مادی نیست. چیزی که در هر صحنه ای ما را قرین موفقیت کرده است، جنبه های خاص و منحصر به فرد آن و استحکام درون و باورهای سپاه است . سپاه این حقیقت را در عمل ثابت کرده است که با تکیه به تقوا و ایمان می توان موفق بود و آرزوهای دشمن را در آن درخشش و تابناکی روح جهادی خود دفن کرد.

 

وی همچنین گفت: از حقیقت ایمان باید پاسداری کنیم ما در سرزمین جهاد نظامی، امنیتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی زندگی می کنیم که کانون مرکزی و تکیه گاه اصلی آن را سپاه تشکیل می دهد.

 

سردار سلامی سپاه را ساختمانی با سازه های مستحکم ایمانی معرفی کرد و خاطرنشان کرد: ما مخاطب آیات قرآنی هستیم، سپاه هرگز در برابر قدرت ظاهری دشمن زانو نمی زند، هیچ گاه سپاه کم نمی آورد و پاسداران انقلاب ظرفیت فداکاری و شجاعت و استقامت دارند و بر اساس آیات قرآن در میدان جهاد خودشان را در محضر رسول خدا می بینند.

 

جانشین فرمانده کل سپاه اظهار داشت: پاسداری گزینش الهی است. هر کس وارد این حریم می شود این یک گزینش الهی است. پایش این سلامت و مصونیت بخشی به این عمق معنویت و معرفت با شکوه نقش شماست. مَثََل شما مَثََل نقش باغبان ها در باغ پر از گل است.

فارس نیوز



برچسب‌ها: سپاه پاسداران

ساده لوحی
چهارشنبه 92/7/17 ساعت 12:49 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

نیویورک تایمز: ساده‌لوحی است که خیال کنیم ایران در موضع ضعف است  


یک روزنامه آمریکایی از دولت اوباما خواست ساده‌لوحانه با موضوع ایران برخورد نکند و قدرت فزاینده ایران را بفهمد. نیویورک تایمز تصریح کرد «آمریکا باید رویکردی را اتخاذ کند که در راستای نرمش قهرمانانه‌ای که آیت‌الله خامنه‌ای خواستار آن است، باشد».این روزنامه در تحلیلی به قلم ولی‌نصر از مشاوران سابق اوباما نوشت: «آمریکا باید با خط قرمزی مانند برنامه هسته‌ای ایران دست و پنجه نرم کند. این تصور ساده‌لوحانه است چنانچه از سفر هفته گذشته ایران به نیویورک این تصور پیش بیاید که ایران از موضع ضعف وارد مذاکرات شده است چرا که ایران در میان کشورهای عربی منطقه که دچار بی‌ثباتی شده‌اند، هم سربلندتر و هم از موقعیت بهتری نسبت به رقبای خود برخوردار است و بحران و ناآرامی‌های سوریه که متحد ایران در منطقه نیز هست، این کشور را حتی از قبل قدرتمندتر کرده است.»
نیویورک تایمز افزود: آمریکا طی پنج سال گذشته تصور می‌کرد که با یک ایران تضعیف شده از طریق تحریم‌های اقتصادی بهتر می‌تواند به یک توافق هسته‌ای دست یابد، و البته بی‌ربط هم نیست اما چون ایران هیچ‌گاه خود را مغلوب نمی‌بیند و سیستم سیاسی ایران همچنان در منطقه محکم‌ترین نظام سیاسی در منطقه است.
نصر نوشت: امیدهایی که برخی کشورهای متحد آمریکا برای منزوی کردن ایران داشتند درست از آب درنیامده و آنها حتی درباره مصر و اکنون سوریه اختلاف دارند. گر چه آمریکا می‌کوشد تا با ایران نزدیک شود، ولی نباید فراموش کند که ایران به راحتی تسلیم نمی‌شود، چرا که آمریکا به‌عنوان بزرگترین دشمن ایران اعتبار خود را در منطقه از دست داده و در خصوص سوریه نیز موفق عمل نکرده است.
نیویورک تایمز با اشاره به اینکه ماجرای اخیر سوریه و عدم اجرای خط قرمز اوباما در این باره باعث آسیب به موقعیت آمریکا شد، نوشت: آمریکا درباره ایران باید رویکردی را اتخاذ کند که در راستای خط نرمش قهرمانانه مورد نظر آیت‌الله خامنه‌ای باشد. نباید انتظار داشت آمریکا بتواند به توافق ]هسته‌ای[ با ایران دست یابد مگر اینکه شامل لغو تحریم‌ها در ازای گام‌های ملموس برای گشودن مسیر نظارت بازرسان باشد.

 کیهان



برچسب‌ها: امریکا

فعال شدن فتنه گران
یکشنبه 92/7/14 ساعت 11:15 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
سردار نقدی با اشاره به طرح «مصریزه» کردن ایران اسلامی:
فتنه‌گران با همکاری «سیا» فعال شده‌اند/ دولت و جناح‌های سیاسی از اقدامات وحدت شکن بپرهیزند

رییس سازمان بسیج مستضعفین گفت: شبکه خودفروخته‌ای که فتنه 88 را راه انداخت از سازمان سیا ماموریت جدیدی برای ایجاد دودستگی بین ملت و «مصر»ی کردن ایران دریافت کرده است.

خبرگزاری فارس: فتنه‌گران با همکاری «سیا» فعال شده‌اند/ دولت و جناح‌های سیاسی از اقدامات وحدت شکن بپرهیزند

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اینترنتی بسیج، سردار محمدرضا نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفین در همایش سراسری سازمان بسیج مساجد و محلات استان‌های کشور که در سالن رضویه ستاد بسیج برگزار شد، گفت: امروز یکی از حساس‌ترین مقاطع انقلاب را سپری می‌کنیم و باید در اوج هوشیاری حرکت انقلاب را دنبال کنیم و مهمترین مساله در این شرایط توجه به حفظ وحدت است.

نقدی ایجاد شکاف بین ملت ایران را سناریوی مشترک آمریکا و اسرائیل و اصلی‌ترین هدف آنها از حرکت های اخیر دانست و اظهار داشت: ملت ایران با استمرار مقاومت جانانه خود در مقابل تهدیدها و تحریم های دشمن خم به ابرو نیاوردند و دشمنان را به کلی از نتیجه گیری مایوس کردند لذا آنها به رویکرد مزوّرانه‌تری روی آورده‌اند.

وی با بیان اینکه دشمنان می‌خواهند با بازی‌های سیاسی بین ملت ایران دودستگی ایجاد کنند، تصریح کرد: اخیرا همان شبکه خود فروخته‌ای که فتنه سال 88 را راه انداخت از سوی سازمان سیا فعال شده است و دستور جدید سازمان سیا به این گروه این است که با دودستگی میان مردم و ایجاد شکاف اجتماعی صحنه سیاسی ایران را به شرایطی شبیه مصر سوق دهند و به قول خودشان ایران را مصریزه کنند.

رییس سازمان بسیج مستضعفین این سناریوپردازی ها را حاکی از عمق جهل و عدم شناخت آنان از مردم ایران عنوان و بیان کرد: تشابه ایران و این انقلاب عظیم و عمیق با انقلاب تازه و نوپای مصر ناشی‌گری این جریانات برانداز را نشان می‌دهد لکن باید هوشیار بود.

وی با اشاره به مذاکرات هسته‌ای تاکید کرد: فتنه‌گران ماموریت گرفته‌اند با دامن زدن به اختلافات داخلی، موضع ایران را در مذاکرات هسته ای ضعیف کنند و نگذارند ایران از شرایط ضعیف و در حال فروپاشی آمریکا و شرایط در هم ریخته اروپا استفاده کند و دست بالاتری را در مذاکرات داشته باشد.

جانشین فرمانده کل سپاه در امر بسیج در ادامه خاطرنشان کرد: همان جریاناتی که در سال های اخیر از سازمان سیا ماموریت داشتند با نامه‌پراکنی‌ها به سران آمریکا تشدید تحریم‌ها علیه ایران را درخواست کنند؛ این بار دستور دارند ماموریت خود را تحت پوشش مخالفت با تحریم‌ها دنبال کنند.

وی همچنین درباره ماموریت جدید این شبکه فتنه‌گر، اظهار داشت: اینها ماموریت دارند ارتباط با سازمان سیا را تحت عنوان ارتباط با موسسات مردم نهاد آمریکایی عادی سازی کنند و در ارتباط با موسسات پوششی وابسته به سازمان سیا که در قالب هایی همچون حقوق بشر فعالیت می‌کنند، اقدامات فتنه‌گرانه و براندازانه خود را توسعه دهند.

نقدی با بیان اینکه امام خامنه‌ای عزیز در سخنرانی کوتاه روز گذشته خود دو بار بر ضرورت وحدت و اتحاد ملی تاکید فرمودند، ادامه داد: همه باید پاسدار وحدت باشیم و ملت ایران در تمام فراز و نشیب‌ها و سختی‌ها و موفقیت‌های انقلاب با هم بوده‌اند و امروز همه باید با هم باشیم و از دامن زدن به اختلافات بپرهیزیم.

وی وحدت را رمز پیروزی‌ها و رمز بقا دانست و تصریح کرد: شکاف و دودستگی نه تنها موضع کشور را در مذاکرات هسته ای تضعیف و در مذاکرات به دشمن برتری می دهد بلکه زمینه ساز بازگشت سلطه به کشور است.

رییس سازمان بسیج مستضعفین همچنین از دولت و جناح های سیاسی خواست در اقدامات خود اجماع ملی را مد نظر قرار دهند و از اقدامات وحدت شکن و خارج از حدود جداً بپرهیزند.

وی ولایت فقیه را در جایگاه رهبری نماد اصلی وحدت و مزیت اصلی نظام جمهوری اسلامی برای حفاظت در مقابل تندبادهای حوادث عنوان و خاطرنشان کرد: بهترین راه تداوم این عزت و موفقیت در همه عرصه های جنگ و صلح، پایبندی جدی به اطاعت محض از ولایت است.

جانشین فرمانده کل سپاه در امر بسیج در پایان سخنان خود ابراز امیدواری کرد: با هوشیاری مردم و حفظ وحدت، توطئه جدید فتنه گران خنثی خواهد شد وبی شک دشمن در نقشه های خود علیه ملت شکست خواهد خورد و مسیر عزت ملت ایران به سوی قله های آزادی و کمال ادامه خواهد یافت.

فارس نیوز




برچسب‌ها: فتنه گران

خاتمی راست می گوید 2
شنبه 92/7/13 ساعت 11:16 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

قسمت دوم

جعبه سیاه به سخن آمد و ماهیت خاتمی و دوستانش را نشان داد

البته رئیس وقت شوراى اول شهر تهران و برخى از اعضاى مؤثر آن، چند روز پس از ترور حجاریان در مصاحبه‏هاى مختلف اعلام کرده بودند که "چنانچه پیگیرى قضیه توسط مسئولان امنیتى به درازا کشیده شود، محتواى این نوار و شیوه به دست آوردن آن را به اطلاع عموم خواهیم رساند." با وجود این تأکیدات، هرگز نحوه تهیه نوار علنى نشد تا این‏که رضا احمدى - جوان 21 ساله و تهیه کننده نوار - پس از 100 روز از زندان آزاد شد و ابهامات بسیارى را برطرف کرد. وى در مصاحبه با خبرنگار روزنامه رسالت گفت: "به منظور کمک گرفتن براى هیأت مذهبى با آقاى طباطبایى عضو شوراى شهر در نماز جمعه صحبت کردم و او من را به آقاى حجاریان معرفى کرد. من نه عضو انصار حزب اللَّه ‏بوده و نه هستم و اولین بارى بود که حجاریان را از نزدیک مى‏دیدم. او در جلسه اول خیلى از من استقبال کرد و گفت: شنیده‏ام عضو انصار حزب اللَّه هستى، امّا خوشحالم که شما مثل آنها نیستى و حرف‏هایت را مى‏زنى!

در آن جلسه من هم انتقادات خودم را از روزنامه صبح امروز به او گفتم، در رابطه با اهانت به ائمه و ... او به من خندید و پاسخى نداد و گفت این اندیشه ماست و شما باید اندیشه ‏را با اندیشه جواب بدهید. جلسه بعد هم در شوراى شهر بود که چون هماهنگ کرده بود، بیش‏تر مرا تحویل گرفتند و در همین جلسه بود که آقاى حجاریان بحث نوار را مطرح کرد و گفت: شما هر چه ‏اندیشه دارید، بر روى نوار بگوئید.

در جلسه سوم گفت: حرف‏هاى من را هم در نوار بگو، حرف‏هاى خودت را هم بزن، حجاریان به من گفت: در نوار من را تهدید کن. به او گفتم آیا مشکلى براى من پیش نمى‏ آید؟ او گفت: نه باقیش با من، البته ممکن است انصار حزب اللَّه تو را با تیر بزنند، ولى (اداره) اطلاعات و ... با من. آقاى سعید حجاریان به من گفت: در نوار خودت را معرفى کن و بگو عضو انصار حزب اللَّه هستم و روى این موضوع تأکید زیادى داشت.

حجاریان گفت: بگو فدایى ولایت فقیه هستم، من را هم محکوم کن و به موضوع فشار از پائین، چانه زنى در بالا و فتح سنگر به سنگر حمله کن. وقتى من را تهدید مى‏کنى، به ‏حالت جدى حرف بزن و تهدید کن و بگو مى‏کشمت و خانه و زندگى‏ات را آتش مى‏زنیم. من هم تیتر مطالب او را یادداشت کردم.

حتى گفت: در نوارِ تهدید به نهضت آزادى، عبداللَّه نورى، مهاجرانى و آقاى خاتمى هم توهین کن و بگو خاتمى آمده با جامعه مدنى ختم انقلاب را اعلام کند. حجاریان گفت: در داخل نوار از سعید امامى به عنوان شهید سعید امامى یاد کن. او در آخر جلسه سوم به من گفت: من به شما از نظر مالى و کارى کمک مى‏کنم، اگر بخواهى به هیأت شما کمک مى‏کنیم، اگر نخواستى به خودت کمک مى‏کنیم که خانه خودتان ‏را بسازید. با شهردارى منطقه هم هماهنگ مى‏کنم. حجاریان به من گفت: تو نسبت به سایر بچه‏هاى انصار خیلى آرام هستى، اگر مى‏توانى بچه‏هاى انصار را بیاور اینجا با هم صحبت کنیم!

نوار را او ساخت و من فقط یک گوینده بودم و نمى ‏دانستم او چه سوء استفاده‏اى از آن مى‏ کند. من هم رفتم خانه‏ ام، در زمانى که هیچ کس نبود، نوار را پر کردم و بردم به حجاریان ‏دادم. او هم گفت: کار بزرگى کردى، امیدوارم بتوانیم مشکلات! شما را حل کنیم. وقتى نوار را دو دستى به حجاریان دادم (چند ماه قبل از ترور او) آقایان اصغرزاده و حکیمى‏پور نیز شاهد بودند." (رسالت: 12 تیر 79)

روزنامه رسالت پس از انتشار این مصاحبه مهم نوشت: "بر این اساس، معلوم نیست آیا قاضى رازقندى تاکنون به احضار حجاریان و اخذ توضیحات وى اقدام کرده است یا نه. به نظر مى‏رسد پرونده رضا احمدى و تهدید حجاریان در چارچوب پرونده نوارسازان قابل پیگیرى است. باید مشخص شود چرا و چه کسانى با سوء استفاده از سادگى جوانى 21 ساله، نوار تهدیدى تهیه و سپس با فراهم ساختن شرایط جنگ روانى، از آن بهره‏بردارى سیاسى کرده و با تمسک به آن به تشویش افکار عمومى دست زدند. امیدواریم قاضى پرونده بى‏هیچ ملاحظه و مصلحت اندیشى، به واقعیت دست یافته و با عوامل و یا عاملین برخورد قانونى نماید." (رسالت: 12 تیر 79)

یک روز پس از نشر این سخنان، تنها پاسخى که روزنامه رسالت دریافت کرد، نامه‏اى بدون امضا و در سربرگ شوراى شهر تهران بود که از طرف سعید حجاریان در آن نوشته ‏شده بود: "رسالت، نشر اکاذیب مى‏کند." شوراى شهر در حالى این چهار کلمه را از طرف حجاریان در 13 تیر ماه به عنوان پاسخ ارسال کرد که روزنامه بهار در همان روز، مصاحبه‏ مفصلى را به نقل از سعید حجاریان در خصوص ادعاى دیروز روزنامه رسالت به چاپ رساند!

روزنامه بهار در این مصاحبه ادعا کرد که وى گفته است: "نوار بدون استفاده از آن به چه درد مى‏خورد و کجاى این کار عقلانى است... لابد بعد هم مى‏خواهند بگویند تروریست‏ها از خود من دستور گرفته‏اند." (روزنامه بهار: 13 تیر 79)

چرا حرف یک بچه را تیتر می کنید!

در همان ایام حجاریان که نایب رئیس شوراى اول شهر تهران بود در مورد آشنایى خود با احمدى گفت: "آقاى علیزاده روزى در شوراى شهر، فردى را به من معرفى کرد و گفت او از این بچه‏هایى است که تجمع‏ هاى دانشجویى را به هم مى‏ریزند و مى‏خواهد با تو صحبت کند. کمى ‏نصیحتش کردم و به او گفتم عقاید خود را داشته باشد، امّا به جاى این‏که کارهاى فیزیکى بکند، برود کار فرهنگى کند.

روزى احمدى به من گفت که دوستان من تو را محاکمه کرده ‏اند و نوارى به من داد که جریان محاکمه در آن ضبط شده بود. احمدى به من گفت که ظاهراً پسر عمویش از اینهاست ‏و این نوار با صداى اوست. نوار را که گوش کردم، متوجه شدم همان حرف‏هاى معمول است که جریان خشونت‏طلب در روزنامه ‏ها و مجله‏ هایشان علیه من گفته و نوشته بودند.

نوار بى ‏ارزشى بود، به آن اعتنایى نکردم و آن را در گوشه کشوى میزم انداختم و به آقاى اصغرزاده که در همان اتاق همکارم بود، گفتم که چنین نوارى موجود است! پس از واقعه ترور، چون دنبال سرنخ مى‏گشتند، کشوى مرا باز کردند و نوار را درآوردند. در آن زمان من در حالت اغما بودم که این وقایع پیش آمد و احمدى را دستگیر کردند. من ‏فکر مى‏کنم این نوار ربطى به تروریست‏ها ندارد."
حجاریان به جاى پاسخ به سئوالات اساسى مطرح شده در خصوص سخنان احمدى، ضمن ادعاى این که وى تطمیع شده است، اظهار داشت:  "چه ثمرى براى من داشت که به یک بچه بگویم این حرف‏ها را بزن و چیزهایى به او یاد بدهم که در نوار بگوید، بعد هم نوارش را دور بیندازم !"

وى که هر روز در کنار نام روزنامه خود، جمله "دانستن حق مردم است" را مى‏نوشت، از اقدام روزنامه رسالت در چاپ اظهارات احمدى گله کرد و گفت: "یک زمان مدیر مسئول رسالت به عیادت من آمد و من براى او هم در این مورد توضیح دادم. نمى‏دانم چرا حرف من را که این همه سابقه رفاقت با هم داریم، کنار گذاشته و رفته‏ حرف این بچه را تیتر اول کرده است."

حجاریان در آن مصاحبه از محاکم قضایى خواست تا کسانى را که روى این جوانان کار روانى مى‏کنند، شناسایى کند:  "باید افرادى که روى این جوانان کار مى‏کنند و این سناریوها را به آنها یاد مى‏دهند تحت تعقیب قرار گیرند. این افراد باید به عنوان آسیب دیدگان اجتماعى مورد امداد قرار گیرند!... زمانى که پنج، شش کانال رادیو تلویزیون یک کشور در اختیار یک جریان باشد و جریان دیگر از داشتن کوچک‏ترین رسانه‏اى محروم شود، نمى‏خواهم بگویم دوستان ما این کار را مى‏کنند، ولى طبیعى است که از رسانه‏هاى کوچک مثل نوار استفاده شود." (روزنامه بهار: 13 تیر 79)

سئوالاتی که بی پاسخ ماند !

آقاى حجاریان در حالى که مى‏توانست این مطالب را براى روزنامه رسالت ارسال نماید، حاضر به انجام این کار نشد، چرا که بدیهى بود آن روزنامه، این ادعاها را به همراه پاسخ ‏و اشکالات آن به چاپ خواهد رساند. همان طور که یک روز پس از چاپ توجیهات آقاى حجاریان، روزنامه رسالت سئوالاتى را مطرح ساخت که هرگز پاسخ داده نشد: "از ایشان مى‏پرسیم با توجه به این‏که نوار تهدید چند ماه قبل از حادثه ترور در اختیار شما قرار گرفت و شما نوار را گوش کردید و در کشوى میزتان گذاشتید و یا به تعبیر خودتان‏آن را دور انداختید، آیا به اصغرزاده و دیگران هم گفتید که این نوار دور انداختنى و بى‏ارزش است؟

اگر گفتید! چرا آقاى اصغرزاده، چند روز بعد از ترور، سعى نکرد به مسئولان بگوید که این نوار از نظر حجاریان، چیز بى‏ارزشى بود و نباید روى آن مانور داد! بلکه برخلاف آن براى‏ موج‏سوارى بیش‏تر، در مصاحبه‏اى با اشاره به نوار تهدید گفت: محتوا و تفکر موجود در این نوار، افشاگر انگیزه و بستر ایجاد خشونت در کشور است و مسئولان باید در خشکاندن این ریشه ‏خشونت احساس تعهد کنند.

اگر آقاى اصغرزاده مى ‏دانست که "نوار بى‏ارزشى" در کشوى میز شماست، چرا وقتى روزنامه هم میهن در صفحه اول خود این تیتر درشت را درج کرد که "خوب نگاه کنید! جعبه سیاه‏ترور حجاریان راز مى‏گشاید" در جلسه شوراى شهر اعلام کرد: این نوار سرنخ‏هاى متعددى را به دست مى‏دهد و این نوار غیر از آن‏که تهدید حجاریان به مرگ بوده، یک سند سیاسى ‏محسوب مى‏شود و محتواى آن نشانگر یک تفکر بسیار خشن و وحشى است.

چرا آقاى خسروى به عنوان رئیس شوراى شهر اعلام کرد که "اگر به ترور حجاریان رسیدگى نشود، نوار تهدید را علنى مى‏کنیم."

چرا آقاى اصغرزاده با گذشت حدود یک ماه از ماجراى ترور، حتى افرادى نظیر خانم وسمقى، عضو دیگر شوراى شهر را نسبت به بى‏ارزش بودن نوار توجیه نکرد و نتیجه آن شد که وى در روز 23 فروردین 79 نوار تهدید رضا احمدى را در جمع خبرنگاران پخش کرد؟

آقاى حجاریان! شما مى‏گوئید رضا احمدى نوار را پر نکرده و پسر عموى او بوده، شما هم که از او به هر دلیلى شکایتى نکرده‏اید! پس دلیلى براى مجازات و زندانى بودن او وجود نداشته و ندارد که او بخواهد براى آزادیش دروغ بگوید.

ضمن این‏که اصلاً ما نیز فرض شما را مى‏پذیریم که او دروغ گفته و شما را متهم کرده، شما نیز قوه قضائیه و وزارت اطلاعات را متهم کرده‏اید، پس یک راه مى‏ماند، آن‏هم ‏رسیدگى به موضوع در دادگاه علنى، آیا مى‏توانید از ادعاهایتان دفاع کنید و ثابت کنید که احمدى تطمیع شده است؟" (روزنامه رسالت : 14 تیر 79)

البته پیش از این هم مدیر مسئول روزنامه رسالت در باره ملاقات خود و حجاریان در تاریخ 30 خرداد 79 نوشته بود : "... حجاریان در این باره گفت:‌ احمدی برای مسجدشان 150 هزار تومان نیاز داشت که در شورا مطرح کردم و این مبلغ برایش فراهم شد. احمدی بعد از ماه رمضان پیش من آمد و گفت که گروهی شما را غیابا محاکمه کرده اند و حکم ارتداد و اعدام داده اند و سپس نواری به من داد و گفت این هم نوار تهدیدی که با صدای پسرعمویم است. من آن نوار را چندبار گوش کردم و به آقای اصغر زاده و یکی دو نفر دادم."

با خواندن مصاحبه آقاى حجاریان، به خوبى درمى‏یابیم که پروژه نوارسازى بر استدلالى متکى است که وى آن را تئوریزه ساخته و مُحق جلوه مى‏دهد. وقتى او ادعا مى‏کند که ‏چون "چند کانال رادیو و تلویزیون در اختیار یک جریان است و جریان دیگر محروم است، طبیعى است که از رسانه کوچکى مثل نوار استفاده شود" آیا این نیز طبیعى است که تمام نوارهایى‏که علیه نهادهاى قانونى و شخصیت‏هاى حقیقى و حقوقى مشخصى تنظیم شده، وارد محتواى هر کدام که مى‏شوید، جز دروغ و تهمت و فریب چیزى در آن نیست. آیا جریان مدعى محروم از رسانه، در صورتى که کانال تلویزیونى و یا رادیویى داشته باشد، به همین شیوه عمل مى‏کند؟

خودسرهایی که هرگز از آنها شکایت نشد

البته در صحنه مطبوعات نیز عملکرد آن جریان را دیده‏ایم و چیزى جز اهانت و دروغ در آن نیافتیم. متأسفانه سعید حجاریان براى روشن شدن حقایق، هرگز حاضر نشد از رضا احمدى و عاملان ترور خود شکایت کند تا ادعاهاى مطرح شده مورد بررسى قرار گیرد و گمانه‏ها پایان ‏پذیرد.  وى ده ماه پس از ترور و زمانى که بهبودى نسبى یافته بود، در مصاحبه‏اى مفصل که روزنامه ایران به چاپ رساند، آن‏گاه که در برابر سئوال "چرا از ضاربین شکایت نکردید؟" قرار گرفت، گفت: "از چه کسى شکایت کنم؟ از یک مشت ضارب بچه سال که من آنها را مسبب اصلى نمى‏دانم؟ به هر بچه سالى مى‏توان یک اسلحه داد و گفت شلیک کن. من به اصطلاح‏حقوقى سبب را اقوى از مباشر مى‏دانم. اینها حداکثر مباشر بودند. من طرف حساب اینها نبودم، طرف حساب سبب بودم.  سبب بر من مخفى است، پس دلیلى نداشت که از اینها شکایت‏کنم. فوقش، چند سال بیش‏تر به اینها کیفر مى‏دادند. من قصد انتقام‏جویى از کسى ندارم، چون انتقام مسأله را حل نمى‏کند. باید با این پدیده برخورد ریشه‏اى و پیشگیرانه کرد، چون امکان ‏آن هست که از این باندهاى مافیایى در کشور ما خیلى به وجود آید."‌ (روزنامه ایران:‌27 آذر 79)

چندماه قبل سعید حجاریان در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم بدون مقدمه در اواسط مصاحبه خطاب به خبرنگار می گوید:‌ "به نظر شما به من می‌خورد که خودم را ترور کرده باشم؟ تسنیم: چرا این سوال را می‌پرسید؟ حجاریان: عده‌ای برای این مسئله کتاب چاپ کردند. تسنیم: چه کسی کتاب را نوشته است؟ حجاریان: چند سال پیش آقای رسایی در کتاب بازی ترور نوشته است که خودم، خودم را ترور کردم!"

خاتمی راست می گوید ترورهای سازماندهی شده در پیش است

بنابراین به جای قضاوت عجولانه باید به آقای خاتمی حق داد که ترور سعید حجاریان را سازماندهی شده دانسته و امروز نیز نگران تکرار همان ترورهای سازماندهی شده است. با این تذکر که جناب رأس کودتای سال 88 همه واقعیت را نمی گوید بلکه بخشی که به نفع این جریان هزار لایه است را بیان می کند!

آقای خاتمی راستی چرا وزارت اطلاعات دولت شما هرگز حقایق آن ترور را فاش نکرد؟ چرا سعید حجاریان هرگز از ضاربان خود شکایت نکرد؟ فرد ضارب چند سال بعد از آزادی از زندان در ستاد انتخاباتی چه کسانی دیده شد؟

بگذریم! نویسنده این سطور در نطق مخالفت با وزیر پیشنهادی اطلاعات دولت یازدهم، مستندا اشاره کردم که این جریان همانطور که در سال های دوره حاکمیت اصلاحات آمریکایی با سازماندهی قتل های زنجیره ای، کوی دانشگاه و ترور سعید حجاریان مقدمات تخریب سه رکن مهم وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و سپاه و بسیج را فراهم کرد، در آینده مقدمات روانی دیگری را کلید خواهد زد تا این چشم های نظام را مجددا در نگاه افکار عمومی تخریب و مقدمه نفوذ خود برای انتخابات مجلس دهم را آماده کند.

نمی دانم وزیر اطلاعات درباره اظهارات خاتمی چه واکنشی نشان خواهد داد اما پیش بینی خود را در حال تحقق می بینم و اعلام می کنم که از نظر این آقایان دولت اعتدال هم مانند دولت اصلاحات خون و شهید و جانباز می خواهد البته از نوع تقلبی آن !  بنابر این باید از همه نیروهای انقلاب خواست تا هوشمندانه وضعیت موجود را رصد کنند و ضمن اعلام مواضع به حق و غیرتمندانه خود، بهانه ای به دست یاران داخلی دشمن ندهند.

مشرق نیوز



برچسب‌ها: اصلاح طلبان

خاتمی راست می گوید 1
شنبه 92/7/13 ساعت 11:16 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

خاتمی راست می گوید، مراقب ترورهای سازماندهی شده جدید باشید

آقای خاتمی راستی چرا وزارت اطلاعات دولت شما هرگز حقایق آن ترور را فاش نکرد؟ چرا سعید حجاریان هرگز از ضاربان خود شکایت نکرد؟ فرد ضارب چند سال بعد از آزادی از زندان در ستاد انتخاباتی چه کسانی دیده شد؟

به گزارش مشرق، حمید رسایی نماینده مردم تهران طی یادداشتی در هفته نامه 9 دی نسبت به ادعاهای اخیر خاتمی واکنش نشان داد که متن این یادداشت را از نظر می گذرانید: هفته گذشته خاتمی، رئیس دولت اصلاحات، حوادث پیش آمده در حاشیه استقبال از رئیس جمهور را سازماندهی شده دانسته و گفته است: "این جریانات سازماندهی شده است نه خودسر. اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات می‌شود که اوایل این طور بود و بالاخره منجر به ترور شد. وزارت اطلاعات و قوه قضائیه مسئول است که این امر را پیگیری کنند." به جای قضاوت عجولانه باید به آقای خاتمی حق داد که ترور سعید حجاریان را سازماندهی شده دانسته و امروز نیز نگران تکرار همان ترورهای سازماندهی شده است. با این تذکر که جناب خاتمی سال 88 همه واقعیت را نمی گوید بلکه بخشی که به نفع این جریان هزار لایه است را بیان می کند!

هفته گذشته رئیس دولت اصلاحات، حوادث پیش آمده در حاشیه استقبال از رئیس جمهور را سازماندهی شده دانسته و گفته است: "این جریانات سازماندهی شده است نه خودسر. اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات می‌شود که اوایل این طور بود و بالاخره منجر به ترور شد. وزارت اطلاعات و قوه قضائیه مسئول است که این امر را پیگیری کنند."

بلافاصله این مواضع با استقبال بلندگوهای استکبار و انتقاد برخی از رسانه های داخلی و از جمله رسانه های منتقد وی مواجه شد. رادیو صدای آمریکا با عنوان خاتمی: "اگر با جریان‌های تخریبی برخورد نشود به ترور ختم می‌شود" و تلویزیون بی بی سی فارسی با تیتر "هشدار خاتمی نسبت به بازگشت ترور" به استقبال موضعگیری خاتمی رفتند.

به نظرم در باره این اظهار نظر خاتمی نباید زود قضاوت کرد بلکه با بررسی مستند سوابق موضوع، می توان به این نتیجه رسید که بخشی از ادعای خاتمی صحیح و منطبق بر واقعیت است.

ترور سال 78 سازماندهی شده بود یا خودسرانه؟

در حقیقت اشاره خاتمی به واقعه ترور سعید حجاریان است که در ماه های پایانی سال 78 اتفاق افتاد. خاتمی در آن ایام هم با صدور نامه ای اعلام کرد : "معتقدم مسأله عمیق تر است و به لحاظ روان شناختی باید پیگیری شود و با یک حرکت وزین فرهنگی برای ریشه یابی این نوع خشونت ها و جلوگیری از آن به عمل آید." وی همچنین در نامه ای به وزیر اطلاعات وقت از وی خواست تا با عنایت به تأکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر برخورد قاطع و سریع با عوامل این ترور، چشم فتنه بیرون آورده شود.

یونسی، وزیر اطلاعات دولت خاتمی اما پس از مدتی در این باره اعلام کرد : "اهداف این افراد بر اساس احساسات شخصی و تشخیص فردی آنان استوار است و از نظر ما وابستگی خارجی و وابستگی جناحی برای آنان متصور نیست. از نظر ما این افراد گروهی خودسر هستند که با انگیزه ماجراجویانه و احساساتی اقدام به این کار کردند."

اما واقعیت قصه ترور سعید حجاریان چه بود؟‌ آیا واقعا بر اساس ادعای امروز آقای خاتمی سازماندهی شده بود؟ آیا جریان سیاسی خاصی در پشت آن قرار داشت؟ یا نظر وزیر اطلاعات وقت درست و ترور حجاریان سازماندهی شده نبوده بلکه خودسرانه بوده. بنده معتقدم که بر خلاف بسیاری از مواضع آقای خاتمی، ادعای ایشان درست و نظر وزیر اطلاعات وقت وی که ترور سعید حجاریان را خودسرانه دانسته بود غلط است.

 قضاوتى غیر منصفانه

سال 78 و پس از واقعه قتل های زنجیره ای و کوی دانشگاه پس از سوء قصد به سعید حجاریان، اظهار نظرهاى مختلفى درباره ماهیت گروه ترور و مسأله صدور فتواى ترور بر زبان‏ها جارى شد. در این جنگ روانى نیز سعى شد تا مسأله ‏ترور را همانند قتل‏هاى زنجیره‏اى و کوی دانشگاه به یک فکر و اندیشه ‏اى دینى گره بزنند و به شخص و گروه خاصى منتسب کنند. در اولین حرکت، روزنامه صبح امروز که مدیر مسئول آن ترورشده بود، نوشت: "من تروریست‏ها را می ‏شناسم ... آنها نیروى نظامى نبودند، دست به اسلحه نبردند و شلیک نکردند، بلکه فتوا دادند و حکم صادر کردند." (26 اسفند 78)

بیست روز پس از این اظهار نظر، در حالى که هر روز بر حجم این اتهامات در روزنامه‏ ها افزوده مى‏ شد و شخصیت‏ هاى دلسوز سیاسى مى‏ بایست آن را کنترل مى ‏کردند، محمد سلامتی، عضو فعال‏ سازمان غیر دینى مجاهدین انقلاب و دبیر کل آن اعلام کرد: "کسانى که با انگیزه‏هاى ایدئولوژیک دست به ترور مى‏زنند، به مجوز شرعى نیاز دارند." علاوه بر وی در تیتر برخی رسانه ها اعلام شد: "دیگرانى بودند که تصمیم گرفته و مجوز دادند و بعد عده‏اى اجرا کردند."

تمام این سخنان - که به گوشه کوچکى از آن اشاره شد - در حال و هواى روزهاى نخست پس از ترور مطرح شد، امّا سخنى که پس از نُه ماه از طرف آقاى حجاریان در یک ‏مصاحبه مطبوعاتى عنوان شد، شاید غیر منصفانه‏ترین سخن و حتى کینه‏ جویانه بود. وى در پاسخ به سئوال خبرنگارى که پرسید هیچ تصور مى‏ کردید روزى توسط چنین افرادى ترور شوید؟ گفت: "نه، انتظار نداشتم. از جریان‏هاى داخلى انتظار نداشتم. گاهى درباره گروه‏هاى برانداز خارجى فکر مى‏کردم، امّا در باره اینها نه. زیرا کسى که ادعاى دیندارى مى‏کند براى این ‏کارها باید حجت شرعى داشته باشد. فکر نمى‏کردم عالمى در سطح بالا اجازه ترور بدهد، چون در اسلام ترور حرام است. اسلام اجازه ترور نمى‏دهد."

جالب این است که آقاى حجاریان در پاسخ به سئوال دیگرى، وقتى خبرنگار مى‏پرسد: آیا ضاربین شما حکم داشتند و شما در جریان قرار گرفتید؟ مى‏گوید: "خیر. من دنبال نکردم ببینم حکم داشتند یا نه، امّا آدم متدین براى حرکات خود - مخصوصاً قتل نفس - باید جواز شرعى داشته باشد وگر نه دین دارى‏اش بى‏ معنا مى‏شود. مگر این‏که فکر کنیم اینها ضارب نبودند، یا در دیندارى‏شان شک کنیم. والا آنهایى که قبل از انقلاب هم دست به ترور زدند، مثل فداییان اسلام و مؤتلفه، بالاخره از جایى جواز گرفتند. امام ‏جواز ترور نمى ‏داد، حتى در زمان شاه. من فکر مى‏کنم کسى که ادعاى دیندارى مى‏کند، از امام تبعیت مى‏کند، بنابر این چنین کارى را انجام نمى‏دهد." (روزنامه ایران: 27 آذر 79)

سئوال این است که چرا آقاى حجاریان در آن ایام ادعا مى ‏کرد این کار توسط گروه‏هاى داخلى نظام انجام شده و چرا آن گروه را رسماً نام نمى‏برد؟! وى مى‏گوید: "فکر نمى‏کردم عالمى در سطح بالا اجازه ترور بدهد ..." سئوال این است که وى از کجا پى برده بود عالمى اجازه ترور را صادر کرده است؟! چرا از آن عالم سطح بالا نام برده نمی شد؟! چرا به طور جدى در دیندارى عاملان ترور شک نمى‏کند؟ اشخاصى که قبل از ترور وى، چند عملیات مجرمانه دیگر نیز داشته‏اند! سئوال این است که چرا آقاى حجاریان در باره "وجود مجوز شرعى ترور" در این گروه با قاطعیت سخن مى‏گوید، امّا در خصوص عدم دیندارى عاملان ترور با تردید و شک؟!

 

نوار تهدید، جعبه سیاهى که هرگز رمز خوانى نشد!

یک روز پس از ترور سعید حجاریان، در تاریخ 23 اسفند 78، شوراى اسلامى شهر تهران در اقدامى عجولانه، خبر از کشف نوارى داد که در آن سعید حجاریان تهدید به ترور شده ‏بود! رئیس شوراى شهر، گوینده نوار را از همفکران و مرتبطین با سردار نقدى و حجت‏الاسلام والمسلمین روح اللَّه حسینیان معرفى کرد و بسیارى، چون روزنامه «هم‏  میهن» این نوار را جعبه سیاه ترور حجاریان نامیدند.

شاید آن روز، هیچ کس فکر نمى ‏کرد که پخش این نوار و مانور سیاسى روى آن، بعدها تبدیل به یک معضل و مشکل براى کسانى شود که قصد داشتند ترور را به یکى از منتقدان‏ دلسوز خود نسبت دهند.

تهیه کننده نوار که رضا احمدى - جوانى 21 ساله - نام داشت، از آنجا که آدرس و نشانى خود را در نوار اعلام کرده بود! یک روز پس از تحویل نوار به شوراى امنیت ملى - در تاریخ 25 اسفند - دستگیر شد و به مدت 100 روز در بازداشت بسر برد. وى پس از آزادى از زندان، خبرى را در مطبوعات فاش کرد که هرگز به شکل صریح و شفاف تکذیب نشد! و جعبه سیاه ‏ترور سعید حجاریان، همچنان در هاله‏اى از ابهام باقى ماند و علامت سئوال به وجود آمده، هرگز محو نشد!

و امّا داستان نوار چه بود

یک ماه پس از ترور سعید حجاریان، على رغم وجود اختلافات داخلى میان اعضاى شوراى شهر در خصوص پخش یا عدم پخش محتویات نوار تهدید، خانم ‏صدیقه وسمقى به عنوان عضو کمیته تحقیق و پیگیرى ترور آقاى حجاریان، هنگامى که از روند تحقیقات گزارش مى‏داد، از کشف این نوار سخن گفت: "قرار است این نوار در جلسه امروز پخش شود و پس از پایان جلسه نیز، نوارِ تکثیر شده به هر یک از خبرنگاران اختصاصى شورا تحویل مى‏شود." (رسالت: 24 فروردین 79)

در همین هنگام یکى از پرسنل روابط عمومى شورا ضبط کوچکى را در مقابل میکروفون قرار داد و دقایقى از صداى فرد تهدید کننده نوار را پخش کرد. گروه اجتماعى روزنامه صبح امروز متن پخش شده را چنین گزارش مى‏کند: "اینجانب رضا احمدى، عضو گروه فداییان اسلام و همچنین عضو هیأت مؤسس حزب سازمان فدایى ولایت فقیه هستم. جناب آقاى سعید حجاریان! از دیدگاه حزب جوانان‏ فداییان ولایت فقیه و دیدگاه فداییان اسلام، به دلایل زیر محکوم به ضدیت با ولایت فقیه و مرتد هستید و سابقه شما نشان مى‏دهد با ولایت فقیه ضدیت دارید.
1 . امضا نکردن فرم التزام به ولایت فقیه در هنگام انتخابات شوراهاى اسلامى.

2 . تئورى ضد انقلابى و ضد ولایتى "فشار از پایین و چانه‏ زنى از بالا".

3 . تئورى ضد انقلابى و ضد ولایتى "فتح سنگر به سنگر نظام" یعنى سپاه، نیروى ‏انتظامى، وزارت اطلاعات، قوه قضائیه، مجلس و نهاد رهبرى.

4 . ایجاد جنگ روانى و تخریب یکى از چهره‏هاى شاخص انصار حزب اللَّه، یعنى حاج‏آقا..." (روزنامه صبح امروز: 24 فروردین 79)

پس از پخش قسمتى از نوار تهدید، به علت مخالفت تعدادى از اعضاى شوراى شهر و به وجود آمدن درگیرى لفظى میان برخى از اعضاى شورا، از ادامه پخش نوار جلوگیرى شد. خانم صدیقه وسمقى که ظاهراً از برخى اخبار پشت پرده این نوار بى‏اطلاع بود و بر پخش آن اصرار مى‏ورزید، در برابر اظهار مخالفت برخى دیگر از اعضاى شوراى شهر مى‏گوید: "چرا این نوار را معضل کردید؟ اصلاً محرمانه نبوده. این شخص، خود را نواب صفوى زمان مى‏ داند و حاضر است این را همه جا بگوید. افکارى که در این نوار هست، در جامعه و پشت بلندگوهاى عمومى ترویج مى‏شود. این نوارى است که به حجاریان داده شده و محرمانه نبوده و ما ممنوعیت و محدودیت براى انتشار آن نداریم." (روزنامه صبح امروز: 24 فروردین 79)

جالب‏تر از موضع گیرى منفعلانه این عضو شوراى شهر تهران، برخورد دو عضو دیگر این شورا نسبت به انتشار این نوار بود. آقاى حکیمى‏پور و اصغرزاده - این دو نام را به خاطر بسپارید - در مصاحبه‏ هاى مختلف که در خصوص مسأله ترور سعید حجاریان داشتند، همواره بر اهمیت یک نکته خاص تأکید مى‏کردند و آن سندیت این نوار براى نشان دادن "بخش ‏فرهنگى و تفکر سیاسى ترور" بود!

ابراهیم اصغرزاده در همان روزهاى نخست پس از ترور، در این باره گفت: "این نوار به جز سندیت امنیتى و اطلاعاتى، سندیت سیاسى هم دارد و نشانگر آن است که یک تفکر خشن، زمینه‏ساز این قبیل تهاجمات به ملت است. ما در یک موقعیت جدى ‏براى تسویه حساب قطعى با خشونت و تفکر خشونت هستیم." و امّا احمد حکیمى‏پور، به اندازه ابراهیم اصغرزاده براى جعبه سیاه ترور، اهمیت اطلاعاتى و امنیتى قائل نبود، بلکه اساساً آن را فقط براى بررسى بخش فرهنگى و تبلیغى خشونت‏گرایان مفید مى‏دانست! او نیز در مصاحبه با روزنامه صبح امروز گفت: "آن نوار بیش‏تر از این جهت مهم است که تفکرى را که پشت جریان خشونت است، نشان مى‏دهد. ما دنبال این نیستیم که چه کسى این نوار را پر کرده است! چون کسانى که‏آن را پر کرده‏اند، در این حادثه خاص دخیل نبوده‏اند. منتها از این نوار مى‏توان بخش فرهنگى خشونت را شناسایى کرد که اینها با چه استدلال‏هایى با مخالفین خود مبارزه مى‏کنند و خون‏آنها را حلال مى‏کنند! ما دنبال این هستیم که آن بخش فرهنگى و تبلیغى خشونت‏گرایان را از این نوار بررسى کنیم." (صبح امروز:‌3 اردیبهشت 79)

البته احمد حکیمى‏پور پیش از این در مصاحبه دیگری گفته بود: "این نوار روز بعد از ترور حجاریان (!) در اختیار ما قرار گرفت. ما نیز بلافاصله آن را در اختیار مقامات مسئول قرار دادیم. کسانى که این نوار را پر کردند، بلافاصله دستگیر شدند و هیچ ارتباطى با تیم ترور نداشتند." (روزنامه فتح: 9 فروردین 79)

جعبه سیاهی که هنوز هم معضل اصلاح طلبان شده

پخش خبر "نوار تهدید" و یا "جعبه سیاه" ترور، به طور ناخواسته تبدیل به یک معضل شد! احمد حکیمى‏پور ادعا مى‏کرد که نوار یک روز پس از ترور در اختیار شورا قرار گرفته، امّا عابدینى و اصغرزاده، دو عضو دیگر شورا معتقد بودند که نوار بیست روز پیش از ترور در اختیار شورا قرار گرفته است. (صبح امروز: 25 اسفند 79)  البته این قول درست بود چرا که تهیه کننده نوار پس از آزادى از زندان ادعا کرد که چند ماه قبل از ترور، نوار را به حجاریان تحویل داده و در زمان تحویل نوار، آقایان حکیمى‏پور و اصغرزاده حضور داشتند!

پس از درگیرى لفظى برخى از اعضا درباره انتشار این نوار و تحویل آن به مطبوعات، جلسه غیر علنى تشکیل شد، امّا این نوار، هرگز در اختیار خبرنگاران قرار نگرفت! یک ‏عضو مؤثر شوراى شهر که سوابق فعالیت‏هاى متعدد سیاسى دارد، براى به فراموشى سپردن این نوار به خبرنگاران گفت: "کارى که در شوراى شهر انجام شد، یک عمل اشتباه بود. زیرا انتشار این نوار که از مغز علیل عده‏اى خودسر و قانون‏شکن تراوش کرده است، برخلاف مصالح عمومى و ملى ‏است! چرا که در این نوار، فرد تهدید کننده، خودش را منتسب به جاهایى کرده است که براى ما ثابت شده این انتسابات صحیح نیست و اینها قصد تعریض به مقدسات جامعه ما را داشته‏اند و لذا نبایستى حرف‏هاى این نوار به عنوان مستند مورد عمل قرار گیرد." (رسالت: 24 فروردین 79)



برچسب‌ها: اصلاح طلبان

گریه یا خنده
چهارشنبه 92/7/10 ساعت 12:29 صبح | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

گریه‌های خنده‌دار! 
این روزها، برخی از دولتمردان محترم کشورمان اصرار دارند که ابراز ناخشنودی توأم با عصبانیت نتانیاهو و سایر مقامات رژیم صهیونیستی از روند مذاکرات و اقدامات هیئت بلندپایه جمهوری اسلامی ایران در سفر اخیر به نیویورک را نشانه موفقیت‌آمیز بودن این سفر ارزیابی کنند و در مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای خود با اشاره به دشمنی و کینه‌توزی رژیم اشغالگر قدس نسبت به ایران اسلامی، اعلام می‌دارند که اگر سفر نیویورک با موفقیت و دستاوردهای برجسته و درخور توجهی برای کشورمان همراه نبود، عصبانیت بارها اعلام شده نتانیاهو و هشدارهای پی در پی او به اوباما و سایر دولتمردان آمریکایی کمترین توضیح و توجیهی نداشت! مخصوصا آن که نخست‌وزیر رژیم کودک‌کش بلافاصله بعد از بازگشت رئیس‌جمهور محترم کشورمان به ایران، با عجله راهی آمریکا شد و در آستانه سفر خویش اعلام کرد برای مقابله با روند جدید روابط ایران و آمریکا و هشدار نسبت به نزدیکی این دو کشور به یکدیگر عازم واشنگتن است!
پیش از این طی یادداشتی در کیهان 7 مهرماه 92 با عنوان «چه دادیم و چه گرفتیم؟!» به ارزیابی مستند سفر رئیس‌جمهور محترم به نیویورک پرداخته و ضمن اشاره به برخی از نکات مثبت این سفر، نمونه‌های -متاسفانه - خسارت‌باری از نتایج آن را برشمرده بودیم. از این روی، درباره سفر نیویورک و ابعاد و آثار آن، اگرچه هنوز هم گفتنی‌هایی هست ولی موضوع یادداشت پیش روی، اشاره به ترفندی است که رژیم صهیونیستی و دولتمردان آمریکایی در یک پروژه دو سویه علیه جمهوری اسلامی ایران به صحنه آورده و در کمال تعجب دیده می‌‌شود برخی از دولتمردان کشورمان نیز در چرخه این «عملیات فریب» افتاده‌اند. بخوانید؛
1- در گرماگرم جنگ تحمیلی و بعد از آن که رزمندگان اسلام با چند خیز‌بلند و عملیات موفق، ارتش تا بن دندان مسلح و مورد حمایت همه‌جانبه شرق و غرب را وادار به عقب‌نشینی کردند و در حالی که آمریکا و متحدانش از احتمال شکست‌های پی‌درپی دیگر صدام که اسطوره‌ شدن ایران اسلامی را درپی داشت به هراس افتاده بودند، رژیم صهیونیستی در خبری که بلافاصله در صدر اخبار رسانه‌های غربی و عربی جای گرفت از فروش اسلحه به ایران خبر داد! در آن هنگام حضرت امام خمینی رضوان‌الله تعالی علیه طی سخنانی ماندگار، فرمودند؛ اسرائیل می‌داند به اندازه‌ای پلید و نجس است که اگر انگشتش را به بحر محیط (اقیانوس) هم بزند، نجس می‌شود، چون این را احساس کرده است می‌خواهد با اینکه من کمک کرده‌ام! ایران را بدنام بکند.
این سخن حضرت امام(ره) که علاوه بر جایگاه ملکوتی ایشان، سخنی منطقی و همه فهم نیز بود، به وضوح نشان می‌داد که رژیم صهیونیستی با ادعای دروغ «ارسال اسلحه به ایران»! به شگرد معروف «نعل وارونه» متوسل شده و در پی بدنام کردن ایران اسلامی است.
همین جا باید توضیح داد که ممکن است گفته شود چرا حمایت آشکار مثلث آمریکا،‌ اسرائیل و انگلیس از مدعیان اصلاحات در جریان فتنه 88 را «نعل وارونه» تلقی نمی‌کنید و این حمایت را نشانه وابستگی فتنه‌گران به دشمنان بیرونی می‌دانید؟! در پاسخ این پرسش باید گفت؛ اگر اقدامات و حرکت یک جریان سیاسی با اهداف رسماً اعلام شده دشمن همخوانی داشت، بایستی تعریف و تمجید دشمن را «واقعی» و نشانه همراهی جریان مزبور با خواسته‌های دشمن دانست ولی چنانچه مسیر حرکت یک جریان با اهداف رسماً اعلام شده دشمن در تناقض بود، بدیهی است که تعریف و تمجید صورت گرفته را، باید از نوع «نعل‌وارونه» تلقی کرد. در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، اصحاب فتنه دقیقا و بی کم و کاست خواسته‌های نه فقط اعلام شده- بلکه به گواهی اسناد غیرقابل انکار موجود- اهداف دیکته شده دشمنان بیرونی را دنبال می‌کردند. تا آنجا که هیچ واژه‌ای مانند «وطن‌فروشی» نمی‌تواند گویای عمق جنایت آنان باشد. اما، در جریان جنگ تحمیلی، برای هیچ کس کمترین تردیدی نبود که جنگ با حمایت مستقیم و بی‌پرده آمریکا، اسرائیل و شوروی سابق به ایران‌‌اسلامی تحمیل شده است و هدف اعلام شده آن نابودی انقلاب اسلامی بوده است، بنابراین بسیار بدیهی بود که ادعای فروش اسلحه اسرائیل به ایران، نه فقط با اهداف رژیم صهیونیستی همخوانی نداشت بلکه در نقطه مقابل آن نیز بود.
2- اکنون و بعد از توضیح ضروری فوق که فقط برای یادآوری بود به سراغ ماجرا می‌رویم و این ادعای برخی از دولتمردان را پی می‌گیریم که عصبانیت نتانیاهو از روند مذاکرات را نشانه موفقیت سفر نیویورک تلقی می‌کنند. گفتنی است در این نوشته فقط به شواهد و مستندات بدیهی و غیرقابل انکار اشاره شده و به وضوح نشان داده می‌شود که ابراز عصبانیت نتانیاهو از مذاکرات هیئت ایرانی در نیویورک از نوع «نعل وارونه» و صرفاً برای تحریک جمهوری اسلامی ایران به ادامه این روند است و رژیم صهیونیستی نه فقط از این روند عصبانی نیست، بلکه از آن بسیار خرسند نیز هست.
3- سؤال این است که چرا باید رژیم صهیونیستی از روند مذاکرات و اقدامات صورت گرفته در نیویورک عصبانی باشد؟! و کدامیک از اقدامات هیئت محترم جمهوری اسلامی ایران می‌تواند خشم این رژیم کودک‌کش را برانگیخته باشد؟! البته باید به این نکته ظریف توجه داشت منظور آن نیست که هیئت ایرانی علیه رژیم صهیونیستی موضعی نداشته است، بلکه با مروری بر آنچه در نیویورک و قبل از آن در جریان مقدمات سفر اتفاق افتاد، هیئت محترم کشورمان، اولاً؛ علیه رژیم صهیونیستی موضع جدیدی که پیش از آن بی‌سابقه بوده است اتخاذ نکرده بنابراین، خشم نتانیاهو نمی‌تواند و نباید آنگونه که تظاهر می‌کند، به خاطر مواضع ضدصهیونیستی جدیدی باشد که در گذشته سابقه نداشته است! و ثانیاً؛ هیئت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در سفر نیویورک و مقدمات اولیه آن، امتیازاتی به رژیم اشغالگر قدس داده است که تاکنون بی‌سابقه بوده است، از این روی، نتانیاهو برخلاف تظاهر به عصبانیت، باید از روند مذاکرات و اقدامات هیئت ایرانی در نیویورک بسیار خشنود نیز باشد.
4- در این گزاره‌ها دقت کنید؛
الف: چند هفته قبل از سفر نیویورک و بعد از قطعی شدن این سفر، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی - به عنوان یکی از استوانه‌های دولت جدید- در اقدامی عجیب و غیر منتظره اعلام کرد «ما، با اسرائیل سر جنگ نداریم. حالا اگر عرب‌ها جنگ کردند، ما کمک می‌کنیم»! آقای هاشمی با این اظهارنظر که بلافاصله بازتاب داخلی و خارجی گسترده‌ای یافت به رژیم اشغالگر قدس پیام داد دولت جدید از نظر حضرت امام(ره) که خواستار محو اسرائیل بود دست کشیده است! آیا غیر از این است؟!
ب: رئیس جمهور محترم کشورمان در نیویورک و به عنوان یک پیشنهاد اعلام کرد اسرائیل باید به معاهده NPT بپیوندد. این اظهارنظر که به نوشته روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» همه دیپلمات‌ها را مبهوت کرده بود، امتیاز بزرگی به رژیم صهیونیستی یعنی به رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل بود! البته این اظهارات را می‌توان از نوع خطای بیان و سهواللسان تلقی کرد ولی متأسفانه این خطا تاکنون از سوی دولتمردان محترم تصحیح نشده است.
آیا رژیم صهیونیستی باید از این امتیاز آنهم از زبان بلندپایه‌ترین مسئول اجرایی ایران اسلامی، عصبانی باشد؟!
ج: آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان در آستانه سفر به نیویورک و در پاسخ به خانم «کریستی پلوسی» نوشته بود «ایران هرگز هولوکاست را انکار نکرده است» و با این حرکت خود از جایگاه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، «هدیه»ای بزرگ و باورنکردنی به رژیم اشغالگر قدس داده بود. آقای ظریف در سفر نیویورک نیز در مصاحبه با شبکه ABC علاوه بر محکوم کردن هولوکاست، پای را فراتر نهاده و درباره نظر رهبر معظم انقلاب که هولوکاست را «افسانه» نامیده بودند، به خبرنگار ABC گفته بود «این واژه در نسخه انگلیسی سایت رهبر معظم انقلاب، اشتباهی ترجمه شده است»! آیا نتانیاهو و سایر مقامات رژیم کودک‌کش بایستی از این که وزیر خارجه کشورمان با اهدای این امتیاز، یکی از بزرگترین دغدغه‌های رژیم صهیونیستی را برطرف کرده است، عصبانی باشند؟!
د: دولتمردان محترم مورد اشاره در تحلیلی که با عرض پوزش فقط خنده‌دار است و در خوشبینانه‌ترین احتمال، از کم‌اطلاعی آنان حکایت می‌کند، نزدیکی ایران و آمریکا و رابطه آنها با یکدیگر را یکی از دلایل عصبانیت رژیم اشغالگر قدس معرفی کرده‌اند! که باید پرسید؛ آیا تصور می‌کنید آمریکا رابطه خود با اسرائیل را فدای رابطه و نزدیکی با ایران می‌کند؟! مگر نشنیدید که اوباما در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل یکی از موانع نزدیکی ایران و آمریکا را دشمنی ایران با اسرائیل دانست؟! و آیا اظهارات دو روز قبل اوباما که «اسرائیل همپیمان استراتژیک آمریکاست» را فراموش کرده‌اید؟ و مگر ندیدید که بعد از آن همه تبلیغ شما درباره تعامل جدید با آمریکا، مقامات آمریکایی چه پاسخی دادند؟! آنها مانند سی و چند سال گذشته با صراحت و این دفعه با صراحت بیشتر اعلام کرده‌اند که ایران «خنثی»! «دست کشیده از آرمان‌ها» و تسلیم شده در برابر باج‌خواهی آمریکا را می‌پسندند، حالا خودتان قضاوت کنید، آیا ایرانی- نستجیر بالله- با این ویژگی‌ها که آنان می‌پسندند می‌تواند برای رژیم اشغالگر قدس نگران‌کننده باشد؟!
5- با توجه به شواهد غیرقابل تردید فوق چگونه می‌توان ادعا کرد که نتانیاهو از روند مذاکرات نیویورک عصبانی است و این ادعای بی‌اساس را نشانه موفقیت بزرگ مذاکرات نیویورک تلقی کرد؟! در حالی که به وضوح می‌توان دید تظاهر مقامات رژیم صهیونیستی به عصبانیت «نعل وارونه» است و هدف از آن، اولا؛ فریب اذهان عمومی در داخل و ثانیا؛ ترغیب و تشویق دولتمردان محترم به ادامه روال کنونی است! وگرنه با شرحی که گذشت نتانیاهو باید از خوشحالی در پوست خود نگنجد و با دم خود گردو بشکند! خوشبختانه اظهارات اخیر ریاست محترم جمهوری و برخی از همان دولتمردان را می‌توان و باید نشانه پی بردن آنان به محاسبه غلط پیشین تلقی کرد.

حسین شریعتمداری

منبع: کیهان



برچسب‌ها: امریکا

وادادگی دیگر
سه شنبه 92/7/9 ساعت 1:25 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

یک وادادگی دیگر! 


محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در مصاحبه با شبکه آمریکایی abc news ضمن محکوم کردن هولوکاست آن را جنایتی فجیع خواند و گفت به کار رفتن اصطلاح «افسانه هولوکاست» در نسخه انگلیسی سایت مقام معظم رهبری (Khamenei.ir) ناشی از اشتباه در ترجمه بوده است! این در حالی است که مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 18 اسفند 1390 ضمن «افسانه» نامیدن هولوکاست آن را حادثه‌ای پنداری- نه واقعی- خواندند و فرمودند:
«غربی‌ها جور دیگری عمل می‌کنند... آنها چهارچوبهاشان ظالمانه است. در یک کشوری کسی به افسانه هولوکاست اعتراض می‌کند، می‌گوید من قبول ندارم؛ او را زندان می‌اندازند، محکومش می‌کنند که چرا یک حادثه پنداری تاریخی را انکار میکنی! حالا گیرم پنداری هم نباشد- واقعی باشد- خیلی خوب، انکار یک حادثه واقعی تاریخی مگر جرم است؟»
انتظار آن بود که وزیر محترم امور خارجه کشورمان به جای وادادگی در مقابل افسانه هولوکاست از موضع مطالبه‌گرانه برخورد کرده و این پرسش منطقی که تاکنون بی‌پاسخ مانده است را مطرح می‌کرد که اگر هولوکاست واقعیت تاریخی دارد، چرا کشورهای غربی علی‌رغم ادعای واقع‌گرایی به هیچ مورخی اجازه بررسی و تحقیق درباره هولوکاست را نمی‌دهند و دانشمندان و محققان برجسته بسیاری را تنها به این جرم! که تحقیقات مستند آنها، از جعلی بودن هولوکاست پرده برداشته است زندانی کرده‌اند؟!  
منبع: کیهان



برچسب‌ها: سیاسی

نه به امریکا
دوشنبه 92/7/8 ساعت 1:12 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

احترام به نماینده ایران به خاطر «نه» به آمریکاست  


چرا رئیس جمهور ایران در سازمان ملل در کانون توجهات قرار گرفت؟ سردبیر القدس العربی ضمن مقاله‌ای به این سؤال پاسخ داده است.
عبدالباری العطوان در این زمینه خاطرنشان کرد:‌«رئیس جمهور ایران در جریان سفر به مقر سازمان ملل در کانون توجهات قرار داشت اما این به این خاطر نبود که روحانی عمامه بر سر داشت یا اینکه وی محاسن بلندی داشت بلکه به این دلیل بود که او نماینده کشوری است که «نه» بزرگی به آمریکا گفت و به هیچ وجه از ناوگان‌ها و هواپیماها و تهدیدهای علنی و غیرعلنی آن نمی‌هراسد. در گذشته نه چندان دور، رهبرانی در میان عرب‌ها بودند که دارای چنین مرتبه و جایگاهی بودند که «جمال عبدالناصر» که کانال سوئز را ملی کرد و «هواری بومدین» که پس از بیرون راندن استعمارگران فرانسوی از کشورش از جنبش‌های آزادیبخش عربی و آفریقایی حمایت می‌کرد.»
وی با اشاره به فضای تبلیغاتی درست شده درباره احتمال مصافحه اوباما و روحانی نوشت:‌«اما چنین انتظاری شاید ماه‌ها یا سال‌ها به طول انجامد زیرا ایرانی‌ها با زیرکی و غرور تمام، با درخواست آمریکا برای دیدار رؤسای جمهوری دو کشور مخالفت کردند. نکته قابل توجه اینکه، یک مقام عالی رتبه‌ آمریکایی اعلام کرد آمریکایی‌ها به مقام‌های ایرانی پیشنهاد کردند، اوباما با روحانی مذاکراتی مستقیم داشته باشند اما ایرانی‌ها عذرخواهی کردند و گفتند، پیچیدگی‌های زمان کنونی مانع این دیدار است. چنین سخنانی چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ به زبان ساده، این یعنی اینکه رئیس جمهوری ایران که نماینده یک کشور تحت تحریم است، برای حفظ کرامت و شرف کشورش و همچنین در اعتراض به سیاست‌های آمریکا و جنگ‌های خونین این کشور در خاورمیانه، نمی‌خواهد به رئیس جمهوری آمریکا افتخار مصافحه را بدهد.»
عبدالباری عطوان با اشاره به اقتدار جمهوری اسلامی می‌افزاید: در مقابل تصویر و چهره‌های عرب‌ها شرم‌آور است. کسی برای ما احترام قائل نمی‌شود. ما مانند خس و خاشاکی افتاده در سیل هستیم. ایران مورد احترام است. زیرا دارای ساختار قدرتمند و نیروی نظامی قوی است. همچنین ملت و حاکمیت ایران زندگی توأم با عزت و بی‌نیازی و قناعت را در برابر غرب پیشه کرده است. همچنین باید توجه کرد سوریه که هم‌پیمان و متحد ایران است، آنگونه که اوباما و نتانیاهو و دشمنان عربش می‌گفتند، سرنگون نشد بلکه مقاومت کرد و همچنان پابرجاست و از سوی دیگر حزب‌الله متحد دیگر ایران در جنوب لبنان قدرتی بازدارنده در مقابل اسرائیل است.

منبع: کیهان



برچسب‌ها: امریکا

دعای برای ظهور
دوشنبه 92/7/8 ساعت 4:28 صبح | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
  پای درس مهدویت آیت‌الله ناصری/1
چه مقدار از علائم ظهور تحقق یافته است/خواب پیامبر(صل الله علیه و اله) درباره ایرانیان

مدیر حوزه علمیه حضرت ولی عصر(عج) گفت: بخش عمده‌ای از علائم ظهور به تحقق پیوسته است، من خود، زمانی پیش از این به بررسی این علامت‌ها پرداختم و به وضوح دریافتم که نزدیک به 99 درصد از این علامت‌ها، پیش از این به وقوع پیوسته است.

خبرگزاری فارس: چه مقدار از علائم ظهور تحقق یافته است/خواب پیامبر(ص) درباره ایرانیان

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، تعلق گرفتن اراده حضرت حق به ظهور ولی عصر(ع) از پی فراهم آمدن شرایط و زمینه‌های مناسب برای آن، صورت خواهد گرفت.

این شرایط، در دوره‌ نهایی پیش از ظهور فراهم می‌شود و بر اساس شماری از روایات صادره از خاندان عصمت(ع)، این ایرانیان هستند که دست در کار زمینه‌سازی و فراهم آوردن شرایط مناسب برای ظهور خواهند برد و آرایندگان مقدمه برای آن دوره فرخنده خواهند بود.

آنچه در ادامه می‌خوانید مجموعه سخنرانی مهدویت آیت‌الله محمدعلی ناصری استاد اخلاق و مدیر حوزه علمیه حضرت ولی عصر(عج)  پیرامون «ایرانیان، زمینه‌سازان ظهور» تألیف مجید هادی‌زاده است:

*ایرانیان زمینه‌سازان ظهور

به چند نمونه از این روایات بنگرید:

الف: محدث اهل سنت احمد بن حنبل به نقل از پیامبر اکرم(ص) آورده است:

«نزدیک است که خداوند متعال اطراف شما را از عجم آکنده کند، آنان همچون شیرانی هستند که اهل فرار نیستند، آنان همچون شما می‌جنگند و غنایم شما را تصاحب می‌کنند».

بر اساس این حدیث، می‌توان دریافت که پیامبر اکرم(ص) ایرانیان را در زمان ظهور، مردمانی شجاع که از سر ایمان، سر در راه یاری آن حضرت می‌نهند، دانسته‌اند؛ چه اینان از صحنه‌های کارزار فرار نمی‌کنند و هر چند در غنائم با اعراب شراکت می‌کنند، اما شرکت‌ آنان در جنگ به طمع غنیمت و تحصیل منافع مادی نخواهد بود.

ب: در تفسیر آیه شریفه: «وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» احادیثی چند وارد شده است، بنابراین احادیث، ایرانیان هستند که ملحق به مسلمانان عرب می‌شوند و نشان افتخارآمیز ترویج اسلام را بر سینه خود می‌نهند.

به این سه روایت که در شمار این روایات است، بنگرید:

- «أَصْحَابُ الْقَائِمِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا أَوْلَادُ الْعَجَمِ»، اصحاب حضرت قائم سیصد و سیزده مردند، اینان همگی از تباری غیر عرب هستند.

- باز پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند: «لو کانَ الإیمانُ مُعَلَّقا بالثُّرَیّا لَنالَهُ رِجالٌ مِنَ الفارِسُ»، اگر ایمان به ستاره ثریا آویخته باشد، گروهی از ایرانیان آن را به دست خواهند آورد.

- عفان بصری از یکی از مکالمات خود با حضرت صادق(ص) این چنین یاد می‌کند:

حضرت صادق(ع) از من پرسیدند: آیا می‌دانی از چه رو شهر «قم» را قم نامیدند؟ گفتم: خدا و پیامبرش و شما آگاهید!

فرمودند: ‌«قم» را از این رو قم نامیدند که اهالی این شهر در اطراف حضرت حجت گرد خواهند آمد و به همراه او قیام خواهند کرد و او را ترک نمی‌کنند و همواره یاریگر ایشان خواهند بود».

- امیرالمؤمنین(ع) فرموده‌اند: «آفرین بر طالقان! چرا که خداوند را در این شهر گنج‌هایی است که از جنس طلا و نقره نیست، این گنج‌ها مردان با ایمانی هستند که خدا را آن گونه که شان اوست شناختند؛ اینان یاران مهدی در آخر الزمان هستند».

بنا بر حدیث شریف دیگری، صبحگاه روزی پیامبر اکرم(ص) در حالی که در میان یارانشان نشسته بودند فرمودند:

«شب گذشته، خواب دیدم که در مسیر صاف و همواری حرکت می‌کنم. پشت سر من هم دو دسته گوسفند سیاه و سفید در حرکتند، در طول مسیر گوسفندان سیاه کم کم پراکنده و کم و کمتر شدند، اما گوسفندان سفید همچنان به حرکت خود پشت سر من ادامه می‌دادند تا آنجا که دیگر هیچ گوسفند سیاهی نماند و تنها گوسفندان سفید به همراه من باقی ماندند، گمان می‌کنید که تعبیر این خواب چیست؟»

یکی از حاضران مجلس نیز تعبیر کرد که: «یا رسول‌الله! گوسفندان سیاه اعراب هستند که اندک اندک از کنار شما متفرق می‌شوند و گوسفندان سفید اشاره به ایرانیان دارد که همراه شما خواهند ماند و یاران شما خواهند بود».

در این حال، جبرائیل نازل شد و خدمت پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: «خداوند بر شما سلام می‌فرستد و می‌فرماید: تعبیر خواب شما همین است،‌ عرب‌ها از اطراف اسلام پراکنده می‌شوند و ایرانیان برای حفظ آن باقی می‌مانند».

بر اساس این چند روایت، دیدیم که ایرانیان نه تنها در پایان دوران غیبت کبری زمینه‌سازان ظهور آن حضرت خواهند بود که در صدر اسلام نیز به عنوان مؤمنانی حقیقی شناخته می‌شده‌اند؛ همانگونه که در دوران ظهور نیز پای در رکاب یاری آن حضرت دارند و از صمیم جان در خدمت به ایشان می‌کوشند.

*نزدیک بودن زمان ظهور

در فرهنگ شیعی کسانی که وقت خاصی را برای ظهور آن حضرت مشخص می‌کنند، «وقاتون» خوانده شده‌اند و مکرراً دستور به تکذیب آنان داده‌اند؛ اکنون می‌افزاییم که بدون آنکه بتوان زمانی را برای ظهور آن حضرت مشخص کرد، تنها می‌توان گفت که بر اساس قرائنی، زمان ظهور آن حضرت نزدیک است.

بلافاصله تکرار می‌کنیم که این سخن ما این است که بر اساس علائمی که برای ظهور مشخص شده است، می‌توان دریافت که واقعه انقلاب جهانی آن حضرت، از نظر زمانی به دوران ما بسیار نزدیک است، چه قسمت عمده این علائم متحقق شده و شماری از آن‌ها نیز در حال وقوع و جریان است.

گذشته از این اما، شماری از کسانی که به محضر حضرت ولی‌عصر (عج) بار یافته‌اند نیز بر این مطلب تأکید می‌کنند.

مدت‌ها پیش از این، یکی از صالحان روزگار شرف حضور در محضر آن حضرت را دریافت، در آن مجلس، گویا آخرین ذخیره الهی خطاب به آن مرد صالح فرموده بودند: «فرج من نزدیک شده است؛ دعا کنید که بدائی در این زمینه حاصل نشود»!

بدیهی است که آنچه نقل شد، نص کلام آن حضرت نیست؛ اما آنچه ایشان بر زبان آورده بودند مضمونی این چنین داشته است.

حال بر ماست که به مقتضای امر آن حضرت، دعا کنیم که برای خداوند بدائی حاصل نشود، و به زودی شاهد قیام فراگیر آن حضرت باشیم؛ اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب‌الزمان بمحمد و اهل بیت الطاهرین.

*شماره علائم ظهور و تحقق بخش عمده‌ای از آن

سنت خداوند متعال بر آن بوده است، که پیش از وقوع هر یک از وقایعی که در سرنوشت انسان‌ها تاثیری شگرف دارد، علائمی را ظاهر سازد. این علائم نشان‌دهنده نزدیک شدن و یا به وقوع پیوستن این وقایع است. در این شمار است علائمی که پیش از ولادت پیامبر اکرم(ع) ظاهر شد؛ خاموش شدن بتکده فارس - که چندین هزار سال آتش را در خود افروخته داشت-، خشک شدن دریاچه ساوه - که از عبادتگاه‌های زردشتیان بود- ، فرو ریختن چهارده کنگره از کنگره‌های کاخ کسرای زمان و ... در شمار این علائم بود.

این علامت‌ها به گونه همسو، نشان از فرو ریختن بنای شرکت و ستم داشت؛ چه این نشانه‌ها در دو بعد شرک عبادی و نیز شرک اجتماعی، نشان از اضمحلال این دو داشت؛ و به خوبی دلالت بر ظهور توحید عبادی و توحید اجتماعی در قالب دین اسلام و حکومت عدالت‌گرایانه پیامبر اکرم می‌کرد، شکافته شدن دیوار خانه کعبه به هنگام ولادت امیرالمؤمنین(ع) و نیز فریاد جبرائیل در آسمان که خبر از ولادت آن حضرت می‌داد نیز در همین شمار است.

برای واقعه شکوهمند ظهور - که بدون تردید در شمار مهمترین وقایع عالم هستی است و از این جهت با واقعه مبعث پیامبر اکرم(ص) همسری می‌کند- نیز علائمی است. این علائم به گونه پراکنده در روایات اهل بیت(ع) بیان شده است و شماری از دانشمندان شیعی نیز به جمع‌آوری آن پرداخته‌اند.

در اینجا می‌خواهیم اشاره کنیم که شماره این علائم از 800 علامت فراتر است، اکنون با تفحص و دقت نظر در آن‌ها، می‌توان دریافت که بخش عمده‌ای از این علائم به تحقق پیوسته است. من خود، زمانی پیش از این به بررسی این علامت‌ها پرداختم و به وضوح دریافتم که نزدیک به 99 درصد از این علامت‌ها، پیش از این به وقوع پیوسته است، در آن میان، تنها حدود 10 علامت-  که از علائم حتمیه نیز هستند و یک سالی پیش از ظهور متحقق می‌شوند-، هنوز ظاهر نشده‌اند.

یکی از این علائم، ظهور 28 پرچم در حوزه ممالک اسلامی است، گویا منظور از «پرچم» در این روایات، تشکیل حکومت و یا شبه حکومت‌هایی است که در این حوزه صورت می‌پذیرد، به هر حال، بنا بر آنچه در این نصوص ذکر شده است، در زمان نزدیک و بلکه پیوسته به زمان ظهور، 28 پرچم در میان منطقه مسلمان‌نشین جهان پدید می‌آید که از آن میان، سه پرچم در ایران خواهد بود و دو پرچم در شام و در هر یک از ترکستان و روم نیز یک پرچم ظهور خواهد کرد.

این حکومت و یا شبه حکومت‌ها، هر کدام داعیه‌دار اصلاح هستند و به جز سه نهضت بسیار قوی سفیانی، سید یمانی و سید حسنی خراسانی گویا بقیه دولت‌ها از قدرت چندانی برخوردار نیستند و از این رو مضمحل می‌شوند.

سفیانی در شمار مخالفان حضرت است و در مقابل او، سید یمانی - که با پیوستن سید حسنی لشگری بسیار قوی به دست خواهد آورد - در شمار یاران و یاری‌کنندگان ولی عصر(عج) خواهد بود.

منبع: فارس نیوز




برچسب‌ها: ایرانیانظهور

خطر فتنه
شنبه 92/7/6 ساعت 5:7 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
سرلشکر جعفری در برنامه شناسنامه:

خطر فتنه 88 بسیار جدی‌تر از جنگ بود/ خنثی سازی 11 عملیات انتحاری /ماهیت آمریکا تغییر نمی‌کند

سرلشکر جعفری گفت: سپاه تنها نهادی در نظام مقدس جمهوری اسلامی است که تاسیس شده تا انقلاب اسلامی را حفظ و پاسداری کند و دستاوردهای آن را نگه دارد.

به گزارش مشرق، برنامه تلویزیونی شناسنامه با حضور سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از شبکه سه سیما پخش شد.

سرار جعفری در این برنامه ضمن تبریک به مناسبت هفته دفاع مقدس، در پاسخ به این سؤال که نام شما محمدعلی است یا عزیز جعفری، اظهارداشت: نام شناسنامه‌ای بنده محمدعلی است اما از بدو تولد در خانه عزیزالله صدایم می‌کردند و علتی که این نام در جبهه هم مورد استفاده قرار می‌گرفت به این دلیل بود که با توجه به اینکه در دفاع مقدس با یکی از دوستان و نزدیکان با همدیگر بودیم و او مرا با اسم کوچک صدا می‌کرد دوستان دیگر هم با همین اسم صدا کردند؛ «عزیز جعفری» بیشتر به عنوان فامیل و نام خانوادگی شناخته می‌شود اما اسم کوچک من محمدعلی است.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که یک نشریه آمریکایی نام شما را در فهرست 500 نفره افراد قدرتمند دنیا منتشر کرده است؛ آیا از این موضوع اطلاع‌دارید، تصریح‌کرد: نشریات، سایت‌ها، و رسانه‌‌های خارجی خیلی چیزها می‌نویسند؛ از این نکته اطلاع داشتم و در واقع این نشانگر اقتدار سپاه است که ما چون خادم آن هستیم و مسئولیت سپاه را بر عهده داریم نام بنده را برده اند، غربی‌ها توجیه نیستند که فرد یا افراد خیلی در جمهوری اسلامی یا نظام اسلامی و الهی مطرح نیستند بلکه این سازمان قدرتمند سپاه پاسداران است که تولید قدرت کرده است اما اینها اینطور برداشت کرده‌‌اند.

وی در پاسخ به این سؤال که جایگاه فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نظام جمهوری اسلامی کجاست، یادآورشد: همین طور که شاهد هستید انقلاب اسلامی ایران نکته بسیار مهمی که دارد استمرار خود انقلاب اسلامی است؛ هیچ انقلابی در طول تاریخ عمرش به اندازه عمر پویای انقلاب و استمرار انقلاب که هرچه زمان جلوتر می‌رود انقلاب به مراحل بالاتر خود نزدیک‌تر می‌شود، نبوده و چنین انقلابی را نداشته‌ایم؛ حتی اگر به صدر اسلام هم نگاه کنیم بعد از 10 سال تشکیل حکومت اسلامی در عربستان و مدینه و بعد از رحلت پیامبر، یک وضعیت دیگری غیر از آنچه که خداوند متعال و پیامبراکرم(ص) ترسیم کرده بودند، پیش‌ آمد.

سردار جعفری تأکید کرد: بنابراین در انقلاب اسلامی آنچه که خیلی مهم است و دنیا را شگفت‌زده کرده همین استمرار وضعیت انقلابی و ماندن انقلاب اسلامی در مسیر اولیه خود است؛ همان جهت‌گیری که حضرت امام خمینی (ره)پایه‌گذاری کردند، همان خط امروز بعد از 36 -35 سال، دنبال می‌شود و این نکته شگفت‌انگیز انقلاب اسلامی ما است.

وی ادامه داد: اینجا سپاه پاسداران همین مسئولیت را بر عهده دارد یعنی حفظ انقلاب؛ سپاه تنها نهادی در نظام مقدس جمهوری اسلامی است که تاسیس شده تا انقلاب اسلامی را حفظ و پاسداری کند و دستاوردهای آن را نگه دارد و حتی به قول مقام معظم رهبری در جهت‌گیری‌‌های انقلاب اسلامی نقش ایفا کند.

فرمانده سپاه پاسداران افزود: بنابراین مسئولیت فرمانده سپاه مسئولیت خیلی خطیر و سنگینی است؛ البته به جز تحمل فشار و بار سنگین این مسئولیت، خادمی انقلاب اسلامی و خدمتگزاری به مردم مومن و انقلابی ایران اسلامی که همه انقلاب اسلامی مدیون دین و ایمان مردم ما است، جز مجاهدت کار دیگری نیست.

سردار جعفری در پاسخ به این سؤال که آیا سپاه صپاسداران انقلاب اسلامی یک نیروی نظامی مانند نیروهای نظامی مرسوم دنیا است، گفت: خیر، این نکته مهمی است. وجه تمایز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با نیروهای دیگر دنیا خیلی مشخص، روشن و زیاد است؛ آنچه ما مشترک هستیم با نیروهای نظامی دنیا ماهیت نظامی بودن ما است، این ماهیت هم به خاطر این است که ما برای دفاع از انقلاب اسلامی مانند ارتش‌های دیگر دنیا در عرصه زمین، دریا، هوا، 3 نیروی قوی زمینی، دریایی، هوایی داریم و ماهیت سازمانی این 3 نیروی سپاه نظامی است و بخش قابل توجهی از سپاه پاسدارن را این 3 نیرو تشکیل می‌دهند و ماهیت کلی سپاه چون خود سپاه نهاد مسلحی است و به خاطر این 3 نیروی نظامی زمینی، دریایی و هوایی، ماهیت غالب سپاه قرار شده نظامی باشد آن هم بعد از دفاع مقدس این ماهیت در مجلس شورای اسلامی قانونی شد.

وی اضافه‌کرد:‌ اما از همان ابتدا این تذکرات توسط مقام معظم رهبری به سپاه داده می‌شد که توجه داشته باشید شما درست است نظامی هستید اما قبل از اینکه نظامی باشید یک نهاد انقلابی و نیروی مردمی و مکتبی هستید و ویژگی‌های خاص خود را باید داشته باشید و آنها را در سپاه حفظ کنید و مدام این تذکرات به سپاه داده می‌شد و سپاه هم به این نکته توجه داشته است که علی‌رغم اینکه ماهیتش نظامی است اما باید تفاوت‌هایی داشته باشد که در 2-3 مورد است.

جعفری ادامه داد: یکی اینکه اولا سپاه قبل از اینکه سازمان نظامی کلاسیک باشد یک نهاد انقلابی است؛ روحیه انقلابی باید در کل سپاه حاکم باشد، معنویت و مردم‌داری و نیروی مردمی بودن سپاه باید حفظ شود و این مقدم بر همه ویژگی‌های دیگر سپاه است.

سردار جعفری اظهارداشت: توانمندی‌های تخصصی سپاه مثل تجهیزات و فناوری هم بحث ثانویه‌ای است که سپاه پاسداران باید دنبال کند؛ مقدم بر تجهیزات محوری موضوع مردمی بودن، مکتبی بودن و انقلابی بودن سازمان سپاه است.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که شما از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی سفارت آمریکا نیز بودید، برنامه‌ریزی آن چطور انجام شد و احساسات ضدآمریکایی که منجر به این اقدام شد، چگونه به وجود آمد، اظهارداشت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کاملاً مشخص بود که آمریکا از طریق سفارتخانه خود در ایران کاملاً برنامه‌ریزی و نیروهای مخالف انقلاب را سازماندهی می‌کند و این برای قشر دانشجو و روشنفکر انقلاب مشخص و روشن بود.

وی یادآور شد: این برنامه‌ریزی در انجمن‌های اسلامی‌ دانشگاه‌های اصلی عمدتا دانشگاه تهران، صنعتی شریف و امیرکبیر انجام گرفت که دانشگاه‌های دیگر هم بودند اما محور اصلی، این 3 دانشگاه بودند که با یکدیگر هماهنگی و برنامه‌ریزی برای تصرف لانه جاسوسی کردند؛ منتهی این کار با طبقه‌بندی بسیار بالا صورت گرفت.

جعفری خاطرنشان کرد: قبلا همه خیلی نمی‌دانستند خیلی با رعایت مسائل تشکیلاتی و طبقه‌بندی این مسئله تعداد خیلی محدودی از کادرهای اصلی‌ این 3 دانشگاه می‌دانستند؛ به بهانه اینکه آن روز می‌خواهد علیه آمریکا راهپیمایی شود بقیه دانشجویان مطلع شدند ولی کم‌کم در حینی که به سمت لانه جاسوسی می‌رفتند بقیه نیز مطلع می‌شدند و اطلاع‌رسانی می‌شد که چنین کاری می‌خواهد صورت بگیرد.

سردار جعفری در پاسخ به این سؤال که مهمترین و بالاترین پست فرماندهی جنگ در چه سنی به شما محول شد و این مسئولیت با چه پشتوانه مدیریتی و توانمندی به شما داده شده بود، افزود: البته وقتی ما اینها را توضیح می‌دهیم برخی از پاسداران جوان ما این سوال برایشان پیش می‌آید که چرا امروز شما چنین مسئولیت‌هایی به ما نمی‌دهید؟ که باید گفت شرایط جنگ و جبهه کاملاً متفاوت با شرایط امروز است.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که البته شما هم امروز به جوان‌گرایی معروف هستید، گفت: هست، اما آن شدت را ندارد و آن نسبت را که ما بگوییم یک جوان 17 و 18 ساله حتی فرمانده تیپ بود، البته خود من سنم بیشتر بود و حدود 24-23 سال داشتم که فرماندهی تیپ عاشورا را در جبهه به عهده بنده گذاشتند؛ ولی شرایط جنگ و جبهه با شرایط امروز متفاوت بود.

وی تصریح‌کرد:‌ نکته دیگر اینکه اینکه زمان، زمان یادگیری، تجربه کسب کردن یا شرایطی که انسان بتواند مسئولیت بپذیرد به عبارت پختگی دوران دفاع مقدس کپسولی بود؛ یک ماه دفاع مقدس شاید با بیش از یک یا چند سال این دوران قابل مقایسه است و شاید به خاطر شرایط بحرانی و صحنه‌های درگیری در جبهه بود.

فرمانده کل سپاه افزود: مسئولیت اولی که در جبهه بر عهده ما گذاشتند، زمستان سال 59 بود که ما سوسنگرد رفته بودیم و عراقی‌ها شهر سوسنگرد را یک بار تصرف و فرمانده سپاه آنجا را شهید کرده بودند و سپاه در این شهر منحل شده بود و باید دوباره تشکیل می‌شد؛ در اوایل آبان‌ماه سال 59 که یک ماه بعد از جنگ بود؛ بعد 15 روز که جنگ آغاز شد به عنوان نیروی بسیجی از طریق انجمن اسلامی دانشگاه تهران خودم آمدم، و اعزام هم نشدم و معرفی‌نامه‌ای برای خودم نوشتم چون مهر انجمن دست خودم بود و خودم را به جبهه معرفی کردم؛ آنجا چند نفر تا از برادران پاسداری که قبلاً در دوران انجمن اسلامی ما را دیده بودند، من را شناختند که یکی از آنها شهید اسماعیل دقایقی بود.

وی ادامه داد: از طریق انجمن اسلامی گاهی یکدیگر را می‌دیدیم؛ آنجا ما را دیدند ما می‌خواستیم به خرمشهر برویم ولی هرچه اصرار کردیم قبول نکردند و گفتند شما را برای کار دیگر نیاز داریم و یک دوره یک هفته‌ای آموزش خمپاره 120 برای ما گذاشتند که ما آن را به نیروهای بسیجی و مردمی منتقل کنیم، از نیروهای ارتشی یاد گرفته سپس منتقل کنیم.

جعفری گفت: بعد از اینکه این دوره یک هفته‌ای به اتمام رسید به ما گفتند حالا باید آموزش دهید اما ما گفتیم نمی‌شود با این یک هفته آموزش دهیم باید یک دوره عملی برویم در جبهه و مدتی کار کنیم بعد بتوانیم بیاییم آموزش بدهیم. هرچه گفتند، ما قبول نکردیم. در همین گیر و دار شهید دقایقی حکم گرفت که سپاه سوسنگرد را مجددا تشکیل دهد.

سردار جعفری تصریح‌کرد:‌ در اینجا شهید دقایقی به بنده هم گفت که برای کمک به ما به سوسنگرد بیا؛ آنجا رفتیم و اولین مسئولیتی که به عهده ما گذاشتند در آبان سال 59 مسئول خمپاره‌های شهر سوسنگرد بود یعنی ادوات که بعدا در جبهه مطرح شد؛ با مسئولیت ما این را راه انداختیم بعد مسئولیت آموزش سپاه سوسنگرد را بر عهده ما گذاشتند که انتقال دوره‌های آموزشی و بردن نیروهای بسیج مردمی در کنار واحدهای یگان های ارتش که در خود جبهه مستقر بودند آموزش دهیم ولی کم‌کم به کارهای عملیاتی منتقل شدیم.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که چرایی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر نظرات مختلفی وجود دارد نظر شما در این زمینه چیست، گفت: آنچه که قابل توجه است و کمتر روی آن صحبت می‌شود در مورد پیروزی نظامی ایران بر دشمن در دفاع مقدس است، این پیروزی نظامی با آزادسازی خرمشهر حاصل شد البته ما 4 عملیات بزرگ انجام دادیم عملیات ثامن‌الائمه، طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس. در نیمه دوم سال 60 یعنی یک سال که از جنگ گذشت، عملیات ثامن‌الائمه و حصر آبادان شروع شد و تا سوم خرداد 1361 که حدود 8-7 ماه می‌شود این چهار عملیات بزرگ پی در پی انجام گرفت و نتیجه آن عملیات بیت‌المقدس بود که منجر به فتح خرمشهر شد و صدام دید که ایران به دور پیشروی افتاده است و دستهایش بالا رفت و تسلیم شد.

جعفری خاطرنشان کرد: بنی‌صدر در دی‌ماه 59 می‌خواست پای میز مذاکره بنشیند و فکر کرد دیگر نمی‌تواند کاری بکند ولی با همت و مقاومت و تلاش و مجاهدت نیروهای مردمی و سپاهی و همه صورت گرفت و وحدتی که با فرار بنی صدر بین سپاه و ارتش ایجاد شد، این خیلی کمک کرد و بعد از یک سال و نیم خرمشهر آزاد شد.

وی گفت: این پیروزی نظامی ما به صورت قاطع بر دشمن صورت گرفت و عراق اعلام کرد دنبال آتش بوده و اعلام عقب‌نشینی کرد و گفت من عقب‌نشینی می‌کنم؛ جمهوری اسلامی هم قبول کرد و گفت عقب برو تا ببینیم که آیا راست می گویی یا نه؟ ارتش عراق عقب‌نشینی کرد و روی مرزها مستقر شد اما از آنجایی که ماهیت صدام را می‌شناخت و واقعا قابل اعتماد هم نبود، حرف امام این بود که صدام قابل اعتماد نیست می‌خواهد فرصت از ما بگیرد و نیروهایش را بازسازی و دوباره به ایران حمله کند.

وی ادامه داد: هر کشوری که در حال جنگ باشد به محض اینکه آتش‌بس پذیرفتند و زیر بار آتش‌بس رفتند آتش‌بس همین طور تا آخر می‌ماند یعنی حالت نه جنگ نه صلح باقی می‌ماند؛ مثل اسرائیل و سوریه البته سوریه خود را آزاد نکرد و این حالت پیش آمد و نزدیک به نیم قرن است که این حالت وجود دارد. قطعنامه‌ای صادر نشد و فقط ارتش عراق گفت من عقب می‌آیم؛ اما این کافی نبود. او باید جواب می داد که اصلا به چه مجوزی به ایران حمله کرده؟ و تجاوز به خاک ایران داشت و این همه خسارت وارد کردی؟

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود:‌ از این رو امام با دوراندیشی و تدابیر حکیمانه و الهی که داشتند نپذیرفتند چون قطعنامه‌ای در کار نبود که سازمان‌های بین‌المللی صدام را محکوم کنند و متجاوز معلوم شود. چون آنها می‌گفتند ایران شروع کرده بوده و حتی تهمت هم به ایران زدند. اگر همین طور آتش بس را می‌پذیرفتیم، این حالت ادامه یافته و هیچ چیز معلوم نمی‌شد و ایران به حق خود نمی‌رسید.

وی افزود: این تدبیر الهی و حکیمانه‌ای که بود که تنها در امام وجود داشت و حتی اگر کس دیگری این را می‌فهمید که باید چنین کاری کند، جرات بیانش را نداشت.

فرمانده کل سپاه تصریح کرد: به این دلایل باید جنگ ادامه می‌یافت تا متجاوز معلوم شود و نظام بین‌المللی بپذیرد که متجاوز و تجاوزگر کیست؟ و مهمتر از همه اینکه مرزهای ایران امنیت یابد. در این حالت نه جنگ و نه صلح نباشد یک امنیت دائمی که امروز به برکت 8 سال دفاع مقدس حاکم بر مرزها اگر آن روز پذیرفته می شد، امروز نبود.

سردار جعفری در ادامه در خصوص بخش‌هایی از خاطرات هاشمی رفسنجتنی در سال 66 مبنی بر اینکه شما و آقایان کوثری و محصولی از کمبود سلاح و پتو گزارش می دادید، آیا چنین وضعی باعث پذیرش قطع‌نامه شد، افزود: اینگونه نبود که سال آخر جنگ اینگونه باشد. در جنگ 2 نگاه از نظر سیاسی و مدیریتی وجود داشت. یکی نگاه حضرت امام بود که باید جنگ ادامه یابد و صدام تنبیه شود و کسب اطمینان صددرصدی از امنیت ایران باشد این نگاه حضرت امام و همچنین حضرت آقا بود که آن زمان رئیس جمهور بودند ولی نگاه دیگری هم وجود داشت که برخی مسئولان آن زمان داشتند که باید زودتر جنگ را تمام کنیم لذا در همان سال 63-62 به ما می‌گفتند یک عملیات موفق کنیم و بر سر میز مذاکره جنگ را تمام کنیم. این نگاه، نگاه قطعی امام نبود.

وی افزود: همان طور که امروز هم بین دیدگاه‌ مقام معظم رهبری با برخی از مسئولان در برخی از مسائل متفاوت است مثلا در موضوع رابطه با دشمن یا مذاکره با آمریکا بحث استقامت و پایداری ‌در برابر دشمن متفاوت است. این تفاوت دیدگاه توسط مسئولانی که بودجه و امکانات کشور در دست آنها بود و عمدتا در دولت بودند، وجود داشت البته آن زمان حضرت اقا رئیس‌جمهور بودند اما اختیارات اجرایی کشور دست نخست وزیر بود. اینکه این دیدگاه در میزان پشتیبانی دولت از جنگ موثر بود یا نه نمی‌توانیم قضاوت کنم و به صورت منطقی بگوییم و کسی را متهم کنیم ولی آنچه که به صورت قطع و یقین در فرماندهان جنگ وجود داشت و برداشتمان این بود اگر چنانچه دولت در پشتیبانی بیشتر از جبهه مصمم باشد، ما با این مشکلات مواجه نمی‌شدیم.

سرلشکر جعفری در پاسخ به این سؤال که جدی‌ترین تهدیدی که تاکنون علیه نظام جمهوری اسلامی ایران وجود داشته است چه بوده، گفت: همانگونه که می‌دانید رسالت اصلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حفظ انقلاب است و دفاع از مرزهای کشور و مقابله با هجوم دشمن خارجی وظیفه دوم ما است و حفظ تمامیت ارزی وظیفه ارتش است. وظیفه اصلی و اولیه سپاه دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است.

وی افزود: به همین دلیل سپاه پاسداران تنوع مأموریتی بسیار بالایی دارد، مقابله با تهدیدات دفاعی سخت، مقابله با تهدیدات امنیتی از جنس مسلحانه و غیر مسلحانه، چرا که ما دو تعریف از تهدیدات امنیتی داریم یکسری از تهدیدات امنیتی آنهایی است که در شمال غرب کشور و یا کردستان وجود دارد و تهدیدات مسلحانه است و یک نوع تهدیدات امنیتی غیرمسلحانه است مانند ماجراهای سالهای 78 و یا 88 و یا تهدیدات فرهنگی و سیاسی.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: سؤال اینجاست که انقلاب اسلامی که سپاه پاسداران مسئول حفظ آن است و باید به استمرار انقلاب کمک کند، با چه چیزی بیشتر از همه تهدید می‌شود، پاسخ این سؤال یک چیز نیست و در هر مقطع زمانی متفاوت است.

سرلشکر جعفری گفت: در 10 سال اول، تهدید نظامی علیه انقلاب جدی‌ترین تهدید بوده است ولی بعد از آن، تهدید جنگ تمام شد گرچه تهدید وجود داشت اما بالفعل نشده بود، اما تهدید فرهنگی و تهدید سیاسی در اواسط انقلاب را ما شاهد بودیم و انقلاب از مسیر سیاسی تهدید شد و حتی در حاکمیت نفوذ کردند و شعار توقف انقلاب اسلامی را سر دادند و گفتند ما انقلاب را می‌خواهیم چه کار کنیم.

عضو شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: آنها می‌گفتند حالا در سال 57 انقلاب پیروز شده است و مستقر شده و ما دیگر انقلاب لازم نداریم و باید مردم خود را اداره کنیم و آب و نان آنها را تأمین کنیم. شعارهای انقلاب در مقابل ظلم دشمنان و استکبار دشمنان و ظلم‌ستیزی که شعار اصلی انقلاب است و حضرت آقا نیز بر آن تأکید کردند، حمایت از مستضعفین و مظلومان جهان، حمایت از مسلمانان شعار اصلی انقلاب است.

وی افزود: این مقابله با ظلم استکبار و حمایت از محرومین و مستضعفین شعار اصلی انقلاب اسلامی و یک حکومت دینی است. آنها می‌گفتند که این شعار باید متوقف شود و شعار نه غزه نه لبنان را می‌گفتند و این شعارها دستاوردهای همین نگاه بود.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: غیر از دوران دفاع مقدس که تهدید نظامی تهدید اصلی بوده است، تهدید فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی امروز به صورت همزمان بر ما فشار می‌آورد که همان جنگ نرم است و این تهدید اصلی علیه انقلاب است.

سرلشکر جعفری ادامه داد: اتفاقا در جنگ تحمیلی به انقلاب اسلامی که سپاه پاسداران محصول حراست از آن است، لطمه وارد نشد گرچه به تمامیت ارضی ما هجوم شد اما اصل انقلاب اسلامی مورد تهدید واقع نشد و به قول حضرت امام ما در جنگ انقلابمان را به دنیا معرفی کردیم.

وی افزود: خود جنگ سبب شد تا انقلاب بیشتر در دنیا توسعه پیدا کند اینکه در دیگر کشورها انجام می‌گیرد، یعنی بیداری اسلامی مدیون جنگ 8 ساله است و این هم یعنی صدور انقلاب.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: جنگ نه تنها انقلاب اسلامی را مورد تهدید قرار نداد بلکه آن را تقویت و حتی صادر کرد. تهدیدات سیاسی، اقتصادی و امنیتی می‌تواند انقلاب اسلامی را مورد تهدید جدی قرار دهد. عده‌ای از اواسط انقلاب در حاکمیت نفوذ کردند و شعار توقف انقلاب را سر دادند که حضرت آقا از همان روز چفیه را روی دوش مبارک خود انداختند و جلوی این حرکت انحرافی علیه مسیر راستین انقلاب اسلامی ایستادند.

وی در ادامه تصریح کرد: بزرگترین تهدید علیه انقلاب اسلامی بعد از جنگ تحمیلی فتنه 88 است. من هم در جنگ بودم و هم در فتنه 88، در فتنه 88 خطر به مراتب سنگین‌تر و جدی‌تر از جنگ برای انقلاب اسلامی بود.

جعفری ادامه داد: این مسئله تهدید علیه انقلاب اسلامی و حرکت دینی انقلاب اسلامی بود. در فتنه 88 ما تنها نگاه به داخل نکنیم، در فتنه 88 بسیاری از عوامل داخلی آگاهانه و بسیاری هم ناآگاهانه همراهی کردند که البته بسیاری هم پشیمان شدند و فهمیدند چه کلاهی بر سر آنها رفته است اما برنامه‌ریزی اصلی آن خارج کشور بود همانگونه که آمریکایی‌ها به آن اقرار کردند.

وی در پاسخ به اینکه آیا بحث‌هایی که تاکنون در مورد حمله به ایران مطرح شده است تنها جنگ روانی و تبلیغاتی بوده است و یا بعضی از آنها واقعا به نقطه عملیاتی رسیده است، افزود: شاید من از معدود کسانی هستم که معتقدم دشمن به این زودی‌ها جرأت حمله به ایران را ندارد و حتی از سال 80 به این طرف که واقعه 11 سپتامبر به وجود آمد و آمریکایی‌ها تلاش کردند که انقلاب اسلامی ایران را کنترل کنند و رفتار انقلاب را تغییر دهند هدف اصلی این بود به افغانستان حمله کردند تا بتوانند جا پای خود را در افغانستان محکم کنند و به عراق حمله کردند تا بتوانند در عراق مستقر شوند و حلقه محاصره ایران را کامل کنند که بتوانند حساب ایران را برسند.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: من از همان موقع در سال 82 و چند ماه بعد از حمله آمریکایی‌ها به عراق که خیلی‌ها احتمال می‌دادند آمریکا به ایران حمله کند، ‌گفتم که چنین حمله‌ای رخ نخواهد داد، دلیل آن هم این بود که تا زمانی که این شرایط ما حفظ شود و مردم پشت سر ما باشند و نظام را قبول داشته باشند و حمایت می‌کنند از نظام و این آمادگی در نیروهای مسلح ما وجود دارد که اتفاقا با سال 82 و سالهای انتهایی جنگ قابل مقایسه نخواهد بود، چنین اتفاقی نمی افتد.

سرلشکر جعفری ادامه داد: امروز به هیچ عنوان توان دفاعی ما و ساختارهایی که پیش‌بینی شده با آن زمان قابل مقایسه نیست. در کنار این عامل اصلی که همان حضور مردم در صحنه و حمایت آنان از آرمان‌های انقلاب، از اسلام و دین و همچنین رهبری و مجموعه نظام انقلاب اسلامی با قدرت استمرار دارد. حمایت قاطبه مردم ما به لحاظ تاریخی چیزی جز تحقق وعده الهی نیست. وقتی مردم در جامعه‌ای با عزم راسخ از دین حمایت می‌کنند انقلاب اسلامی یعنی همین. زمانی که حمایت اکثریت قاطع مردم در یک جامعه از دین خدا صورت می‌گیرد وعده خدا محقق می‌شود و رعب شدید در دل دشمنان می‌افتد و این رعب و نصرت‌‌های الهی بازدارنده است.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: زمانی که می‌گوییم دشمن جرأت حمله به انقلاب اسلامی را ندارد به همین دلیل است، این آمادگی ما و حضور مردم در صحنه و یاری دین اینها و همچنین نصرت الهی و رعبی که خداوند در دل دشمن می‌اندازد بزرگترین عامل بازدارنده است، امروز امنیتی که در ایران حاکم است بی‌نظیر است، به عنوان مثال در مرزهای جنوب شرقی ما که بسترهایی برای تهدید وجود دارد که البته آنجا نیز این مسئله صد در صد از بین رفت چرا که ما امنیت آنجا را به خود مردم سپرده‌ایم و اینها با جان و دل از خاک ما دفاع می‌کنند.

وی افزود: آنها با برنامه ریزی، روش‌های وحشیانه و عملیات‌های انتحاری به دنبال ضربه زدن به ما بودند. در چنین حملاتی امکان ندارد که شما بتوانید جلوی حملات انتحاری را بگیرید اما ایران توانسته است چنین کاری را انجام دهد. ظرف یک سال گذشته 11 مورد عملیات انتحاری خنثی شده است و زمانی که تلاش کردند وارد مرزها شوند ما جلوی آنها را گرفته‌ایم.

وی افزود: وقتی در یک کشوری ساختار دفاعی و امنیتی افزایش می‌یابد قابل مخفی کردن نیست به عنوان مثال در موضوع امنیت داخلی امروز نزدیک به 200 گردان امام علی (ع)، بسیج، خاص ناامنی‌های شهری داریم که در سال 88 نداشتیم و با این وجود بسیجیان جانفشانی کردند.

سردار جعفری با بیان اینکه ما تا 4 -5 سال پیش به دلیل مشکلات ساختاری نمی‌توانستیم تیپ‌های مردم پایه‌‌ای که برای دفاع زمینی بود در بدنه بسیج سازمان‌دهی کنیم تا آمادگی‌شان بالا برود، خاطر نشان کرد: الان بیش از 600 گردان امام حسین(ع) بسیج علاوه بر توان قبلی‌مان آماده شده‌اند و به صورت کاملا تخصصی در حال آموزش هستند و توانمندی‌مان در این زمینه روز به روز در حال افزایش است.

وی در ادامه گفت: این عزم و اراده مردمی به غیر از توان موشکی، پدافندی و دفاع در حریم هوایی کشورمان در بحث رادارها است که در این زمینه نیز مطالعات و پیشرفت‌های بسیار خوبی کرده‌ایم که دیگر متکی به سلاح‌های خارجی نیستیم و در این بخش به خودکفایی کامل رسیده‌ایم.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که با توجه به اینکه اصلی‌ترین وظیفه سپاه مقابله با تهدیدات علیه نظام است اگر روزی تهدیدات سیاسی علیه نظام وجود داشته باشد سپاه پاسداران چه واکنشی نشان می‌دهد؟ گفت: مقام معظم رهبری هفته پیش فرمودند در موضوع سیاسی تا زمانی که موضوع رقابت سیاسی در چارچوب قانون است سپاه نباید وارد شود ولی باید سپاه هوشیار باشد و هویت تفکرات انحرافی جریانات سیاسی که مغایر با اهداف نظام است را باید به خوبی بشناسد.

سردار جعفری در ادامه تصریح کرد: زمانی که دیدگاه‌های انحرافی سیاسی می‌خواهد برخلاف قانون در نظام ورود پیدا کند و اثرگذار باشد، مانند فتنه سال 88 که مبنای سیاسی داشت و بعدا به موضوع امنیتی تبدیل شد سپاه وارد عمل می‌شود و سپاه باید با هوشیاری و اشراف اطلاعاتی، مسائل سیاسی را پیش‌بینی و هشدارهای لازم را بدهد.

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه رابطه سپاه با کدام یک از دولت‌ها بهتر بوده است، خاطر نشان کرد: ابعاد این مسئله مختلف است، هر دولتی معتقد بوده که رد یک زمینه خاص باید بیشتر کار شود سپاه نیز در آن بعد به دولت کمک کرده است غیر از دولت دوم خرداد که توسعه‌ای که هدف گذاشته بود با اهداف انقلاب مغایر بود و سپاه همکاری خود را با این دولت به شدت پایین ‌آورد.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: اما اگر دولت دوم خرداد می‌خواست که برای مردم کار کند ما نهایت همکاری را با دولت می‌کردیم و هر جایی که مشاهده کردیم که این دولت می‌خواهد برای مردم کار کند به آن کمک کردیم مثلا اقدامات سازندگی که از دولت قبل دوم خرداد ایجاد شده بود در این دولت نیز خیلی کم وجود داشت و سپاه در این امر به دولت کمک کرد.

سردار جعفری خاطر نشان کرد: در دولت نهم و دهم احساس نیاز به کمک و نقش سپاه در سازندگی کشور به شدت افزایش یافت و سپاه نیز به پختگی لازم رسیده بود و تجهیزات آن نیز افزایش یافته بود از طرف دیگر فشار دشمن نیز افزایش یافته بود و شرکت‌هایی که برای تکمیل پارس جنوبی با ایران قرارداد بسته بودند نیز رفتند و سپاه گفت که آمادگی انجام این کار را دارد و دولت نیز استقبال کرد و هر دولتی در زمینه‌ای که برای کمک به مردم به صحنه بیاید و از سپاه کمک بخواهد سپاه هم تکلیف خود را به خوبی انجام خواهد داد.

وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه پیام‌های مهم داخلی و خارجی انتخابات 92 را چه می‌دانید، گفت: انتخابات 92 همان طوری که مقام معظم رهبری پیش‌بینی کرده بودند حماسه‌ای سیاسی بود که باید آفریده می‌شد که الحمدالله این کار انجام شد و انتخابات بسیار خوب و امنی برگزار شد.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه افزود: بحثی که مطرح کردم به معنای این نیست که در انتخابات قبلی دقت نمی‌شد ولی در این انتخابات چون همه مراقب بودند باعث این شد که دقت در همه انتخابات گذشته در انتخابات سال 92 برای مردم ایران و جهان بروز کند و خود را نشان دهد.

سردار جعفری خاطر نشان کرد: امانتداری در رأی مردم موضوعی نیست که نظام اسلامی بخواهد با آن بازی کند، ما ادعای این را داریم که نظامی اسلامی داریم و این نظام اسلامی نمی‌تواند در آرای مردم خیانت در امانت کند.

وی با بیان اینکه تهمت تقلب در انتخابات سال 88 تهمت ناروایی بود که به هیچ وجه قابل بخشش نیست، گفت: در این انتخابات حالتی که پیش آمد و نسبت آرای کاندیدای منتخب با نفر بعدی حدود 270 هزار رأی شد یک کار الهی و خدایی بود که برای همه مردم دنیا که تردید داشتند جمهوری اسلامی با آرای مردم چگونه برخورد می‌کند، پاکدستی نظام اسلامی ثابت شد.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: هیچ صحنه دیگری نمی‌توانست به صورت حقیقی افتاد بیفتد همه مردم در آن حضور داشته باشند و بتوانند نتیجه کار خودشان را ببینند و مهمتر از همه تهمت‌های ناروای ناجوانمردانه در ذهن دوست و دشمن پاک شود و بزرگترین توفیق انتخابات 92 وحدت مردم شد.

سردار جعفری در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه در شرایط کنونی بهترین واکنش ما به آمریکایی‌ها چگونه باید باشد، تصریح کرد: ماهیت آمریکایی‌ها هیچ وقت تغییر نمی‌کند ولی ممکن است استقامت و پایداری نظام اسلامی روی اصول خود و مشاهده برخی از خصلت‌های مردم که زیر بار حرف زور نمی‌روند باعث این بشود که دشمن کوتاه بیاید.

وی با اشاره به اینکه زیر بار حرف زور نرفتن بزرگترین درس عاشورا بود گفت: علاوه بر آموزه‌های دینی در فرهنگ ایرانی ما نیز هیچ وقت ایرانیان زیر بار حرف زور نرفتند و جامعه ایرانی و اسلامی در مقابل فشار و تهدید همیشه متحد می‌شود.

فرمانده سپاه پاسداران با بیان اینکه انسجام ملی با فشارها و تهدیدهای دشمن افزایش می‌یابد، گفت: اگر روزی دشمن سر عقل بیاید و بفهمد که تهدید و فشار و اتخاذ زبان زور با ملت ایران جواب عکس و منفی می‌دهد ممکن است پای مذاکرات بنشیند.

سردار جعفری با بیان اینکه نرمش قهرمانانه یعنی نظام متکی به باورهای ایرانی و اسلامی مردمش قدرتمند است و مثل یک کوه استوار در مقابل تمام فشارهای دشمن ایستاده است، گفت: در همین حالت اقتدار، نرمش هم باید وجود داشته باشد و این نرمش قهرمانانه برای این است که به دشمن بگوییم ما حاضریم بنشینیم و صحبت بکنیم و ببینیم که آیا آنها فهمیده‌اند یا نه. باید حالی‌شان کنیم که ایران در مقابل حرف زور هیچ وقت تسلیم نمی‌شود و آنها باید کوتاه بیایند.

وی با بیان اینکه این حرفهایی که رئیس‌جمهور محترم در این روزها زدند کاملا در چارچوب اصول نظام بود و نتیجه ایستادگی در چند سال گذشته است، تصریح کرد: سال گذشته فشار اقتصادی زیادی بر روی کشور بود ولی مردم در 22 بهمن 91 و انتخابات 92 حضور گسترده‌ای داشتند و دشمن اگر عاقل باشد و بخواهد دقیق و هوشمندانه به ارتباط با ایران نگاه بکند، می‌فهمد که تهدید جواب نمی‌دهد و باید با ایران حرف زد.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پایان خاطر نشان کرد: نرمش قهرمانانه یعنی ما از اصول خود به هیچ وجه عدول نمی‌کنیم اما در چارچوب اصول و مبتنی بر خط درست انقلاب حرفمان را می‌زنیم و از حقوقمان دفاع می‌کنیم.

منبع: مشرق نیوز



برچسب‌ها: فتنه گران

 
لینک دوستان
دیگر موارد
کد موزیک آنلاین برای وبگاه