سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/138697527378971.jpg
نوه امام و همصدائی با ...
دوشنبه 91/11/9 ساعت 9:6 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
با نزدیک شدن به انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، سوء استفاده از منسوبان به بزرگان دینی و انقلابی وارد فاز جدیدی شده است که در این راستا تحرکات برخی از منسوبان به حضرت امام (ره) بیش از دیگران قابل تامل و تذکر می باشد.
با نزدیک شدن به انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، سوء استفاده از منسوبان به بزرگان دینی و انقلابی وارد فاز جدیدی شده است که در این راستا تحرکات برخی از منسوبان به حضرت امام (ره) بیش از دیگران قابل تامل و تذکر می باشد.

به گزارش سرویس سیاسی بی باک ، نعیمه اشراقی سومین فرزند آیت الله اشراقی و هفتمین نوه ی حضرت امام خمینی (ره) می باشد که متاسفانه علی رغم جایگاه خانوادگی که در آن قرار دارد گویی دچار یک نوع پارادوکس رفتاری شده است که این روزها نظرات و رفتارهای وی پلی برای بهره جستن جریانات سیاسی معاند داخلی و اپوزیسیون خارج از کشور گردیده است

نعمیه اشراقی بعنوان خواهر زن محمدرضا خاتمی امروزه به جای مراجع عظام تقلید نشسته و نظرات فقهی صادر می کند و بعضا راهکارهایی عجیب برای رفع مشکلات اجتماعی پیشنهاد می دهد.



گفته ها و رفتارهایی که در طی این مدت از این نوه حضرت امام (ره) سرزده است حسابی جنجال به پا کرده و ناراحتی مردم و دلسوزان نظام را به همراه داشته است.

بنابر گزارش رسانه ها خانم اشراقی قبلا در سخنانی عجیب در مورد صلح امام حسن و معاویه و ارتباط با آمریکا گفته بود: "مردم صلح را انتخاب کردند و بدین ترتیب امام حسن (ره) با کناره گیری از خلافت و پرهیز از خونریزی ، صلح با معاویه را تحت شرایط مورد قبول معاویه پذیرفت و این تنها راه بقای اساس دین بود. آیا امروز در خصوص مسائل مورد اختلاف ایران با دنیای غرب لازم نیست نظر مردم را جویا شویم؟!"



وی همچنین در مورد حجاب بی پروایی را به حد اعلا رساند و علی رغم تاکیدات حضرت امام (ره) و مراجع عظام مبنی بر حفظ حجاب اسلامی می گوید: " به نظر من، بسیار بهتر بود که ما حجاب را اجباری نمی کردیم. به خاطر اینکه ما با اجباری کردن حجاب، می خواستیم حاشیه امنیت جامعه را بالا ببریم، اما دقیقا برعکس ش عمل کردیم و امنیت را پایین آوردیم. وقتی ما در جامعه حجاب را اجباری کردیم، محدودیت و ممنوعیت ایجاد کردیم، روابط دختر و پسر را ممنوع کردیم، همه این مسائل از خیابان ها به درون خانه ها رفت. کسانی که به مسائل دینی اعتقادی ندارند، وقتی در خیابان به خواسته های خود نمی رسند، در خانه ها، از مواد مخدر، مشروب و … استفاده می کنند و روابط غیراخلاقی میان دختر و پسر شکل می گیرد. در نتیجه ما امنیت را برای نسل جوان پایین آوردیم. من چون در دو شهر لندن و تورنتو مدتی زندگی کرده ام، تفاوتهای این دو شهر را با شهری مانند تهران دیده ام و می دانم. مشکلات دختر جوانی که در تهران، از منزل خارج می شود و مسیری را طی می کند تا به مقصد برسد، خیلی بیشتر از مشکلات دختر جوانی در شهری مانند تورنتو است. در آنجا، یک دختر جوان با یک خانم مسن و یا یک آقا فرقی ندارد و هیچ کس به او تعرضی نمی کند و امنیت بالا است!"


نعمیه اشراقی بدون چادر در کنار اسکله در دبی

وی در قسمتی دیگر از صحبت هایش بدون هیچ اشاره ای به فتاوا و توصیه های صریح حضرت امام (ره) پیرامون حجاب و حتی برتر بودن چادر، اینگونه نظرات آن پیر سفر کرده را تبیین می کند: "در رابطه با اجباری بودن حجاب، در میان صحبت های امام (ره)، من تنها در یک جا مشاهده کردم که از امام سئوال شده بود که در شمال، خانم ها با لباس شنا، به داخل شهر هم می روند؛ در این باره ما باید چکار کنیم؟ امام هم گفته بودند که خود مردم متدین مازندران اجازه نمی دهند که زنان لخت وارد شهرشان شوند. (جلد 8 – صفحه 339) اما هیچ جا به روشنی دیده نشده که ایشان می خواستند یا نمی خواستند که حجاب اجباری شود یا نه. من هم به یاد نمی آورم که امام برای اجباری شدن حجاب نظر خاصی داشته باشند. اما می دانم که با خشونت مخالف بودند. زمانی چند دانشجوی بسیجی نزد امام آمدند و از قاطعیت در مقابل بدحجابی از ایشان سئوال کردند. امام (ره) در جواب فرمودند که منظور شما از قاطعیت چیست؟ اگر منظورتان برخورد فیزیکی ست، این اصلا درست نیست. باید با مدارا و محبت راجع به بدحجابی برخورد کرد و با خشونت نباید کاری کرد."

و اخیر آنچه که بیش از همه صدای مردم و مسئولین را درآورده و موجب خوشحالی دشمنان شده است این که خانم اشراقی در عکسی که به مناسبت جشن تولدش انداخته و آنرا هم در صفحه فیس بوک خود انتشار داده، پرچم مقدس جمهوری اسلامی را وارونه جلو خود گذاشته است .



انجام دادن چنین کار هایی از سوی نعیمه اشراقی که موارد قبل گوشه ای از دیده گاهای احساسی و عجیب وی است، آنچنان جای تعجب ندارد ولی چیزی که بیش از همه سئوال برانگیز و قابل است اینکه خانم اشراقی با بیان این دیده گاهای مخالف اندیشه های حضرت امام (ره) چگونه همچنان ادعای پیروی از خط و آرمان های حضرت امام (ره) را دارد؟!

به هر حال جای هیچ شک و شبهه ای نیست که عده ای برای مقابله و ضربه زدن به آرمانهای حضرت امام (ره) سعی در سوء استفاده و فریب منسوبان به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را دارند اما براستی چرا خانواده محترم حضرت امام (ره) و مؤسسه تنظیم و نشر آثار معمار کبیر انقلاب اسلامی در قبال چنین اظهارات و رفتارهایی هیچ واکنشی از خود نشان نمی دهد و منسوبان به آن بزرگوار را از شر زالو صفتان معاند با افکار و اندیشه های آن مرد الهی نجات نمی دهند؟!

به هر حال هر فردی تا جایی انتسابش به بزرگی ارزشمند است که در مسیری حرکت کند که آن بزرگ تبیین کرده است و الا مردم هیچ خطی غیر از مسیر حق الهی را محترم نمی شمارند.

منبع: بی باک نیوز



برچسب‌ها: سیاست

کسب نورانیت
دوشنبه 91/11/9 ساعت 8:57 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

بسم الله الرحمن الرحیم

خود حضور بسیجى در عرصه‌ى نبرد، به او یک نورانیتى میبخشد. معروف بود در دوران دفاع مقدس میگفتند فلانى نور بالا میزند، روشن است؛ یعنى بزودى شهید خواهد شد. این نورانیتِ حضور بسیجى بود؛ این را من خودم مشاهده کردم؛ نه یک بار و دو بار. یک موردى که مربوط به همین استان شماست، بد نیست عرض کنم. یک سرگرد ارتشى که بعد ما فهمیدیم ایشان اهل آشخانه است - سرگرد رستمى - به میل خود، به صورت بسیجى آمده بود در مجموعه‌ى گروه شهید چمران، آنجا فعالیت میکرد. بنده مکرراً او را میدیدم؛ مى‌آمد، میرفت. یک شبى با مرحوم چمران نشسته بودیم راجع به مسائل جبهه و کارهائى که فردا داشتیم، صحبت میکردیم؛ در باز شد، همین شهید رستمى وارد شد. چند روزى بود من او را ندیده بودم. دیدم سرتاپایش گل‌آلود است؛ این پوتینها گل‌آلود، بدنش خاک‌آلود، صورتش خسته، ریشش بلند؛ اما چهره را که نگاه کردم، دیدم مثل ماه میدرخشد؛ نورانى بود. روزهاى قبل، من این حالت را در او ندیده بودم. رفته بود در یک منطقه‌ى عملیاتى، آنجا فعالیت زیادى کرده بود؛ حالا آمده بود، میخواست گزارش بدهد. او بعد از چندى هم به شهادت رسید. ارتشى بود، اما آمده بود بسیجى وارد میدان شده بود؛ فعالیت میکرد، مجاهدت میکرد، حضور فداکارانه داشت - در همان مجموعه‌ى بسیجىِ شهید چمران - بعد هم به شهادت رسید. این نورانیت را خیلى‌ها دیدند؛ ما هم دیدیم، دیگران هم بیشتر از ما دیدند. این ناشى از همان حضور فوق‌العاده است.

قسمتی از بیانات امام خامنه ای در جمع بسیجیان خراسان شمالی - 1391



برچسب‌ها: بسیج

دوری از افراط
یکشنبه 91/11/8 ساعت 9:55 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
 نظر آیت الله علم الهدی درباره گویندگان عبارت "دوری از افراط"
 می خواهند کشور را از مسیر صحیح انقلاب خارج و باب مذاکره با آمریکا را باز کند
 عده ای با تکرار عبارت "دوری از افراط" به دنبال انتخاب رئیس جمهوری هستند که به بهانه تحریم ها، کشور را از مسیر صحیح انقلاب خارج و باب مذاکره با آمریکا را باز کند. اینها با این شعار ظاهر فریب به دنبال انتخاب رئیس جمهوری هستند که بتواند مقابل رهبری بایستد
تاریخ  :  1391/11/08



محورهای سخنان آیت الله سید احمد علم الهدی امام جمعه مشهد که در دیدار با طلاب حوزه علمیه خراسان بیان شده است به شرح ذیل است:

-محور اصلی رسالت پیامبر(ص) استکبارستیزی بود و ائمه نیز استکبارستیزی را همواره در دوران زعامت خود حفظ می کردند.
-در انقلاب ما نیز استکبارستیزی به عنوان یک اصل مطرح است و ادامه انقلاب بدون استکبارستیزی ممکن نیست.
-تمام برخوردها و ریزش های 30 ساله اخیر به دلیل روحیه استکبارستیزی انقلاب بوده است.
در شرایطی که اسرائیل با کمک ایران از فلسطینیان شکست خورده است و بیداری اسلامی در منطقه حادث شده عده ای در داخل زمزمه انتخابات آزاد و جلوگیری از افراط گرایی سر داده اند.
-عده ای فکر می کنند سخن گفتن از افراط گرایی یعنی مقابله با چند جوان حزب اللهی، اما در واقع این افراد به دنبال ایستادن در مقابل رهبری با این شعار ظاهر فریب هستند.
-امروزه عظمت و قدرت رهبری باعث شده عده ای جرات مقابله مستقیم با ایشان را نداشته باشند و با پنهان شدن در پشت عناوین دیگری تلاش می کنند در برابر رهبری بایستند.
- در کمتر از دو ماه گذشته دو بحث مسموم با عنوان "انتخابات آزاد" و "مقابله با افراط گرایی" در سطح کشور مطرح شده است.
-اینکه یک عده زمزمه می کنند رئیس جمهور نباید افراط گرا باشد و باید فردی را انتخاب کرد که معتدل باشد یعنی چه؟ منظور این افراد انتخاب فردی است که به بهانه فشار بر مردم و تحریم، از تصمیماتی که در مسیر استکبارستیزی ملت ایران بوده برگردد، از مسیر انقلاب جدا شده و انقلاب را نیز از مسیر صحیح دور کند و پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند. اینها به دنبال انتخاب رئیس جمهوری هستند که بتواند مقابل رهبری بایستد.
-مردم باید به میدان بیایند و رئیس جمهوری را انتخاب کنند که با رهبری زاویه نداشته باشد.
-کسی که می خواهد رئیس جمهور شود باید کارنامه عملی پیروی از خط ولایت داشته باشد، باید برای این پیروی از خط ولایت سند ارائه دهد.
-رئیس جمهور در درجه اول باید پیرو رهبری باشد و در درجات بعدی کاردان و کارشناس و متخصص باشد.

منبع: سایت بسیج مستضعفین



برچسب‌ها: سیاستی

فرمانده ای که پیکرش ...
یکشنبه 91/11/8 ساعت 9:49 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

خاطره سردار فضلی از زوج عملیاتی لشکر 10 سیدالشهدا (ع)

 فرمانده ای که پیکرش جان همه نیروها را نجات داد
 شهید میثمی گفت: چی شده حاج یدالله؟ چرا گرفته ای! شهید میثمی صورتش را نزدیک صورت حاج
یدالله کرد و در گوش ایشان چیزی گفت. و حاج یدالله بسیار خوشحال شد و چهره اش برگشت و یک
تبسم کوچک کنار لبش پدیدار شد.
تاریخ  :  1391/11/08



 روایت دفاع مقدس از زبان کسانی که خود خالق این حماسه ها بودند شنیدنی است. در طول
هشت سال دفاع مقدس تابلوهایی از ایثار و از خود گذشتگی جوانان این مرز و بوم به تصویر
کشیده شد که اعحاب انگیز است و ثبت و نشر این همه دلاوری وظیفه همه رزمندگان و
سلحشوران این سرزمین است که در این میدان به مصاف دشمن رفتند. در وبلاگ
الوارثین(رزمندگان تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع) )در سالگرد حماسه عملیات
کربلای 5 و شهادت علمدار لشگر سیدالشهداء(ع) شهید حاج یدالله کلهر به روایت حاج
علی فضلی فرمانده این لشگر اینچنین می‌خوانیم:

 

شهید حاج یدالله کلهر-جانشین لشگرده سیدالشهداء(ع)-شهادت عملیات کربلای5

روایت حاج فضلی از شهید کلهر

 شهید میررضی فرمانده عملیات لشگر ده سیدالشهداء(ع) بود و در کنار کانال ماهی در روز 20

دیماه 65 به‌ شهادت رسید. در آن زمان بنده و حاج‌ یدالله کلهر در 5 ضلعی شلمچه داخل  یک نفربر

نشسته بودیم که خبر شهادت میررضی را برای ما آوردند. شهید کلهر خیلی بی‌تابی می‌کرد. اما

بی‌تابی ایشان در سکوت و کم‌حرفی خلاصه می‌شد. اصلاً اشک نمی‌ریخت و خودش را کنترل می‌کرد.

تا این‌که شهید میثمی آمد. شهید میثمی نماینده‌ حضرت امام (ره) در قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) بود.

این بزرگوار، بنده و شهید کلهر را به اسم کوچک صدا می‌زد.

 

شهید حاج حسین میررضی-فرمانده عملیات ل10-شهادت20دیماه 65

وقتی ایشان به ما رسیدند، من از نفربر پیاده شدم و بعد از سلام و احوالپرسی ایشان را به داخل

نفربر بردم. حاج‌یدالله کلهر به احترام شهید میثمی برخاست و شهید میثمی و حاج‌یدالله با هم

روبوسی کردند.

شهید میثمی رو به حاج‌یدالله کلهر کرد و گفت: چی شده حاج ‌یدالله؟ چرا گرفته‌ای!؟

حاج‌یدالله هیچ چیز نگفت و سکوت اختیار کرد. یک‌دفعه بنده گفتم که حاج ‌یدالله به‌خاطر شهادت

میررضی ناراحت است. یک ‌دفعه دیدم شهید میثمی دست‌هایش را روی شانه‌های شهید کلهر

گذاشت و گفت: چرا ناراحتی؟ آنان فقط مزد خودشان را گرفتند. آن‌ها ثواب کارشان را دریافت کردند.

ما باید غبطه بخوریم که چرا جا مانده‌ایم. فقط همین. بعد صورتش را نزدیک صورت حاج ‌یدالله کرد و

در گوش ایشان چیزی گفت. البته من نفهمیدم که شهید میثمی به شهید کلهر چه گفت.

اما یک ضرب‌المثل معروف است که می‌گویند: شهیدان، شهیدان را می‌شناسند. و چون آن‌ها در

نوبت شهادت قرار داشتند، بنده نفهمیدم.

از نفس گرم شهید میثمی، حاج‌یدالله بسیار خوشحال شد و چهره‌اش برگشت و یک تبسم کوچک

کنار لبش پدیدار شد. مرحله سوم عملیات کربلای 5 بود و ما ماموریت داشتیم که از نهر جاسم به

طرف دژی که به جزیره صالحیه منتهی می‌شد عملیات کنیم. دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های

ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند. شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا

شد. من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که حاج یدالله هم

به سختی مجروح شده.

 

شهید کلهر-اورژانس صحرایی کربلای5

بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه

گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج ‌یدالله از شهرک دوئیجی ایشان را ببینم. اما ظاهراً قبل

از رسیدن من از آن‌جا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به بیمارستان صحرایی منتقل کردند

و چون حال ایشان وخیم بود، از آن‌جا به بیمارستان شهید بقایی انتقال‌شان داده‌اند. فکر می‌کنم حدود

24 ساعتی را شهید کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیه‌ی فیزیکی بسیار خوبی

برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همه‌ی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همه‌ی این

اوصاف ایشان به‌حالت عادی برنگشتند و همان ترکش کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً شهادت ایشان

شد.

خبر شهادت شهید کلهر به ‌ما رسید. خبر واقعاً بدی بود. از دست دادن ایشان برای ما یک ضایعه‌

تلقی می‌شد و مسلماً این ضایعه غیر قابل جبران بود. چون ما یک چهره‌ی کاملاً قدرتمند و با تقوا

را از دست دادیم. این مسأله برای بنده هم خیلی سنگین بود. چون ایشان و بنده از دوستان خوب

یکدیگر بودیم که حتی بچه‌ها ما را به زوج عملیاتی تعبیر می‌‌کردند و گاهی می‌گفتند که معلوم نیست

چه کسی فرمانده است و چه کسی جانشین. من دیگر احساس می‌کردم که توانایی اداره‌ی خط را

ندارم. بنده به دوستان گفتم که پیکر شهید کلهر را به قرارگاه کوثر(اردوگاه ل10 در جاده سوسنگرد)

بیاورند تا من هم به آن‌جا بیایم و برای آخرین بار ایشان را زیارت کنم. بعد از شهادت شهید کلهر

در بیمارستان، پیکر ایشان یک‌شب در سردخانه‌ی بیمارستان ماند و ما بعد از تماس با قرارگاه و

اجازه گرفتن، برای ملاقات پیکر حاج‌یدالله حدود 4 ساعت فرصت داشتیم تا به اهواز بیاییم و برگردیم.

 

پیکر مطهر شهید کلهر

این‌قدر حجم پاتک‌های دشمن سنگین بود که به‌ خدا قسم اصلاً فرصتی پیدا نشد. البته وقتی که

لحظه‌ای خط آرام می‌شد و ما اجازه‌ی رفتن می‌گرفتیم، ناگهان دشمن پاتک می‌کرد و ما

خودمان می‌ماندیم که مبادا خدای ناکرده خون‌های شهدا پایمال شود. از خدا صبر و تحمل

شهادت حاج ‌یدالله و همرزمان‌مان را خواستیم. لذا به گردان‌ها و واحدها فشار می‌آوردیم که خط باید

در اختیار خودمان باشد.

بنابراین بنده موفق نشدم آن‌موقع به عقب بیایم. چون قرار بود در اردوگاه کوثر طی یک مراسمی بچه‌ها

با شهید کلهر وداع کنند. نهایتاً پیکر حاج‌یدالله را از بیمارستان به اردوگاه کوثر و مسجد اردوگاه انتقال

دادند و حدود 3000 نفر از بچه‌ها از پیکر حاج‌یدالله استقبال کردند. بچه‌ها ارادت خاصی نسبت به

شهید کلهر داشتند. به‌همین خاطر در حسینیه‌ی اردوگاه مراسم زیبایی برگزار شد. به ‌شکلی که

اردوگاه 600 هکتاری کوثر فقط چند نگهبان داشت و همه‌ی پرسنل در حسینیه جمع شده بودند.

آن‌روز اتفاق عجیبی هم رخ داد. آن ‌روز اردوگاه مورد حمله‌ی 25 فروند هواپیمای عراقی قرار گرفت که

این‌ها به‌صورت یک‌جا به اردوگاه حمله کردند که حتماً این مسأله برنامه‌ریزی شده بود. ما چند قبضه

پدافند زمین به‌هوا داشتیم که هر چه آتش می‌ریختند، تأثیری نداشت. دشمن اردوگاه را می‌زد.

مخصوصاً محل استقرار چادرها را. همه در کنار جنازه‌ی حاج‌یدالله مشغول عزاداری بودند. اما حتی

یک موشک و بمب هم به نزدیکی حسینیه اصابت نکرد. خیلی از چادرها در آتش سوخت و مقداری

از نگهبانان هم مجروح و شهید شدند. حالا اگر زمان اجرای آتش بچه‌ها داخل چادرها بودند، مسلماً

ما خسارات زیادی می‌دیدیم. لطف و عنایت خداوند شامل حال ما و بچه‌ها شد و این مراسم بچه‌ها را

از چادرهایشان بیرون کشید و این‌جا فهمیدم که خون شهیدان دارای برکت زیادی است و تمام بچه‌ها

را شفاعت می‌کند.

منبع: سایت بسیج مستضعفین



برچسب‌ها: شهدا

بسیجیان امید آفرین
یکشنبه 91/11/8 ساعت 9:35 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

بسم الله الرحمن الرحیم

 

من میدیدم مردان مؤمنِ باصلاحیتِ ارتشِ منظمِ آن روز ما استقبال میکنند از این که مجموعهى بسیج با آنها و همراه آنها باشد؛ این را من خودم در دوران جنگ مکرر دیدم؛ در پادگان ابوذر، در جنوب، در شمال غرب. خود فرمانده ارتشى اصرار داشت که مجموعهى بسیجى با او همراه باشند؛ دوست میداشت، استقبال میکرد؛ اینجا در تهران یک عدهاى نشسته بودند، نق میزدند که آقا چرا اینها وارد شدند؟ چرا بدون اجازه رفتند؟ چرا فلان اقدام را کردند؟ از حضور بسیجى ناراحت بودند. چون امید نداشتند، مأیوس بودند، میگفتند نمیشود کارى کرد؛ اما وقتى که وارد شدند، دیدند این ورود، امیدآفرین است؛ همهى این استعدادها را جوشش میدهد.

قسمتی از بیانات امام خامنه ای در جمع بسیجیان خراسان شمالی، 1391



برچسب‌ها: بسیج

گفتار اولیاء خدا
یکشنبه 91/11/8 ساعت 9:33 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

بسم الله الرحمن الرحیم

بر ضمیر اهل بصیرت و سالکان راه حقیقت، آشکار است که بعد از کلام الهی و سخنان پیامبران گرامی حق و ائمه هدی علیهم السلام، که شفابخش دلهای بیمار و فروغ قلوب پارسایان و پرهیزگاران است، سخنی ارجمندتر از گفتار علمای عاملین و عرفای متألهین و شرح حال ایشان نیست که ارواح را اسباب تزکیه از کدورتهای عالم ماده میگردد و سالکان و پویندگان طریق معرفت را مایه تشویق و تثبیت خواهد بود.

و بزرگان گفته اند:

گفتار اولیاء خدا، تازیانه اهل سلوک است.

منبع: نشان از بی نشان ها ، ج 1 ، ص 7



نور و حکمت
یکشنبه 91/11/8 ساعت 9:32 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

بسم الله الرحمن الرحیم

بر اهل صلاح فرض است که از جویبار نور و حکمت کلام خدا و همچنین گفتار و کردار اهل حق کسب فیض و در هر بامداد به تلاوت آیاتی از قرآن کریم همت کند و احادیث رسول اکرم صل الله علیه و آله و روایات مأثوره از ائمه اطهار  صلوات الله علیهم اجمعین را به دقت قرائت کند و برگی چند از دفتر زندگی و شرح حال و کرامات و سخنان بزرگان دین را با تدبر مرور کند تا وی را از دام وساوس شیطانی برهاند و به راه مستقیم رهبری دهد و از مهالک نجات بخشد.

نشان از بی نشان ها ، ص 8 - 7

 



برچسب‌ها: پندهای حکیمانه

پوکی استخوان را به تأخیر بیاندازیم
شنبه 91/11/7 ساعت 7:16 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

چگونه پوکی استخوان را به تأخیر بیاندازیم؟

اگر می خواهید حداکثر توده استخوانی را برای خودتان ذخیره کنید تا در سنین بالاتر از خودتان و استخوان هایتان در برابر ابتلا به پوکی استخوان محافظت کنید توصیه های زیر را جدی بگیرید.

به گزارش خبرنگار کلینیک باشگاه خبرنگاران؛ و به نقل از هلت نیوز تغذیه خوب و مناسب و کنترل وزن داشتن همواره کمک می کند تا پوکی استخوان در سنین بالاتر را به تأخیر بیاندازیم.

مصرف کلسیم در دوره کودکی و نوجوانی مانند ذخیره ارزشمندی است که در سال های بعدی زندگی مانع از پوکی استخوان و کاهش توده استخوانی می شود لبنیات حاوی مقادیر زیادی کلسیم هستند.

کمبود ویتامین D در بدن باعث نرم شدن استخوان ها و شکستگی استخوان ها می شود.

بی تحرکی منجر به از دست دادن سریع استخوان ها می شود در حالی که ورزش به ویژه در سنین کودکی و نوجوانی باعث افزایش توده استخوانی می شود.

بی تحرکی قدرت عصبانی را از دست می دهد و خطر شکستگی را افزایش می دهد.

کاهش شدید وزن یعنی چیزی که این روزها در میان جوانان طرفدار دارد به هیچ وجه توصیه نمی شود و این اقدام باعث کاهش سریع توده استخوانی می شود.



دشمن حافظه مان را بشناسیم
شنبه 91/11/7 ساعت 7:14 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

دو دشمن حافظه را بشناسید!

ممکن است افرادی باشند که ندانند قرار گرفتن در معرض سرب( هوای آلوده) و استفاده از ظرف آلومینیوم دار برای پخت و پز آنها را مستعد ابتلا به آلزایمر می کند.

ایده مفرح کارشناس شیمی فیزیک در گفتگو با خبرنگار کلینیک باشگاه خبرنگاران  اظهار داشت: هیچ فردی تمایل ندارد که بیماری الزایمر مبتلا شود به همین خاطر سعی می کند که از دچار شدن به این بیماری پیشگیری کند.

وی تصریح کرد: رژیم های غذایی مناسبی توصیه می شود که افراد به مصرف مواد غذایی لازم با فعال نگه داشتن مغز و حافظه شان دچار شدن به این بیماری راحتی الامکان به تعویق بیندازند.

ایده مفرح متذکر شد: شاید افرا کمی بدانند که سرب و آلومینیوم دو دشمن حافظه اند.

وی خاطر نشان کرد: افرادی که در معرض هوای آلوده سرب قرار دارند بیشتر کسانی که از ظروف حاوی آلومینیوم که مناسب برای پخت و پز نیستند استفاده کند می تواند دچار مسمومیت با این مواد شود و وجود مقادیر زیاد سرب و آلومینیوم در سیستم مغزی و عصبی انسان می تواند او را مستعد ابتلا به بیماری آلزایمر کند.

این کارشناس شیمی تاکید کرد: بنابراین با این افراد از قرار گرفتن در هوای آلوده و استفاده از ظروف نامناسب برای پخت و پز اجتناب ورزند.



برچسب‌ها: پزشکی

ناممکن ممکن میشود
جمعه 91/11/6 ساعت 11:20 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

بسم الله الرحمن الرحیم

 ما وقتى وارد یک میدانى نشده‌ایم، احساس خوف میکنیم، هراس داریم؛ استعدادى هم اگر در ما هست، سرپوشیده باقى میماند؛ اما وقتى این هراس را شکستید، خطر کردید و وارد میدان شدید، این استعدادها هم شروع میکند به سر بر آوردن؛ اینجورى میشود که ناممکن‌ها ممکن میشود.

قسمتی از بیانات امام خامنه ای در جمع بسیجیان خراسان شمالی 1391



برچسب‌ها: بسیج

 
لینک دوستان
دیگر موارد
کد موزیک آنلاین برای وبگاه