گروه خودور ؛ بازار خبر ـ در روزگاری که طراحی ملی و خودروی ایرانی تبدیل به ابزارکهای ادبی برای تبلیغ خودروسازان داخلی شده و در ایامی که تیبا و سمند اوج توانمندی ایرانیها معرفی میشود، جوانی 30 و اندی ساله میآید و همه باورهای سنتی و چارچوبهای کلیشهای را میشکند.
ایمان مقصودی متولد 1359 تهران، فارقالتحصیل رشته طراحی صنعتی با انبوهی از جوایز بینالمللی برای یکی دو ساعتی مهمان بازار خبر بود تا در نشستی دوستانه از همهچیز سخن بگوید. هم از آنچه ما میخواستیم بشنویم و هم از آنچه خودش میخواست بگوید.
میگفت خودرو از همان دوران راهنمایی معنای دیگری برایش پیدا کرد. بر خلاف نظر خانواده زیرشاخههای رشته هنر را برای ادامه تحصیل در دانشگاه برمیگزیند. زودتر از آنچه تصور میشد در محیط آکادمیک میدرخشد. فعالیتهای متعددی را با شرکتهای مختلف مثل اسنووا، هایر، آرتک و بوس در طراحی انواع لوازم خانگی آغاز میکند.
ایمان مقصودی از داستان عجیب ثبت رسمی کول کاپ میگوید که از طراحی های وی بوده که توسط یک شرکت به سرقت رفته و در روز روشن به نام خودشان ثبت شده است ؛ (کول کاپ : فست فود و یاغذای پرسی که به همراه نوشابه درون لیوانی بزرگ سرو میشود)
از سال 2005 موفقیتهای جهانیاش در حوزه خودرو شروع میشود. در مسابقات Interior Motive با قدرت تمام اول میشود. از پورشه و مرسدسبنز و بامو پیشنهادهایی برایش ارسال میشود. اما خدمت سربازی برایش دردسر شده است. با این حال در 2007 و 2008 طی مسابقات ژاپن و انگلیس نیز باز هم اول شد.
دوران ایران خودرو
مقصودی به عنوان یک کارشناس طراحی، محصولات ایران خودرو را نوعی عقبگرد و پسرفت میدانست.
این اوضاع وقتی وضعیت وخیمتری به خود گرفت که برای طی کردن دوران سربازی خود به صورت امریه، راهی ایرانخودرو شد.
میگوید در ایرانخودرو باور کلی مدیران بر این است که یک خودروی خانوادگی خودرویی است که کاملاً خستهکننده و ساده باشد. خودرویی که فقط پیرمردها از آن خوششان بیاید. خودرویی با خطوط ساده و کاملاً محافظه کار.
اینطور ادامه میدهد که در آن مرکز جوانان بسیار بااستعداد و خلاقی را دیدم که به دلیل عدم آشنایی مدیرانشان، مدام سرکوب سلیقه میشدند. همه تا یکی دو سال اول خوب کار میکنند، خوب طرح میزنند و خوب از خود مایه میگذارند ولی وقتی میبینند از بالا خبری نمیشود، دیگر تسلیم میشوند.
ایمان مقصودی میگوید اواخر حضورش در ایرانخودرو بود که روی طرح دنا کار کرد. در حقیقت دنا یکی از ادیتهای او بوده است که بعدها توسط ایرانخودرو دچار تغییراتی میشود. طراحی دنا حاصل جمعبندی سه مدل بود که یکی از آنها را پورشه آلمان داده بود.
او از به کار بردن واژه ملی و تمام ایرانی متعجب میشود. از سایپا تیبا میگوید که 9 سال پیش توسط یک ژاپنی طراحی شد و امروز توسط ایرانیها تولید میشود. از سمندی میگوید که توسط آلمانها طراحی شد، توسط انگلیسیها تست شد و امروز توسط ایرانیها تولید میشود.
مقصودی معتقد است ، هیچجای دنیا چیزی به اسم خودروی ملی نداریم. ملی یعنی اینکه فلان خودرو برای همه مردم است. میدان آزادی ملی است. برای همه است.
داستان پیتون
نزدیک به یک سال پیش بود که پیشنهاد برگزاری مسابقه طراحی خودرو از سوی هفتهنامه دنیای خودرو برایش ارسال شد. او این پیشنهاد را طور دیگری تغییر داد. قرار بر این شد پیش از آنکه مسابقهای برگزار شود، ابتدا یک خودروی واقعی را طراحی کند.
استارت زده شد ولی سختیهای پیش رو خارج از پیشبینیها بود. پروژه ساده ساخت یک کانسپت چیزی حدود 100 میلیون تومان طلب کرد. آخر کار در 24 دی ماه سال جاری (1391) بود که رونمایی از آن صورت گرفت.
پرسش و پاسخ
در این قسمت ایمان مقصودی به سوالاتی که پیشتر توسط مخاطبان بازار خبر مطرح شده بود، جواب میدهد.
-واقعاً این خودرو کپی نیست؟
خیر. واقعاً کپی و تقلید نیست. نزدیک به 100 سال است که در دنیا خودرو طراحی میشود. با این حال هنوز نمیتوان ادعا کرد خودرویی با طراحی کاملاً جدید طراحی شده است. هر قسمتی از یک خودرو قبلاً توسط یک شرکت که پیش از آن باز هم توسط یک شرکت دیگر طراحی شده بود، ساخته شده است.
-چرا قیمتش تا این حد گران است؟ به جای آن میرویم یک کیا سراتو سوار میشویم.
مجدداً متذکر میشوم که پیتون یک خودروی عادی نیست. یک مدل کانسپت است که از فایبر گلاس ساخته شده است. قیمت گفته شده هم به هزینه ساخت این محصول اشاره دارد و نه قیمت واقعی آن.قیمت گذاری اصلی پیتون باید رقمی نزدیک به خودروی سمند باشد ، یعنی زیر 30 میلیون تومان.
-قسمت پشت پیتون ظاهر غمگینی دارد.
این امری سلیقهای است. ولی تلاش شده تا طراحیاش کمی جسورانه از آب دربیاید.
-از پلتفرم چه خودرویی برای ساخت پیتون استفاده شده است؟
این خودرو درست بر پایه سمند خودمان طراحی شده است. اساساً مبنای کار بر این بوده که پیتون چیزی باشد مثل سمند. با همان بازه قیمتی.
-کاش جلوپنجره حالت عضلانیتری میداشت.
در حقیقت اینطور هم هست. در تصاویر معمولاً درصدی از ظاهر خودرو باریکتر نشان میدهد ولی در ملاقات از نزدیک میبینید که قسمت جلوی آن به قدر کافی پهن و عضلانی است.
-نظرتان درباره ارتقای فن طراحی خودرو در ایران طی این چند سال اخیر چیست؟
به دلیل حضور برندهای خارجی در ایران و الزام به مونتاژ آنها، ناخودآگاه دانش فنی در این حوزه نیز افزایش پیدا کرده است.
-چطور میشود طراح خودرو شد؟
جواب این سوال خیلی طولانی میشود. ولی به صورت خلاصه اگر مسیر حرفهای را از سمت رشته طراحی صنعتی آغاز کنید، بهتر است.
-آیا بخش دولتی و خودروسازان بزرگ مشوق این پروژه بودند؟
هرگز. حتی یک درصد. گاهی پیش میآمد که با استهزای آنها نیز مواجه میشدیم.
-آقای مقصودی، این ماشین بیشتر از 40 تا 45 میلیون تومان نمیارزد.
بنده هم موافقم. تازه بر این باور هستم که قیمتش باید با سمند برابری کند.
-آیا اگر خودروسازی بخواهد طرح شما اجرا کند، موافقید؟
اگر بیاید و به صورت رسمی بنویسد و امضا بدهد که این خودرو طی3 سال آینده تولید میشود و به دست مردم میرسد، اصلاً آن را مجانی در اختیارشان قرار میدهم.همین جا قول می دهم این کار را انجام دهم.
-در طراحی پیتون اثری از دستگیره درب عقب نبود.
ما برای اینکه طراحیامان کپی نشود، 15 درصد از ریزهکاری پیتون را روی آن اعمال نکردیم.
-به نظر شما چه موتوری برای این خودرو مناسبتر است؟
پیشنها من موتورهای بین 2 تا 2.4 لیتر است.
-آیا جلوی پیتون شبیه ژیان نیست؟
شاید گلگیرها و آن فرم خمیدهشان اینطور نشان میدهند.
-آیرودینامیک آن را چطور ارزیابی میکنید؟
اگرچه ما در ایران اتاق باد استاندارد نداریم، ولی با این حال در تستهای مجازی ضریب درگ خوبی به دست آمد.
-آیا این هم مثل خودروی ملی است که تازه خبرش را منتشر کردهاید؟
من اساساً اعتقادی به خودروی ملی ندارم. این تفکر اشتباهی است که بخواهیم یک طراحی جهانی را با المانهای بومی تلفیق کنیم. آن وقت مثلاً خودروی ایرانی میبایست با گنبد باشد!
-چرا این رنگی؟
تحقیق کردیم و دیدیم که بزرگترین تامینکننده رنگ خودرو در دنیا، از رنگ طلایی کمترین سفارش را داشته است. خواستیم با این کار سبک متفاوت پیتون را نشان دهیم.در کل علاقه ی شخصی خود من به رنگ مشکی مات است.
منبع: صد خبر