سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/138697527378971.jpg
تبریک روز پدر به رهبر عظیم الشأن توسط بازیگر خانم
دوشنبه 93/2/22 ساعت 9:50 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
الهام چرخنده در گفتگو با باشگاه خبرنگاران:

روز پدر را به رهبر عظیم الشان کشورم تبریک می گویم / در صفحه های اجتماعی مرا تهدید کردند

من آدم سیاسی نیستم و این راه را یک نوع جهاد می دانم زیرا وقتی یک بانوی آزاد یک کلمه حرف می زند، موضع گیری زیادی وجود دارد؛ احساس می کنم من به عنوان یک سرباز باید از این هدف دفاع کنم.

الهام چرخنده بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران گفت: کار خاصی در قبال فرمایشات مقام معظم رهبری مربوط به شعار امسال که سال فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی است، نکردم و به عنوان یک شیعه جعفری به حضرت علی(ع) اعتقاد دارم و اگر عصر، عصر ولایت است بنده به رهبرم فقط یک تبریک گفتم که این کمترین کاری است که توانایی انجام آن را دارم. 
 
وی ادامه داد: برای من واکنش عجیب تلویزیون های منافقین، مخالفین و صدای آمریکا و همه دشمنان خیلی عجیب بود و کمی دلم شکست و اذیت شدم و به آن فرمایش حضرت علی(ع) اکتفا می کنم که می فرمایند:" زمانی دچار یاس و ناامیدی شوید که دشمنان از شما تعریف کنند"؛ آن وقت به خودم گفتم الهام چرخنده راهی که در آن قدم برداشته ای راهی درست بود و یا علی از شما ممنونم . 
 
چرخنده در ادامه افزود: در صفحه های اجتماعی خیلی مرا تهدید کردند تمام چیزهایی که لایق ناموس شیعه نیست را به من نسبت دادند ولی من نه آدم سیاسی هستم نه چیز دیگری و نه موضع گیری سیاسی دارم و این راه را یک نوع جهاد و یک نوع جنگ می دانم زیرا وقتی یک بانوی آزاد یک کلمه حرف می زند موضع گیری زیادی وجود دارد؛ من هم به عنوان یک سرباز اگر لازم باشد از این هدف دفاع خواهم کرد و اجازه نمی دهم که این فشار به راس اصلی باور من یعنی حضرت آقا برسد.  
 
این بازیگر تصریح کرد: تا به امروز هر که مرا می شناسد می داند که از کودکی نام حضرت علی (ع) را با قدرت یاد می کردم و هنوز هم این کار را می کنم اما اتفاقات در سال 92 باعث شد من به خدا خیلی نزدیکتر شوم به گونه ای  که سبب شد درباره مذاهب مختلف تحقیق بیشتری کنم و نهج البلاغه را بخوانم و فهمیدم زمان آن رسیده که به عنوان یک بانوی سینماگر این حرف را بزنم و موضوعی که مرا خوشحال کرد نگاه سطحی منتقدان بود که به این نتیجه رسیدم که نمی توان به قلمشان اعتماد کرد چون ریشه سینما این ها نیستند چون معتقدند چرخنده با این حرفها می خواهد یک سری تسهیلات را بگیرد. 
 
بازیگر "آوای باران" ادامه داد: من پس از سریال موفق "آوای باران" و پس از تعداد بالای پیشنهادهای سینمایی و موفقیت های مختلفی مانند کاندیدا شدنم این رسالت را انجام دادم و با وجود این واکنش ها ثابت قدم تر خواهم بود .

چرخنده به مناسبت روز ولادت حضرت علی (ع) اظهار داشت: به مناسبت 13 رجب سالروز ولادت حضرت علی (ع) و روز پدر تبریک قلبی خود را به عنوان بانوی سینماگر ایرانی از طرف مادران شهدای ایرانی و از طرف همه زن های ایرانی که با قدرت ایستاده اند، به حضرت آقا رهبر عظیم الشان کشورم  عرض می کنم . 
 
وی در خصوص حادثه ای که همین چند وقت اخیر برایش رخ داده، گفت: ماشین بنده دچار آسیب دیدگی هایی شد یک سری آدم خارج از کشور و مغایر با باورهایم شعار مرده باد و زنده باد سر می دهند اما برای آن ها آرزو می کنم خداوند به راه راست هدایتشان کنند و اگر خیلی قدرتمند هستند برگردند نه این که پشت یک میز صحبت کنند. من به سهم خود می بخشم این جا کشوری اسلامی است و این اتفاق از طرف مراجع قضایی در حال پیگیری است .
 
وی تصریح کرد: تک تک ما به عنوان یک بانو برای اجرای درست الگو برای جامعه انتخاب شدیم، به نمایندگی همه بانوان و دخترانی که قرار است در آینده مادر این سرزمین باشند همچنین به بازیگران زن عزیزی که در سینما فعالیت دارند می گویم که همیشه نجابت همراه زیبایی است کافی است که قدرت خودت را بشناسی تا با ایمان قلبی قدم برداری و هیچ رسته و رمه و گروهی نمی تواند جلوی تو بایستد.
منبع: باشگاه خبرنگاران



پیام انیمیشن غرب برای کودکان
شنبه 93/1/2 ساعت 2:5 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

پیام انیمیشنی غرب، به کودکان سرگشته امروز +تصاویر

فرصت‌ها و تهدیدهای فرهنگی موجود در هر تمدن و کشوری پتانسیل شگرفی در تعالی و سقوط یک جامعه دارد از این جهت آسیب‌شناسی فرهنگی، یکی از اصول قطعی و خدشه‌ناپذیر در هر جامعه ای محسوب می‌شود.

گروه گزارش ویژه مشرق - هم اکنون ایالت متحده آمریکا به عنوان دارنده قوی‌ترین سیستم رسانه‌ای با تولید سالانه هزاران قطعه موسیقی،انیمیشن، سریال و آثار سینمایی، در تئوریزه کردن اندیشه خود یکه‌تاز است.

این آثار رسانه‌ای به عنوان یکی از اثرگذارترین ابزار آلات فرهنگی در گستراندن اهداف ایالت متحده نقش پر رنگی را ایفا می‌کند، در این راستا انیمیشن به عنوان ابزاری سرگرم‌کننده و پرطرفدار که مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است از بالاترین ظرفیت برای شکل دادن به فرهنگ عمومی یک جامعه برخوردار است.

از این حیث، سالانه کمپانی‌های نامی و مشهور آمریکایی با ساخت تعداد قابل‌توجهی انیمیشن در راستای اجرای رسالت جهانی‌سازی گام مهمی را بر می‌دارند.

استودیوهای انیمیشن پیکسار (Pixar Animation Studios  ) را می‌توان یکی از پیش‌قراولان انیمیشن‌سازی دانست که در سال 1986 میلادی توسط استیو جابز و ادوین کتمول تأسیس شد.

این کمپانی در ابتدا با مشارکت در ساخت انیمیشن داستان اسباب‌بازی (Toy Story  ) خود را به شهرت رساند؛ در سال 2006 میلادی نیز والت دیزنی (The Walt Disney Company  ) یکی از بزرگ‌ترین کمپانی‌های رسانه‌ای و سرگرمی جهان به قیمت 7.4 میلیارد دلار پیکسار را از آن خود کرد و آن را به زیرمجموعه شرکت خود تبدیل کرد  . 

 

این کمپانی در سال 2009 میلادی با ساخت و پخش انیمیشن آپ (UP  )، یکی از موفقت ترین انیمیشن‌های تاریخ سینما را رقم زده و موفق به دریافت جایزه اسکار شد.

انیمیشن آپ به عنوان یکی از بهترین و خوش‌ساخت‌ترین آثار سینمایی به کارگردانی و نویسندگی پیت داکتر و کمک کارگردانی باب پیترسون ساخته شده است.  

از آثار گذشته پیت داکتر می‌توان به کارگردانی و همکاری در ساخت انیمیشن‌های داستان اسباب‌بازی (Toy Story  )،شرکت هیولاها (Monsters,Inc  ) و وال- ای (WALL·E  ) اشاره کرد.

انیمیشن آپ در حوزه تکنیک و سبک طراحی، شخصیت‌پردازی و روند داستان از ماهرانه‌ترین انیمیشن‌های پیکسار محسوب می‌شود؛ آپ را می‌توان در ژانر ماجرا جویی تلقی کرد و آن را انیمیشنی طنز که به تقابل و رابطه دو نسل متفاوت می‌پردازد مورد بررسی قرار داد.

طراحی چهره مربع گونه کارل فردریکسن (Carl Fredricksen  ) با صدای ادوارد آسنر (Edward Asner  ) و چهره دایره‌ای و شرقی راسل (Russell  ) با صدای بازیگر خردسال، جوردن ناگای (Jordan Nagai  ) فضایی نشاط آوری را برای مخاطب مهیا کرده است.

داستان آپ در ارتباط با پیرمردی به نام کارل فردریکسن می‌باشد که دارای طبعی خشک و چهره‌ای عبوس گونه می‌باشد اما گذشته وی که داستان فیلم را رقم می‌زد مربوط به دوران کودکی او می‌باشد.

در آغاز داستان، کارل کودکی ماجراجو و مجذوب خلبانی کاوشگر به نام چارلز مانتز (Charles Muntz  ) می‌باشد که مدعی کشف پرنده‌ای ماقبل تاریخ در سرزمینی گمشده واقع در آمریکای لاتین است، کارل پس از دیدن فیلم قهرمان محبوب خود در مسیر بازگشت به خانه با دختر بچه‌ای به نام اِلی آشنا می‌شود که او نیز همانند کارل، طرفدار چارلز می‌باشد و هر دو هم قسم می‌شوند تا روزی به آبشار بهشت (Paradise Falls  ) در سرزمین گمشده سفر کنند.

به مرور زمان و حرکت آرام و موزیکال انیمیشن، زندگی مشترک آن‌ها تا هنگام مرگ اِلی به پیش می  رود و هیچ‌گاه کارل و اِلی به آرزوی خود نمی‌رسند.

کارل که یک فروشنده بادکنک است به تنهایی در خانه‌ای که تمامی خاطراتش با اِلی در آن است زندگی می‌کند، خانه‌ای که در تمامی اطراف آن ساخت‌وساز در حال صورت گرفتن است اما کارل تصمیم به تخلیه خانه خود ندارد.

در روزی پسربچه‌ای به نام راسل با آمدن به خانه فردریکسن خود را کاشف سرزمین‌های دور می‌نامد و تصمیم دارد برای به دست آوردن مدال به فردی سالخورده کمک کند تا بتواند به آخرین مدال دست یابد اما کارل او را نادیده گرفته و راسل را به بهانه‌ای از درب منزل خود رد می‌کند.

در این بین کارل نیز به دلیل کهولت سن از طرف خانه سالمندان موظف به ترک خانه خود است به این جهت او تصمیم می‌گیرد با تعداد زیادی از بادکنک‌های باد شده خانه خود را به سمت آرزوهای دوران کودکی خود و الی ببرد.

اما وی بعد از موفق شدن در به پرواز آوردن خانه خود متوجه حضور راسل می‌شود و از اینجا به بعد ماجراجویی آن دو آغاز می‌شود  .

کارل بعد از رسیدن به جزیره گم شده،در عین ناباوری با قهرمان دوران کودیکیش مواجه می‌شود که برای به دست آوردن پرنده‌ای که در گذشته وعده‌اش را داده بود دست به هر عملی می‌زند.

چارلز توسط سگ‌های سخن گو خود که خدم و حشم وی محسوب می‌شوند تصمیم به گرفتن پرنده دارد اما او با مقاومت راسل که به طور اتفاقی با پرنده دوست شده مواجه می‌شود و کارل نیز که صرفاً تصمیم دارد به آبشار بهشت برود اهمیتی به نظر راسل نمی‌دهد و پرنده به دست چارلز می‌افتد.

کارل بعد از رسیدن به مکان آرزوهای خود پی به بی‌ارزش بودن این محل برده و تصمیم می‌گیرد تابه کمک راسل برود و در نهایت آنکه چارلز را شکست داده و موفق به نجات پرنده می‌شوند.

روند ذکرشده داستان در لایه‌های رویین آن نشان‌دهنده داستانی خوش تعلیق و سرگرم‌کننده می‌باشد اما این روند جذاب علیرغم شکل ظاهری دارای بار عمیق فلسفی و استراتژیک می‌باشد.

مطرح‌شدن سرزمین گمشده و یا سرزمین رویاها تحت عنوان آبشار بهشت که سفر به آنجا آرزوی دیرینه کارل و اِلی می‌باشد، در حوزه فلسفه تحت عنوان ناکجا آباد و یا آرمان‌شهر از چند هزار سال پیش تاکنون مطرح بوده و در میان اهل فلسفه نامی آشنا محسوب می‌شود.

در بررسی تطبیقی موضوع سرزمین گمشده و یا همان آرمان ‌شهر با انیمیشن آپ به نتایج قابل‌توجه و بعضاً متضاد با واقعیت اندیشه غربی مواجه می‌شویم.

در انیمیشن آپ، رسیدن به آبشار بهشت برای اِلی و کارل رویای دوران کودکی تا پیری آن دو محسوب می‌شود که در تمامی عمر برای رسیدن به آن تلاش می‌کردند؛ اِلی از دوران کودکی با داشتن کتابی که به ماجراجویی های خود اختصاص داشت به نوشتن داستان‌های روی‌داده زندگی خود می‌پرداخت و تصمیم بر این داشت تا بخشی از کتاب را به اتفاقات پس از رسیدن به آبشار بهشت اختصاص دهد.

 

 

 


اما کارل نیز که هنوز بر هدف خود مصمم است و تصمیم به برآورده کردن ارزوی اِلی دارد در نهایت تصمیم خود را گرفته و با به پرواز درآوردن خانه خود به سوی سرزمین رویایی به آرزوی خود دست می‌یابد و خانه خود را در کنار آبشار بهشت قرار داده و به آرامی بر صندلی راحتی خود تکیه می‌ِزد و سپس کتاب خاطرات ماجراجویی اِلی را بر می‌دارد تا ادامه آن را کامل کند اما در کمال ناباوری ادامه کتاب را از قبل پر شده می‌بیند و متوجه می‌شود که اِلی ادامه زندگی مشترک خود با کارل را در صفحات مخصوص به ماجراجویی در آبشار بهشت پر کرده است؛کارل بعد از دیدن این صفحات شوکه شده و با عوض کردن نظر خود تصمیم می‌گیرد تا به کمک راسل بشتابد.

اگر نگاهی هوشمندانه به سکانس ذکرشده داشته باشیم نباید از فروریزی یک‌باره رویای رسیدن به سرزمین گمشده غفلت کرد، بدون شک اوج القای استراتژیک فیلم و پیام غیر مستقیم در نفی آرمان‌گرایی در این سکانس از انیمیشن ارائه شده است.

سازندگان فیلم به یک باره تمامی آمال و آرزوهای حضور در آبشار بهشت و زندگی در آنجا را نفی کرده و با تقبیح اتوپیاگرایی و ایدئالیسم این پیام را به مخاطب می‌رساند که زندگی در اتوپیا رویایی بیش نبوده و واقعیت زندگی همان رویدادهای روزمره و حوادث روزگار زندگی می‌باشد که خوشی‌ها و ناخوشی‌ها در آن رقم خورده است.

اصلی‌ترین القای استراتژیک فیلم به مخاطبان جهانی این انیمشن و بلاخص تمدن شرق که به نمایندگی از راسل در انیمیشن آپ حضور دارند موضوع عدم توجه به اتوپیاگرایی است، اما با کمی تعمق و بررسی در روند تاریخ فلسفه غرب با رویکردی معکوس مواجه خواهیم شد.

بزرگترین فیلسوف تاریخ تمدن غرب، ملقب به افلاطون یا پلاتون (Πλ?των  )‏ در قرن چهارم پیش از میلاد به عنوان معمار ایده‌آلیست، آرمان‌شهر با نوشتن کتاب جمهور به شرح جامعه‌ای رویایی پرداخت و با معرفی کردن انسان به عنوان منشأ همه‌ی چیزها پایه تمدن غرب امروزی را بنا کرد. 

در توصیف جمهور نوشته‌اند:

با همه‌ی اهمیت خود، نه تحقیقی علمی است و نه گزارشی تاریخی، بلکه شرح جامعه‌ای رویایی است؛ درعین‌حال کسانی به دیده موافقت به جمهور نگاه کرده و گفته‌اند: جمهور محصول کوششی است برای تبیین طبع انسانی از راه روانشناسی می‌باشد و سراسر جمهور بر این استوار است که همه‌ی نهادهای جامعه مانند سازمان طبقه‌ای، قانون، دین، هنر و جز این‌ها از نفس انسان‌ها نشأت گرفته‌اند.

به واقع جمهور با به تصویر کشیدن جامعه رویایی و مشخص کردن آرمان خود توانست در طی زمان بخشی از خاستگاه های فعلی جهان امروز را رقم بزند.

اما ارائه جامعه‌ای آرمانی محدود به جمهور افلاطون نمی‌شود بلکه پس از دوره میانی افرادی نظیر سر توماس مور یا قدیس توماس مور، با ارائه کتاب ناکجا آباد بین سال‌های 1515-1516 میلادی و ظاهرا تحت تاثیر جمهور افلاطون به شرح کشوری فرضی به نام آبراکسا پرداخته و جامعه مورد نظر خود را در آنجا ارائه کرده است.

و یا فرد دیگری به نام جیووانی دومینیکو توماسو کامپانلا، در سال 1602 میلادی نیز با ارایه شهر خورشید و با اعتقاد به ستاره‌شناسی به عنوان بنیاد علم، جامعه آرمانی خود را ارائه کرد.

در سال 1627 میلادی نیز فرانسیس بیکن، سیاست‌مدار و فیلسوف انگلیسی و بانی انقلاب علمی با ارائه آتلانتیس نو به شرح جامعه آرمانی خود پرداخته است.

این جامعه بر خلاف ناکجا آباد توماس مور که سیاسی بود، جامعه‌ای علمی است، چرا که بیکن معتقد بود راز بهروزی انسان در شناخت و تغییر طبیعت است. در این کتاب، اجتماعی تصویر شده است که در آن علم مقام حقیقی خود را یافته و بر همه‌ی چیزها حاکم شده است.

نکته قابل‌توجه در حوزه آرمان‌گرایی محل جغرافیای این جامعه است؛ افلاطون در تیمائوس، داستان کهنی از سرزمین آتلانتیس نقل کرده بود که در اعماق دریاهای غربی فرو رفته بود و بیکن آمریکای کشف‌ شده را با این آتلانتیس یکسان گرفت و آتلانتیس نویی در نظر آورد، او آتلانتیس نو را در اقیانوس آرام تعیین کرد و آن را جزیره‌ای سبز و خرم با مردمانی که لباس‌های تمیز و عالی پوشیده‌اند توصیف کرد. 

در انیمیشن آپ نیز جزیره گمشده در آمریکای جنوبی به عنوان مکانی رویایی در نظر گرفته شده است حال آنکه سازندگان فیلم بر خلاف مشی اندیشه غرب این بار به نفی آرمان‌گرایی پرداخته و زندگی عادی و روزانه را به عنوان واقعیتی غیرقابل انکار که جایگزین ایدئالیسم شده است معرفی می‌کند.

حال سؤال مطرح آن است که چرا سازندگان این انیمیشن به عنوان بخشی از سیستم هالیوود در پی نفی آرمان‌گرایی به مخاطبان جهانی خود می‌باشند.

تمدن غرب و در رأس آن ایالت متحده آمریکا، به عنوان قطب اصلی فعلی جهان و داعیه‌دار لیبرالیسم به عنوان یکته تاز در میان تمامی ایدئولوژی‌های مطرح جهان آن آخرین مکتب فکری دانسته و تمامی قرائت‌هایی که در تضاد با اصول فلسفه لیبرالیسم باشد نفی می‌کند.

به گفته یوشی‌هیرو فرانسیس فوکویاما، متفکر آمریکایی ژاپنی‌الاصل، از آرمان دموکراسی لیبرال نمی‌توان به چیز بهتری دست یافت و  غیر از مدل سرمایه‌داری دموکرات لیبرال کمتر نسخه‌ای از تجدد وجود دارد که ظاهر موفقی داشته باشد.

جاری بودن تفکر فوکویاما در تمامی لایه‌های سیستم ایالت متحده موجب شده چنین تمدنی خود را همان جامعه آرمانی بداند و هیچ‌گاه جز خود را نپذیرد و از دشمنی و جنگ با دیگر تفکرات کوتاهی نکند. 

حال دستگاه رسانه‌ای این تمدن با نفی اتوپیاگرایی، علیرغم آنکه خود این مسیر را در طول سه هزار سال قبل طی کرده است سعی دارد با رساندن پیام نفی آرمانگرایی به جهانیان و پذیراندن واقعیت فعلی در قالب آن، همچنان با ایدئولوژی لیبرالیسم بتازد.

از این حیث انیمیشن 170 میلیارد دلاری آپ را، نه صرفاً یک سرگرمی کوتاه مدت بلکه یک داستان فلسفی در جهت آرمان لیبرالیسم می‌توان توصیف کرد.

منبع: مشرق نیوز




حمله به حاتمی کیا توسط شبه اصلاح طلبان
یکشنبه 92/11/20 ساعت 12:31 صبح | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

حمله به حاتمی‌کیا به بهانه حمایت از «شیار143»  


فیلم ارزشمند و دفاع مقدسی «شیار143» تا روز ششم جشنواره فیلم فجر در صدر آرای مردمی سی و دومین جشنواره فیلم فجر قرار دارد.

به گزارش فرهنگ نیوز ، برخلاف فضاسازی‌‌ها و شایعه‌پردازی‌های صورت‌گرفته توسط رسانه‌های شبه اصلاح‌طلب برای برخی از فیلم‌ها، اعلام نتایج رسمی آرای مردمی توسط دبیرخانه جشنواره حاکی از در صدر قرار گرفتن فیلم‌های دفاع مقدسی «شیار143» به کارگردانی نرگس آبیار و «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا است.

البته این نتیجه، منعکس‌کننده نظر مخاطب‌های این دوره از جشنواره فیلم فجر تا روز ششم جشنواره یعنی تا 17 بهمن است. اما کیفیت آثار، گویای رضایت و تمایل مردم به سمت این دو فیلم دفاع مقدسی – شیار143 و چ- است.

گفتنی است، از آغاز سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، روزنامه‌ها و سایت‌های زنجیره‌ای سعی کردند تا با نظرسازی و ایجاد شایعه، از فیلم‌های کارگردان‌های وابسته به جریان کودتای سال 88 حمایت کنند.

تهاجم اصلاح‌طلب‌‌ها و حامیان دولت به ابراهیم حاتمی‌کیا

در همین حال، اظهارات ابراهیم حاتمی‌کیا در نشست خبری فیلم «شیار143» با واکنش منفی و عصبی شخصیت‌‌ها و رسانه‌های شبه اصلاح‌طلب و هواداران دولت مواجه شد.

در میانه برگزاری سی و دومین جشنواره فیلم فجر و در حالی که ابراهیم حاتمی‌کیا با فیلم «چ» با استقبال خوب مخاطب‌‌ها و منتقدان سینما مواجه شده اما برخی افراد و رسانه‌‌ها موجی تخریبی را علیه این فیلمساز ارزشمند و متعهد راه انداخته‌اند. بهانه این حملات نیز حمایت حاتمی‌کیا از فیلم «شیار143» و انتقادات او به اجحاف هیئت انتخاب این دوره از جشنواره فیلم فجر به این فیلم است.

در همین حال علی معلم، مدیرمسئول یک نشریه زرد سینمایی و همچنین سخنگوی هیئت انتخاب سی و دومین جشنواره فیلم فجر در یادداشتی، سخنان حاتمی‌کیا را «اجرای نمایش» توصیف کرده و نوشته است: «ضمن ابراز تاسف از این بیانات قیم‌مآبانه‌ تبلیغاتی و سوزناک ایشان درباره‌ هیئت انتخاب فیلم فجر به احترام دست‌اندرکاران فیلم «چ»، جشنواره فیلم فجر و خانواده شهدا پاسخ سخنان ایشان را به بعد از اتمام جشنواره موکول خواهیم کرد.»

همچنین یکی از سایت ها(از رسانه‌های هوادار دولت) با انتشار یادداشتی انتقادی از حاتمی‌کیا پرسید که چرا فقط از فیلم «شیار143» حمایت کرده و از یک فیلم توقیف‌شده و مشکل‌دار دیگر حمایت نکرده است؟!

گفتنی است، ابراهیم حاتمی‌کیا چند روز پیش گفته بود: «مسئولان سینما و جشنواره فجر باید پاسخگو باشند که چه خوابی بر دوستان رخ داده که ابتدا نتوانستند فیلم «شیار 143» را در جشنواره فجر تحمل کنند تا کار به جایی برسد که برای حضور آن در جشنواره لابی کنند. من واقعا نمی‌فهمم که این فیلم باید چطور می‌بود تا انتخاب شود. آن‌‌ها یا خواب دیده‌اند یا وقتی فیلم را می‌بینند در احوالات دیگری بوده‌اند وگرنه بعید است که این فیلم از زیر دست آن‌‌ها رد شده باشد.»

فرهنگ نیوز



برچسب‌ها: سینما

اصغر و آنجلینا
سه شنبه 92/3/7 ساعت 7:59 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

اصغر و آنجلینا! دروغگوهایی که جایزه می برند!

فیلم های امثال فرهادی(از جمله ی فیلم اخیر و نیز درباره الی و چهارشنبه سوری) ، کاهانی ، کیارستمی و البته اکثر فیلمهای جشنواره ای سه دهه اخیر با انواع آروغ های روشنفکرانه شان این رسالت خطیر ! را در عرصه هنر سینمایی به کار گرفته اند تا ایران و ایرانی ها را دروغگو و... تعبیر و تفسیر کنند که دیگر جای زندگی نیست.

به گزارش وب گردی باشگاه خبرنگاران، وبلاگ هرمس در آخرین پست خود نوشت:

انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسیده و امواج آن تا قلب اروپا رفته بود.جمعیت مسلمانان در قلب اروپا در حال افزایش بود و با فروپاشی یوگوسلاوی، بوسنیایی های مسلمان در پی استقلال بودند. در آغاز قرن بیست و یکم و با تحریک پنهان اروپایی ها صرب ها وارد بوسنی شدند و با انگیزه پاکسازی نژادی از قتل و غارت و تجاوز و آدمخواری کم نگذاشتند. اما در این میان هیچ کدام از نهادهای بین المللی کاری نکردند. گذاشتند تا صربها هر کاری می خواهند انجام دهند و در مقابل سربازان سازمان ملل 8 هزار مسلمان به قتل رسیدندو بیش از 300 هزار غیرنظامی کشته و هزاران زن مسلمان مورد تجاوز قرار گرفتند. وقتی کار از کار گذشت و صربها به اهداف مورد نظر خودشان و متمدنان قرن بیست و یکمی غربی رسیدند آمریکایی ها و غربی ها با تاخیری سه ساله با ژست میانجی گرایانه وارد میدان شدند و جنگ در 1995 به پایان رسید و حالا نوبت صربها بود که به عنوان جنایتکاران جنگی محاکمه شوند. بعد از آن هالیوود دست به کار شد و سعی کرد مثل همیشه با تحریف تاریخ نه چندان گذشته آمریکایی ها را مخالف صربها و منجی بوسنیایی ها نشان دهد. آخرین محصول این تحریف فیلم "خون و عسل " خانم آنجلینا جولی است. فیلمی که در آن یک زن مسلمان در میانه نسل کشی بوسنیایی های مسلمان عاشق یک سرباز صرب می شود و البته قرار است روایتی انسانی و صلح طلبانه! از این نسل کشی غربی های متمدن برای جهانیان به نمایش گذاشته شود.
اما درایران مساله جور دیگری رقم خورده شد. جنگ تحمیلی صدام علیه ایران با تحریک و کمک آمریکایی ها و با کمک میراژهای فرانسوی و تانکهای روسی و سلاحهای شیمیایی آلمان ها و دلارهای نفتی عربها به نتیجه نرسید و فرهنگ غنی ایثار و شجاعت و شهامت ایرانِ سرکش! را رامِ کابوهای غربی وحشی نکرد و ایران در مسیر استثمار جهانی غرب قرار نگرفت. پس باید صحنه جنگ عوض می شد و این فرهنگ به یغما می رفت. یکی از این مسیرها تحقیر فرهنگ بومی با نگاههای شرق شناسانه و غربگرایانه بود. نگاههایی که در آنها ایرانیان ملتی تک رو!، خشونت طلب، دروغگو ، تنبل، دو رو، متملق و چاپلوس، بدبخت و بیچاره و هر صفت نا مربوط دیگری که فکر کنید، به حساب آمدند. تنها با له کردن این فرهنگ غنی و ریشه دار بود که می شد راه را برای تسلط دوباره غرب بر ایران باز کرد. برای همین پیاده نظام هژمونی غرب در علوم اجتماعی در ایران به راه افتاد و پرچمداری تخریب این فرهنگ را بر دوش گرفت. جامعه شناسی خودمانی، خلقیات ما ایرانیان ، فرهنگ سیاسی در ایران، استبداد زدگی ما ایرانیان و... ازنویسندگانی چون کاتوزیان و بشیریه و طباطبایی و... تنها عنوان تعدادی از این کتابها و مقالات هستند که به اصطلاح با روانشناسی اجتماعی ایرانیان منفی گرایی نسبت به فرهنگ ایرانی را در دستور کار خود قرار دادند تا توجیه عقلانی ! لازم برای مدرن شدن ایرانیان از نظر فرهنگی فراهم شود.
فیلم های امثال فرهادی(از جمله ی فیلم اخیر و نیز درباره الی و چهارشنبه سوری) ، کاهانی ، کیارستمی و البته اکثر فیلمهای جشنواره ای سه دهه اخیر با انواع آروغ های روشنفکرانه شان این رسالت خطیر ! را در عرصه هنر سینمایی به کار گرفته اند تا ایران و ایرانی ها را دروغگو و... تعبیر و تفسیر کنند که دیگر جای زندگی نیست. ملتی که حتی به پناهنده های عراقی ای که روزی روزگاری نه چندان گذشته فرزندانش را کشته بودند ولی اکنون بی پناه شده بودند، امان داد و از آنان مهمان نوازی کرد و چه بسیار است از این دست مولفه ها در فرهنگ ایرانی که البته خیلی ها به عمد نمی خواهند ببینند.
و البته چه خوب هر دو این دروغگوها( آنجلینا جولی و اصغر فرهادی ) در یک جشنواره خارجی به هم رسیده اند! با ابن تفاوت که یکی سعی در سفیدنمایی گذشته تاریک خود دارد و دیگری بر عکس! به نظر من هیچ مقاله علمی و هیچ سخنرانی ای بهتر از این عکس نمی تواند عقبه و پیوندهای جریان روشنفکری ما را بهتر بنمایاند!

-------------

منبع: باشگاه خبرنگاران



برچسب‌ها: سینما

هالیوود در اختیار «سیا»
دوشنبه 92/3/6 ساعت 12:48 صبح | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
یک پایگاه تحلیلی آمریکایی مطرح کرد
هالیوود در اختیار «سیا» برای تطهیر و توجیه شکنجه و کشتار مردم بی‎‎‎گناه

خبرگزاری فارس: پایگاه تحلیلی «زدنت» نوشت: فیلم‎‎‎‎‌های هالیوود نه تنها شکنجه را امری ضروری نشان می‌دهند، بلکه شکنجه‌گران را انسان‌هایی خوب نمایش می‌دهند. شکنجه‎‎گر فیلم خوش‌تیپ، باهوش، شوخ و دوستدار حیوانات است.


خبرگزاری فارس: هالیوود در اختیار «سیا» برای تطهیر و توجیه شکنجه و کشتار مردم بی‎‎‎گناه

به گزارش فارس، پایگاه تحلیلی «زد کامیونیکیشنز» در مطلبی با عنوان «آمریکا شکنجه نمی‌کند- می‌کشد» به قلم «کاتا پولیت» می‌نویسد: اگر رئیس جمهور آمریکا می‌تواند در صورت ثابت شدن رابطه شهروندان آمریکایی با القاعده دستور کشتار آن‎ها را در خارج از این کشور صادر کند، آیا وی می‌تواند هم‎چنین شهروندان آمریکایی وابسته به القاعده را در لندن یا برلین ترور کند؟ پس تکلیف پسر نوجوان مظنون، که در یک مدرسه شبانه‌روزی کانادایی درس می‌خواند، چه می‌شود؟ اگر وی می‌تواند موشک‌های جهنمی خود را بر روی خانه‌ای در شمال غربی پاکستان با گمان این‎که یک گروه تروریستی در آن‎جا نشستی دارد، پرتاب کند، پس می‌تواند یک اقامتگاه در فلوریدا را که تروریست‌های احتمالی در آن اقامت دارند را نیز منفجر کرده و افراد کشته‌شده دیگر را نهم که در آن‎جا اقامت دارند به عنوان «تلفات ثانویه» اعلام کند؟ البته که نه، پاکستان کاملا متفاوت است.


* بیش از 500 غیرنظامی سال 2011 در حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا کشته شدند

پس دستگیری افراد، استردادشان، وکیل گرفتن برای آن‎ها و دادگاهی کردنشان چه شد؟ حتی در داغ‌ترین روزهای جنگ سرد که گفته می‌شد میلیون‌ها کمونیست کشور ما را تهدید می‌کردند، آمریکایی‎هایی که به جاسوسی برای شوروی سابق متهم بودند نیز در دادگاه حاضر می‌شدند. هیچ کس پیشنهاد نکرد که رئیس جمهور «آیزن‎‎هاور» روند قضایی را نادیده گرفته و آپارتمان «روزنبرگ» را بمباران کند. رئیس‎‎جمهور و انتخاب «جان برنان» برای ریاست سازمان سیا به ما اطمینان می‌دهد که آن‎ها بسیار محتاط هستند و فهرست کشتار آن‎ها «قانونی، اخلاقی و هوشمندانه» است (گرچه آن‎ها به ما چیز بیشتری در این خصوص نمی‌گویند).

برنان در سال 2011 گفت که هیچ غیرنظامی توسط هواپیماهای بدون سرنشین کشته نشده است. ممکن است او حتی به این گفته اطمینان داشته باشد، اما اداره اطلاعات جنایی، مرگ بیش از 500 غیرنظامی را در یمن، پاکستان و سومالی ثبت کرده و اعلام می‌کند که این آمار ممکن است بیشتر هم باشد. هنگامی که اوباما در سال 2009 «هارولد کوه» را به سمت مشاور قضایی وزارت خارجه آمریکا برگزید، به نظر می‌رسید که این اقدامش پیامی را به همراه دارد، روزهای بد قدیم، پایان یافته است. «کوه» که پیش از این از بوش به عنوان «رئیس شکنجه‌گرها» نام برده بود، یکی از منتقدان توجیهات قانونی دولت در زمینه شکنجه، گوانتانامو و کشتارهای هدفمند بود، اما امروز «کوه» توجیهات قانونی را برای همان کشتارهای هدفمند ارائه کرده و با استفاده از رویکرد بوش و اطرافیانش از شر منتقدان خلاص می‌شود، عدالت برای دشمنان می‌تواند از طریق دادگاه اجرا شود، هواپیماهای بدون سرنشین نیز می‌توانند چنین نقشی داشته باشند.


* پرتاب بمب راهی برای نفوذ بر مردم و شاد کردن دوستان نیست

در یکی از فیلم‌های آمریکایی به نام « Zero Dark Thirty» که درباره چگونگی ترور «اسامه بن لادن»، رهبر القاعده ساخته شد، یکی از مشاوران امنیت ملی دولت به گروهی از افسران سازمان سیا از جمله مایا، قهرمان فیلم، می‌گوید: «رئیس جمهور فردی متفکر و تحلیل‌گر است» و پیش از آن‎که دستور حمله به محل زندگی اسامه را بدهد، «خواستار دلیل و مدرک است». در صحنه‌ای دیگر یکی از تلویزیون‌ها اسامه را نشان می‌دهد که به «استیو کرافت» می‌گوید: «آمریکا شکنجه نمی‌کند». حتی اگر اوباما را بهترین فرد بدانیم آیا حاضریم رئیس جمهور تنها تصمیم‌گیرنده درباره مجازات مرگ باشد؟ پس رؤسای جمهور بعدی و بعدی چه؟ این به معنای قدرت بیش از حد دستگاه اجرایی و اطمینان بیش از حد به توانمندی‌های اخلاقی یک فرد است. این مسأله با اوباما پایان نمی‌یابد، بلکه تازه اول کار است.

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که آمریکایی‎ها از جمله لیبرال‎ها مشکلی با هواپیماهای بدون سرنشین ندارند، 78 درصد از بینندگان برنامه‌های «ام‌اس‌ان‌بی‌سی» بر این نظر بودند. ظاهرا ما تمایلی به پذیرش این نکته روشن نداریم که غیر از جنبه قانونی و اخلاقی قضیه، پرتاب بمب راهی برای شاد کردن دوستان و نفوذ بر مردم نیست. سال گذشته یک نظرسنجی نشان داد که 74 درصد از پاکستانی‌ها آمریکا را دشمن خود می‌دانند. «شری رحمان»، سفیر آمریکا به خبرنگاران گفت: «حملات هواپیماهای بدون سرنشین به جای پاک‎سازی تروریست‌ها، منجر به افزایش تعداد تروریست‌های مخفی و شبه‌نظامیان می‌شود».

حملات 11 سپتامبر چنان آمریکایی‎ها را عصبانی کرد که ما دو جنگ را آغاز کردیم و یکی از آن‎ها علیه ملتی بود که اصلا ارتباطی با آن نداشت. چرا ما فکر می‌کنیم مردمی که به آن‎ها حمله می‌کنیم با ما متفاوت هستند؟ چگونه به این‎جا رسیدیم؟ قطعا یکی از نقاط عطف کشنده، تصمیم اوباما به عدم بازجویی از کسانی بود که با سیاست‌های بی‌رحمانه دولت بوش ارتباط داشتند. نه تنها این مسأله منجر به افزایش بی‌رحمی و بدگمانی شد، بلکه با توجه به ماهیت اهریمنی تروریسم به طور ضمنی، منجر به توجیه وجود ابوغریب، زندان‌های آمریکا در خارج از این کشور، بگرام و گوانتانامو شد.


* شکنجه‌گران فیلم‌های هالیوودی افرادی خوب و ایده‌آل نمایش داده می‌شوند

این قطعا پیامی است که من از فیلم «Zero Dark Thirty» درباره ترور «اسامه بن‌لادن» گرفتم و صراحتا نمی‌توانم درک کنم که چرا برخی این فیلم را درباره مسأله شکنجه مبهم می‌دانند. این فیلم می‌گوید که شکنجه کارایی دارد. «دان جیسون کلارک» به زندانی که او را کتک می‌زند، با ریختن آب روی صورتش شکنجه‎اش می‌کند، مجبور به راه رفتن همانند سگ می‌کند و او را داخل جعبه‌ای کوچک می‌اندازد، می‌گوید: «در نهایت همه تسلیم می‌شوند. این همان علم زیست‌شناسی است» و قطعا آن مرد سرنخی را می‌دهد که منجر به یافتن مکان اسامه می‌شود.

اگر همان‎طور که سناتورها «دیان فینشتاین» و «کارل لوین» در نامه‌ای علنی درباره این فیلم نوشتند، اگر این اطلاعات در زندگی واقعی از طریق روش‌های دیگر به دست آیند، در فیلم‌ها اشاره‌ای به آن‎ها نمی‌شود. اما این فیلم نه تنها شکنجه را امری ضروری نشان می‌دهد، بلکه شکنجه‎گران را انسان‌هایی خوب نمایش می‌دهد. «ان فردی» خوش‌تیپ، باهوش، شوخ و خلاف عرف است. هنگامی که افراد را از سقف آویزان نمی‌کند، فردی با ملاحظه است، او دوست خوبی برای مایاست و دوست‎دار حیوانات است. وی نمی‌گذارد شغلش وی را به فردی بی‌رحم یا دیگرآزار تبدیل کند و می‌داند که چه زمانی کاسه صبرش لبریز شده و می‌تواند خود را از آن حالت خارج کند.

«مایا» نیز تنها انتقام‌گیرنده 11 سپتامبر است، چه می‌توان گفت؟ وی نه تنها باهوش، ایثارگر، فداکار، شجاع و خستگی ‌ناپذیر است، بلکه زیباترین زن روی زمین با موهایی به رنگ طلاست، که در هر صحنه از فیلم حتی زمانی که آب را روی صورت قربانی برای شکنجه می‌ریزد، می‌درخشد.

تنها فردی که در سازمان سیا به دلیل همه این اتفاقات به زندان افتاد «جیمز کریاکو» است که یکی از مخالفان شکنجه و فردی است که به دلیل افشای نام یکی از افسران سازمان سیا برای یکی از خبرنگاران، اخیرا به 30 ماه زندان محکوم شد، اما منتظر ساخت فیلمی در هالیوود درباره وی نباشید.

منبع: فارس نیوز




برچسب‌ها: سینما

 
لینک دوستان
دیگر موارد
کد موزیک آنلاین برای وبگاه