این مساله میتواند پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد؛ پیامدهای مثبت آن همان اطلاعرسانی و آموزش و در جریان مسائل روز قرار گرفتن افراد است. اما پیامدهای منفی آن را هم نباید نادیده گرفت و به ویژه این پیامدهای منفی هنگامی بیشتر خودشان را نشان میدهند که بیشتر وقت خانواده را برنامههای ماهوارهای و مخصوصا سریالها به خود اختصاص دهد.
نباید از یادمان برود که چه چیزی در زندگیمان میتواند از درجه اهمیت بیشتری برخوردار باشد. آیا همکلام شدن با همسر و فرزندانمان مهمتر است یا تماشا و تعقیب کردن این برنامهها و اگر این کار را به همکلامی با همسرمان ترجیح میدهیم، آیا متوجه تبعات آن هستیم؟ آیا متوجه فضای سردی که در خانواده ایجاد میشود و عواطفی که روز به روز کمرنگ میشود هستیم؟
جای تعجب نیست که سریالهای خوش رنگ و لعاب ماهوارهای توانسته باشند توجه بخش عظیمی از افراد را به خود جلب کرده باشند به طوری که آنها ساعتها پای این برنامهها بنشینند و حتی حاضر باشند از وقتی که در خانه برای دیگر افراد خانواده دارند کم کرده و این فیلمها را دنبال کنند. جذابیتی که در این سوژهها وجود دارد انکارنشدنی است و من نمی خواهم این مساله را محکوم کنم چرا که تنوع و رنگ در این برنامه ها برای بیننده جذاب است؛ اما باید در نظر داشت که تردید و شک و مرتبط کردن این برنامه ها با زندگی های ایرانی دردسرساز شده است.
در موارد زیادی مشاهده میشود که داستانهایی که در این سریالها وجود دارد زوجها را نسبت به یکدیگر بدبین کرده و زندگی خانوادگی دچار خطر و تهدید شود. پرخاشگری، فحاشی، شک و سوءظن، کمرنگ شدن ارزشها، زیر سوال بردن هنجارها و مواردی از این دست تنها تاثیر کوچکی از تماشای این سریالهاست که روی زوجها به جا میماند.
در بسیاری از مشاورهها آنچه به چشم میخورد این است که همسران نسبت به یکدیگر دچار نوعی بیاعتمادی شدهاند این در حالی است که در فرهنگ ما نسبت به اعتماد کردن به یکدیگر سفارش شده است و میتوان از این سریالهای ماهوارهای به عنوان محرک نام برد که شک و سوءظن را ایجاد میکند.
یکی از موارد مهمتر این است که معمولا این برنامهها با حضور کودکان تماشا میشود و آنها با توجه به سن کم و این که توانایی تشخیص فیلم از زندگی واقعی را ندارند دچار تعارضهای فراوان شده و از طرفی با هنجارهایی که به آنها آموزش داده میشود و از طرف دیگر با مواردی که در فیلمها مشاهده میکنند تضاد پیدا کرده و بین درست یا نادرست بودن هر کدام از آنها سردرگم میشوند.
اینها نکاتی است که هم باید خانوادهها به آن توجه کنند و هم مسوولان صدا و سیما و حتی در سیاستگذاریهای کلانتر به این مسائل باید توجه شود. باید به تنوع برنامهها، به رنگها، به موسیقی و ساختار برنامهها توجه بیشتری نشان دهند. این طبیعی است که افراد بعد از خستگی کار روزانه به دنبال رنگ و لعاب و شکل ظاهری برنامههای تلویزیون باشند و نگران کننده است که برنامههای ماهوارهای میتواند این خواسته را برآورده سازند و اهداف خود را با ساخت برنامههای مورد نظرشان دنبال کنند.
منبع: تعامل نیوز