سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/138697527378971.jpg
همگامی اصلاح طلبان با دشمنان قسم خورده
سه شنبه 93/4/31 ساعت 3:30 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
حجت‌الاسلام و المسلمین ابراهیمی عنوان کرد

همگام بودن اصلاح‌طلبان با دشمنان قسم‌ خورده غزه و لبنان

عضو جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه غرب از وقایع و جنایات پیش آمده در فلسطین و لبنان بسیار خوشحال است، گفت: آمریکا و انگلیس تحت نفوذ صهیونیست‌ها از هر طریقی علیه مسلمانان به ایفای نقش در عرصه جهانی می‌پردازند و به همین منظور حمایت از وقایع اخیر غزه را در دستور کار خود قرار داده‌اند و در این مسیر شاهد همگام بودن فتنه‌گران با دشمنان قسم‌خورده ایران اسلامی هم هستیم.

"حجت‌الاسلام والمسلمین حسین ابراهیمی" در گفتگو با خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران، درباره اهمیت روز قدس برای ملت‌های مسلمان در جهان اظهار داشت: روز قدس در حقیقت روز ملت فلسطین و از اصلی‌ترین اقدامات ماندگار امام خمینی(ره) است که از این طریق توانستند جریان قدس را از حیطه دولت‌ها بیرون و در متن ملت‌ها قرار دهند.
 
وی افزود: امت اسلامی و مستضعفین با ورود به این حرکت جهانی در حمایت مظلومان پیام‌های بسیار موثری را از جمله حمایت فطری هر انسانی از مظلوم را به گوش جهانیان خواهند رساند. 

عضو جامعه روحانیت مبارز بیان داشت: مسئولیت امت اسلامی در مقابل ملت مظلوم و ستمدیده و کمک و همیاری به مظلومان از دیگر پیامدهای روز جهانی قدس است و اکنون شرایط به گونه‌ای است که تمامی مسلمانان موظف به حمایت از مظلومان هستند.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین ابراهیمی درباره اینکه رسانه‌های اصلاح طلب هیچ حمایتی از مردم مظلوم غزه نکرده و این را می‌توان حمایت از شعارهای سال 88 از سوی فتنه‌گران تلقی کرد، اظهار داشت: پس از گذشت بیش از 4 سال بخشی از اصلاح‌طلبان که در جریان فتنه مشارکت داشتند باز هم در راستا و تفکرات غرب‌گرایی گام برمی‌دارند.
 
وی بیان داشت: بعد از فتنه 88 بسیاری از نیروهای فعال این جریان در خدمت‌رسانی به رسانه‌های خارجی از هیچ تلاشی جهت براندازی نظام دریغ نکردند.
 
عضو جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه غرب از وقایع و جنایات پیش آمده در فلسطین و لبنان بسیار خوشحال است، گفت: آمریکا و انگلیس تحت نفوذ صهیونیست‌ها از هر طریقی علیه مسلمانان به ایفای نقش در عرصه جهانی می‌پردازند و به همین منظور حمایت از جنایات اخیر صهیونیست‌ها در غزه را در دستور کار خود قرار داده‌اند و در این مسیر شاهد همگام بودن فتنه‌گران با دشمنان قسم‌خورده ایران اسلامی هم هستیم.

منبع: باشگاه خبرنگاران



برچسب‌ها: اصلاح طلبان

مطالبه جدید اصلاح طلبان
پنج شنبه 93/4/19 ساعت 7:22 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
مطالبه جدید اصلاح طلبان از اعتدال؛

انقلاب در خصوصی سازی برای اصلاحات سیاسی

حجاریان: اقتصاد ما 80 درصدش دولتی است و این باید برعکس شود.گاهی نیاز است که انقلاب صورت بگیرد، نه به معنای انقلاب سیاسی بلکه در اقتصاد ... اگر راه اقتصاد کشور در سطح کلان بازشود؛ شاید به تبع آن، بسیاری از مشکلات سیاسی حل شود.
گروه سیاسی مشرق - دومین شماره از سری جدید «ماهنامه ایران فردا» سراغ «سعید حجاریان» رفته تا درباره اوضاع اصلاح طلبی و نسبت آن با دولت «حسن روحانی» به گفتگو بنشیند. «حجاریان» در بخشی از سخنان خود به تقدم بروز انقلاب اقتصادی در ایران برای اصلاح سیاسی تأکید کرده است. این موضوع علیرغم ایده های گذشته برخی اصلاح طلبان است که معتقد بودند، اصلاحات سیاسی بر اصلاحات اقتصادی ارجحیت و تقدم دارد.

آیا این موضوع بدان معناست که برخی از اصلاح طلبان به موجی نو و جدید از خصوصی سازی در جهت منافع اصلاحات می اندیشند و آن را بعنوان یک مطالبه جدی از دولت درخواست می کنند؟ بنابر این، از این پس باید با دقت محور اصلی "ایده ارجحیت انقلاب اقتصادی بر اصلاح سیاسی" را مورد رصد و بررسی قرار داد تا هدف اصلی آن بدرستی کشف شود.

«حجاریان» می گوید:

«فاصله ای که دولت قبلی بین ملت و دولت انداخت، براحتی ترمیم نمی شود ... بدلیل مشکلات بسیار زیاد بجا مانده از دولت قبل ... این فاصله ترمیم نشده است. آقای «روحانی» سعی دارد با استفاده از سیاست خارجی و حذف تحریم ها بر بخشی از مشکلات غلبه کند ... در این صورت، بخش زیادی از فاصله دولت- ملت ترمیم می شود ...

الآن در کشور ما، یک ساختار بسیار بزرگ و کاملاً بروکراتیک است و بروکراسی عظیم ساخت اداری ما؛ بخش زیادی از درآمدهای کشور را می بلعد. اقتصاد ما به قول بعضی ها، 80 درصدش دولتی است و این باید برعکس شود و 20 درصدش دولتی باشد و 80 درصد خصوصی شود ... گاهی اوقات نیاز است که انقلاب صورت بگیرد، نه به معنای انقلاب سیاسی بلکه   ]انقلاب[ در اقتصاد؛ الآن مورد نیاز است. این خیلی سخت است و شاید، لازم باشد که برای تحقق اش، هزینه هم داده شود اما باید از یک جایی؛ شروع شود ...

انقلاب در خصوصی سازی برای اصلاحات سیاسی

(خبرنگار: برای انجام این اصلاحات ساختاری، باید همه بار به دوش یک فرد مثل رئیس جمهور باشد یا نیاز به شکل گیری یک مطالبه عمومی و همان فشار از پایین نیز هست؟) شرایط کشورها با هم فرق دارد. مثلاً چین بعد از «مائو» تغییر ساختار داد، مردم این کار را نکردند بلکه در میان سران حزب؛ وحدت بوجود آمد و همگی این تصمیم را گرفتند و پای آن ایستادند و تغییر را انجام دادند ... بنابر این، مهمترین عامل این است که بالایی ها با هم بسازند و ببینند؛ راه درست چیست و به وحدت برسند و محکم پای آن بایستند. در چین دوره گذار، 20 سال طول کشید ...

فشار از پایین به تنهایی فایده ای ندارد. اگر از بالا توافق ایجاد شود و اراده ای شکل بگیرد، از همان بالا؛ می توانند بدنه را بسیج کنند ... در ایران دولت به معنای عام، خیلی زیاد در زندگی مردم دخالت می کند. اگر این مئسله حل شود و راه اقتصاد کشور در سطح کلان بازشود؛ شاید به تبع آن، بسیاری از مشکلات سیاسی حل شود»[1].

چندی پیش، «روزنامه شرق» - نزدیک به کارگزاران سازندگی- در گزارشی از اظهارات «محمدرضا نعمت زاده» (وزیر صعنت، معدن و تجارت) درباره اصلاح روند خصوصی سازی، نوشت: «اوایل عمر «دولت یازدهم»، خبری مبنی بر توقف "اصل 44" منتشر شد که حالابه نظر می رسد؛ عزم دولت در تغییر رویه خصوصی سازی جدی است. چندی پیش هم خبر توقف خصوصی سازی در «وزارت نفت» مطرح شد. زمانیکه این وزارتخانه، رسماً اعلام کرد تا اطلاع ثانوی شرکتی را واگذار نمی کند تا واگذاری ها بر اساس موازین اصل 44 انجام شود ... «وزیر صنعت» درصدد باز پس گیری برخی از شرکت هایی است که بدرستی واگذار نشده است»[2].

انقلاب در خصوصی سازی برای اصلاحات سیاسی

این در حالیست که پیش از این، اصلاح طلبان تندرو بارها نسبت به آنچه آن را قدرت اقتصادی نهادهای نظامی و امنیتی در دوره خصوصی سازی 8 ساله «احمدی نژاد» نامیده بودند؛ انتقاد کرده و یکی از مهمترین موانع بر سر راه اصلاحات را بافت اقتصادی کشور معرفی کرده بودند.

بسیاری از نظریه پردازان سیاسی غرب در کل معتقدند که فرآیند اصلاحات سیاسی و اقتصادی بمنظور تغییر در حکومت های مورد نظر، به هم گره خورده است. اغلب تفاوت ها بر سر ارجحیت یکی بر دیگری است. برای نمونه سال ها پیش، «زبیگنیو «برژینسکی» یک نمودار مرحله بندی شده همراه با زمان بندی های مورد نیاز برای مراحل مختلف فرآیند انتقالی دولت های بازمانده از شوروی سابق به دولت های لیبرال را ترسیم کرده بود.

گام اول (1- 5 سال) نمودار پیشنهادی وی شامل: ساخت بخش سیاسی براساس دموکراسی، ایجاد مطبوعات آزاد، خروج از حالت تک حزبی و بالاخره حذف کنترل و نظارت دولت بر امور قانونی و حقوقی و آزادسازی اقتصادی، می شد. گام دوم (3- 10 سال) شامل: تغییر قانون اساسی، اصلاحات انتخابات و ایجاد ائتلاف های گوناگون و اصلاح سیستم بانکداری، می شد. گام سوم (5 تا 15 سال) شامل: تشکیل احزاب سیاسی باثبات، ساخت قوه قضائیه مستقل از دولت با فرهنگ لیبرال در این حوزه و خصوصی سازی گسترده می شد.

«برژینسکی» معتقد بود برای ورود از یک مرحله به مرحله بعد باید، مرحله پیشین کامل اجراء شده باشد و همچنین به گام ابتدایی بعنوان راهبردی ترین گام نگاه می کرد؛ بطوری که اعتقاد داشت در صورت عقیم ماندن یا طولانی شدن گام اول؛ نتیجه بخشی کل پروسه تهدید می شود[3].



[1]گفتگو با «سعید حجاریان»: «روحانی تنهاست»- «مهدی قدیمی»- «ماهنامه ایران فردا»- سری جدید، شماره 2- تیرماه 1393 ه.ش

[2]«بنگاه های واگذارشده در حال بازگشت به دولت است»- «روزنامه شرق»- 10/4/1393

[3]«بازخوانی تحولات اوکراین/ آمریکا و پروژه انتقال اصلاحات اوکراین، از فاز اقتصادی به فاز سیاسی»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 6/12/1392: به نقل از: «مجله اکونومیست»- 19May, 1993- «اوکراین پاره جگر اقتصاد روسیه است!»- ترجمه از «ماهنامه گزارش»- شماره 41- تیرماه 1373 ه.ش

همچنین رجوع شود به: «بازخوانی تحولات اوکراین/ یوشچنکو و تیموشنکو؛ دو محصول خصوصی‌سازی مدنظر آمریکا»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 5/12/1392

مشرق نیوز



برچسب‌ها: اصلاح طلبان

بازی سیاسی در دانشگاه ها
دوشنبه 93/4/16 ساعت 2:33 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
حجت‌الاسلام و المسلمین کلانتری در گفتگو با باشگاه خبرنگاران:

نباید بگذاریم مانند دوران اصلاحات بازی‌های سیاسی در دانشگاه‌ها باب شود/وزارت علوم به ابلاغیه حجاب‌وعفاف ورود کند

مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران با بیان اینکه نباید بگذاریم مانند دوره اصلاحات جریان‌های جدید و بازی‌های سیاسی در دانشگاه‌ها باب شود، گفت: کسی که خواهان سیاسی کاری در محیط دانشگاه است، قطعا خیانت کرده و روند علمی کشور را با رکود مواجه می‌کند.
"ابراهیم کلانتری" در گفتگو با خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران، با بیان اینکهعملکرد نادرست، عزل و نصب‌های سیاسی، پررنگ کردن مسائل سیاسی و توجه نکردن به تذکرات نمایندگان، طرح استیضاح وزیر را رقم زد، اظهار داشت: فرجی‌دانا می‌بایست با استفاده از رفتارهای مناسب دغدغه‌ها را برطرف کند.
 
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران با بیان اینکه قطعا بردن دانشگاه‌ها به سمت فضاهای سیاسی‌کاری یک سم مهلک است، اضافه کرد: سوق دادن فضای علمی دانشگاه‌ها به سمت و سوی سیاسی کاری یک آسیب جدی بوده و این امری روشن است و هیچ تردیدی در آن نیست.

وی با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشگاهیان، بیان داشت: تذکرات و رهنمود‌های رهبر انقلاب چراغ راه دانشگاهیان و اندیشمندان علمی بوده و مورد قبول همه‌ آنان است.

حجت‌الاسلام و المسلمین کلانتری با بیان اینکه سالهای سال با رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و توصیه‌های وی فضای دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها به سمت تحول علمی پیش رفته و به جایگاه قابل قبول در دنیای جدید رسیده‌، گفت: امروز نباید بگذاریم مانند دوره اصلاحات جریان‌های جدید و بازی‌های سیاسی در دانشگاه‌ها باب شود.

وی اظهارداشت: کسی که خواهان سیاسی کاری در محیط دانشگاه است، قطعا خیانت کرده و روند علمی کشور را با رکود مواجه می‌کند. چرا که این امر ضربه بزرگی به جامعه علمی است، لذا هیچ‌کس مجاز نیست که فضای علمی را دست‌خوش اینگونه اعمال قرار دهد.
 
حجت‌الاسلام و المسلمین کلانتری ادامه داد: البته با‌شناختی که از وزارت علوم داریم، آن‌ها انسان‌های دلسوز و عالمی هستند که تنها دغدغه علمی و پیشرفت کشور را دارند ولی تلقی عمومی از آنها بیانگر چیزی دیگر است.
 
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران با بیان اینکه زمانی که رهبر معظم انقلاب راه را نشان می‌دهد، همه مسئولین مکلفند با دقت آن را انجام دهند، گفت: در گام نخست برای پیشبرد اهداف علمی کشور، مدیران، وزیر علوم، روسای دانشگاه‌ها و روسای دانشگاه‌های علوم پزشکی می‌بایست با استفاده از رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب راه را برای همگان روشن کند.

حجت‌الاسلام و المسلمین کلانتری با اشاره به اینکه وزیر علوم باید در تصمیم‌گیری‌های دانشگاه آزاد نیز نقش خود را ایفا کند و ابلاغیه این دانشگاه درباره حجاب و عفاف امری نامطلوب است، تصریح کرد: امر فرهنگ سازی در دانشگاه‌ها به عهده حراست نیست؛ اما این نهاد باید در زمینه رعایت حجاب و عفاف که امری ملی است، دخالت داشته باشد.

وی ادامه داد: بخش تذکرات در صحنه و جلوگیری از برخی تخلفات حجاب وعفاف قطعا تنها وظیفه حراست دانشگاه‌هاست، اگر در یک دانشگاه تخلفی به صورت آشکار پیش بیاید، حراست‌ها مسئول اصلی این جریان‌ها هستند.
 
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران در پایان خاطر نشان کرد: در بحث فرهنگ سازی حجاب و عفاف نباید اشتباه شود که تنها به عهده نهاد فرهنگی دانشگاه بوده و مابقی مسئولیت‌ها تعطیل شود، کار فرهنگی قطعا باید انجام شده و حوزه‌های دیگر هم باید به موقع کارها را انجام دهند.
منبع: باشگاه خبرنگاران



جنگ قدرت به جای خدمت به مردم
دوشنبه 93/2/15 ساعت 11:23 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

 

آغاز جنگ قدرت توسط اصلاح طلبان و اعتدالیون! / خدمت به مردم در حاشیه قرار گرفت
هدف از حمله به «دلواپسیم» چیست؟

آغاز جنگ قدرت توسط اصلاح طلبان و اعتدالیون! / خدمت به مردم در حاشیه قرار گرفت

هدف نهایی رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب و اعتدالیون، تخریب چهره های اصولگرا به هر نحو است؛ تا در انتخابات مجلس دهم عملا راه را برای نامزدهای مورد نظر خود باز نمایند.

به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، دو روز پیش همایش منتقدان توافق ژنو با نام «دلواپسیم» در حالی برگزار شد که رسانه های اصلاح طلب در اقدامی همسو و هماهنگ سعی در انحراف مسیر این همایش داشتند. رسانه های نزدیک به دولت و اصلاح طلب در یک اقدام هماهنگ و یک روز پس از برگزاری این همایش با جناحی خواندن آن، سعی داشتند تا مسیر اصلی یک همایش ملی را با رنگ و بوی بازی های سیاسی درآمیزند.

روزنامه شرق در همین راستا اینگونه گزارش می دهد: «می‌گویند «دلواپسند»! حالا بعد از 9 ماه احساس می‌کنند باید تمام‌قد بیایند وسط و هشدار بدهند. یاران احمدی‌نژاد نزدیک به 9 ماه تحمل کرده‌اند و سکوت تا آنجایی که غلامحسین الهام دست‌به‌کار شد و فرمان داد: همه به خط! حالا می‌خواهند همه‌شان دور هم جمع شوند. دور هم جمع شوند تا بگویند «دلواپسند» اکنون «رایحه خوش خدمت»شان را می‌توان بو کرد به‌ویژه در سیاست‌های خارجی و هسته‌ای دولت روحانی که شاید بیشترین محل منازعه‌شان باشد.»

از سوی دیگر روزنامه اصلاح طلب قانون نیز بر اساس همین استراتژی گزارش می دهد: «ساعات اول صبح با صدای پیامکی به سمت تلفن همراهم رفتم. ابتدای پیام، خبر از گردهمایی دانشجویی می‌داد ولی درادامه متن اسامی و موضوع گردهمایی را که دیدم متوجه شدم بازهم کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است، بازهم قرار است کسی کوبیده و ترور شخصیت شود. ناگهان یاد پیامک‌هایی افتادم که 22 بهمن سال 91 ارسال و بعد از آن به رئیس مجلس حمله شد  یا پیامک‌هایی که در سازمان انرژی اتمی برای اخلال در روند این سازمان جابه جا می‌شد. محتوای پیامک از تجمع سرخوردگان سیاسی که هیچ اقبالی به آن‌ها در انتخابات ریاست جمهوری نشد و تلاش آن‌ها برای حضور در رسانه ملی و اعتراض به دولت سرانجام نداشت، خبرمی داد.»

روزنامه دولتی ایران نیز در این باره می نویسد: «برگزار‌کنندگان گرچه خود را مستقل و غیرجناحی می‌خواندند اما عموماً از جبهه پایداری، جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان بودند و در حالی دولت یازدهم را نقد ناپذیر می‌خواندند که همزمان اذعان داشتند تاکنون بارها و بارها در تشریح مواضعشان سخنرانی کرده و بیش از 20 مناظره برگزار کرده‌اند.»

روزنامه آرمان هم بیکار ننشست و در ادامه مطالب زنجیروار رسانه های اصلاح طلب نوشت: «باز هم حامیان احمدی‌نژاد که می‌گویند برنامه‌ای برای انتخابات و بازگشت به قدرت ندارد مراسمی داشتند که از حامیان رئیس‌جمهور قبلی برای سخنرانی در آن دعوت کرده بودند. نام این همایش «دلواپسیم» بود و قصد داشتند طی آن نگرانی خود از آنچه از سوی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای انجام می‌شود را نشان دهند؛ اما قرار نبود اشاره‌ای به آنچه داشته باشند که دستاورد مذاکرات دولت قبل بود.»

البته «اعتماد» هم از قطار موج رسانه ای اصلاح طلبان جا نماند و با اشاره به برگزاری این همایش و انتساب آن به یک حزب و جناح خاص نوشت: « همه البته نیامده بودند اما آنها هم که آمده بودند بیشتر رنگ و بوی جبهه پایداری داشتند: از قاسم روانبخش و سقای بی ریا گرفته تا کوچک زاده و سلیمانی و حسینیان و نبویان و رسایی که البته ساعت آخر همایش از راه رسید. بقیه هم اگر عضو پایداری نبودند اما خیلی از یاران آیت الله مصباح یزدی فاصله فکری نداشتند. کسانی مثل اسماعیل کوثری و کریمی قدوسی و فریدون عباسی و صادق کوشکی و فواد ایزدی و مهدی محمدی.»

انتساب «دلواپسیم» به یک جناح خاص با چه هدفی؟!

اینها تنها بخشی از هجمه رسانه ای یک جریان خاص به یک همایش ملی بود. قطعا زمانی که یک حرف از زبان گروهی منتسب به جریان خاص بیان شود، براحتی می توان آنرا محدود به همان گروه نشان داد؛ از این رو جریان اصلاحات با موج رسانه ای که به راه انداختند دقیقا به دنبال این هستند تا عنوان نمایند تنها طیف رادیکال!! اصولگرایان اعم از جبهه پایداری، حامیان جلیلی، احمدی نژاد و مشایی به توافقنامه ژنو منتقد هستند و این یک صدای ملی نیست!

از سوی دیگر در همین موج رسانه ای شاهد بودیم که بارها و بارها از سوی روزنامه های زنجیره ای اصلاحات و نزدیک به دولت سعی داشتند این همایش را یک برنامه بی رونق و ضعیف معرفی کنند که حتی از سوی حامیان همان طیف رادیکال! نیز مورد استقبال واقع نشد در حالی که گزارش شاهدان عینی و بعضا اظهارات خبرنگاران همین روزنامه های زنجیره ای صراحتا اذعان کردند که «جمعیت زیادی آمده بودند».

چرا احــمدی نژاد؟!

اما نکته قابل توجه در این بین تلاش اصلاحات برای به تصویر کشیدن بازگشت احمدی نژاد به عرصه سیاست بود. اصلاح طلبان «دلواپسیم» را بهترین فرصت برای اعلام حضور دوباره احمدی نژاد در عرصه سیاست به بهانه انتقاد از سیاست خارجی دولت دانسته و از این فرصت برای اهداف پشت پرده خود و ترویج احمدی نژاد هراسی در سطح جامعه و رسانه ها استفاده کردند.

نکته دیگری که در تقابل رسانه های نزدیک به دولت با «دلواپسیم» به چشم می خورد، تخریب چهره بسیج دانشجویی است. دولت در لحاظات پایانی در حالی اجازه برگزاری همایش در تالار سیدالشهدا(ع) را به دانشجویان نمی دهند که پیش از این بارها و بارها شاهد بوده ایم که رییس جمهور تاکید کرده است «جامعه دانشگاهی و دانشجویان برای انتقاد آزادند.» موردی که روزنامه قانون صراحتا به آن اشاره می کند: «خبر تجمع و همبستگی طرفداران مشایی، احمدی‌نژاد و جلیلی آنقدر هم دور از تفکر نیست ولی اینکه دلواپسان سعی داشتند در تالار سید الشهدا (ع) که یک مکان دولتی است، علیه دولت توطئه و کار حزبی کنند بسی جای تامل دارد.» هرچند «قانون» با تحریف، لغت «نقد» را به «توطئه و کار حزبی» تعبیر کرده است اما نکته قابل توجه آنجاست که این روزنامه صراحتا اذعان می کند که در یک مکان دولتی نمی توان به سیاست های دولت انتقاد کرد و این یعنی نقطه عکس اظهارات دولتمردان در رابطه با انتقادپذیری!

اما در پایان بهتر است با یادآوری کارنامه رسانه های زنجیره ای امروز در نقاط تلخ سیاسی دوران اصلاحات گوشزد نماییم که رسانه های افراطی دیروز به معتدلین امروز مبدل شده اند. رسانه هایی که روزگاری نه چندان دور «حجره داران افراط» بوده اند، امروز در مقام مقابله با افراط گرایی برآمده اند.

قطعا ملت فراموش نخواهد کرد موضع گیری رسانه های معتدل امروز در ماجرای تحصن مجلس ششم و استعفای دسته جمعی آنها، انحلال شورای شهر تهران، انتخاب شهردار تهران در سال92، وقایع سال88، وقایع سال 78 و ... را و بر همین اساس باید اذعان نمود رسانه های افراطی دیروز، امروز با نقاب اعتدال همان مسیر روزنامه های زنجیره ای را دنبال می کنند و این ادعا چندان دور از ذهن نیست که چندین روزنامه و سایت از یک منبع مشترک هدایت و رهبری می شوند.

اما هدف نهایی چیست؟

بی شک می توان گفت در مقطع کنونی هدف نهایی رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب و اعتدالی، تخریب چهره های اصولگرا به هر نحو است؛ تا در انتخابات مجلس دهم عملا راه را برای نامزدهای مورد نظر خود باز کرده و آن گونه که بارها در طی این چندماه اعتراف نموده اند، مجلسی یک دست از طیف اصلاح طلب و اعتدالی و حامی دولت بسازند تا عملا دولت بتواند در مسیر قانون گذاری نیز به اهداف خود دست یابد؛ آنچنان که در مجلس اصلاح طلب ششم به دنبال آن بوده و سعی نمودند قوانین را به گونه ای تغییر داده و تصویب نمایند که تغییرات ساختاری در نظام صورت گیرد و راه برای آینده آنها نیز باز باشد. که این در حقیقت یعنی «آغاز جنگ قدرت به جای تلاش برای خدمت»! و این در حالی است که مردم برای خدمت به این دولت رای داده اند، نه کسب قدرت.   منبع: فرهنگ نیوز



برچسب‌ها: اصلاح طلبان

جدیدترین لمپن بازی سبزک ها
یکشنبه 93/2/7 ساعت 2:47 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )
پس از پروژه به برق زدن اتو و چادر به سر کردن، جدیدترین لمپن‎بازی سبزها برای سرنگونی جمهوری اسلامی/ بخاطر ماجرای 350 اوین کچل می کنیم! + تصاویر

گروه سیاسی- رجانیوز: هوچی گری، اقدامات مضحک و در یک کلمه «لمپنیزم» به بخشی از هویت جریان سبز و ضد انقلاب تبدیل شده است، رفتارهایی که در سال 88 نیز به کرات از سوی آنها تکرار شد و همین مساله یکی از علل اصلی ریزش پایگاه اجتماعی آنها در بین توده های مردم بود، بگونه ای که بواسطه این رفتارها هر انسان منصف و با شخصیتی به راحتی متوجه بطلان و ماهیت پوچ این جریان می شد.

به گزارش رجانیوز، در آخرین مورد پس از موج سواری ناشیانه ضد انقلاب پیرامون حواشی اتفاقات بند 350 زندان اوین که حتی مورد تکذیب وزیر دادگستری دولت روحانی نیز قرار گرفت، جمعی از حامیان فتنه که عمده آنها نیز در خارج از کشور به سر می برند، پیشنهاد داده اند تا برای ابراز همدردی با فتنه گران در زندان، هر کسی با تراشیدن موهای سر خود و قرار دادن عکس آن بر فضای اینترنت، به ابراز همدردی با آنها پرداخته و گامی بلند جهت سرنگونی جمهوری اسلامی بردارد!
 
نکته جالب اینکه پس از انتشار عکس های مورد اشاره توسط سبزها، این مساله به یکی از سوژه های اصلی طنز و خنده مخاطبان فضای مجازی و شبکه های اجتماعی تبدیل شده است:
 
یک جوان جویای نام که با انتشار این عکس تصور میکند مبارزه نفس گیری علیه جمهوری اسلامی را آغاز کرده! 
 
 
جوان جویای نام دیگری که علاوه بر کچل کردن، با یقه سبز خود خواسته پیام سیاسی مهمی را مخابره کند!
 
 
 عنصر دیگری که عکس وی نیاز به توضیح ندارد!
 
 
 جوان فریب خورده دیگری که برای مطرح کردن خود، راهی بهتر از این کار پیدا نکرده است!
 
 
یک چهره جویای نام دیگر که ظاهرا هدفش از عضویت در این کمپین شادی مخاطبان بوده است!
 
نکته دیگر آنکه برخی از چهره هایی که با انتشار عکسهای خود خواسته اند تا با فتنه گران اعلام همدردی کنند ظاهرا از ابتدا دارای موهای چندانی نبوده و چنین وانمود کرده اند که در راستای این فراخوان بزرگ! موهای خود را تراشیده اند:
 
 
 
 
 
هر چند در بین این افراد، تعدادی نیز بدون دست زدن به موهای خود، به کمپین کچل های حامی فتنه گران در اوین ملحق شده اند:
 
 
 
ساسان آقایی نویسنده روزنامه شرق
 
گفتنی است در واکنش به این اقدامات مضحک سبزها، تعدادی از کاربران شبکه های مجازی با انتشار عکس هایی از رونالدو، ریوالدو، روبرتو کارلوس، ای کیو سان و ... اعلام کردند که این افراد نیز از قدیم الایام برای همدردی با فتنه گران در زندان اوین، موهای سر خود را تراشیده اند! 

منبع: رجانیوز




ضد انقلاب و اصلاح طلبان
یکشنبه 93/1/31 ساعت 12:39 صبح | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

توصیه ارگان سیا به ضد انقلاب با اصلاح‌طلبان هماهنگ شوید!  


ارگان رسمی سازمان سیا از تصویری فلاکت‌آمیز از گروه‌های ضد انقلاب اسلامی تصویر کرد و از آنها خواست با اصلاح‌طلبان همکاری کنند.
وبسایت رادیو فردا در تحلیلی درباره اپوزیسیون جمهوری اسلامی نوشت: وجه مشترک گروه‌های ملی‌گرای لیبرال و گروه‌های چپگرا در سال‌های 1978-79 (انقلاب)، برداشت کلیشه‌ای از افکار متفکران اروپایی و تعمیم دادن آنها به مورد خاص ایران بوده است. به عنوان مثال باور آسمانی به اینکه «دین در مصاف  مدرنیته رو به تحلیل است» جاذبه و انسجام این تفکرات و کپی‌برداری کلیشه‌ای از این نظرات، این گروه‌ها را عاجز از شناخت ماهیت جریانات اجتماعی و تحولات سیاسی‌ای که خود را بهتر از هر کسی هم برای رهبری آن مناسب می‌دانستند نموده و از واقعیات اجتماعی سیاسی جامعه ایران دور کرده است.
روزبه پارسی همکار موسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا در این تحلیل می‌افزاید: پیش از انقلاب هم اینها بعد مذهبی جنبش را موضوعی فاقد اهمیت سیاسی در فردای براندازی رژیم پیشین می‌پنداشتند. ولی در واقع اسلامگرایان (که به نظر این رقیبان فقط یک پرانتز تاریخ بودند) با استفاده از امکاناتی چون مساجد و تکایا و با زبانی مذهبی و عامه‌فهم توانستند اقشار و طبقات حاشیه‌نشین و فقیر را با طنین شعائر دینی به سرعت سازماندهی کنند.
نویسنده با تأکید بر اینکه اپوزیسیون جمهوری اسلامی از شکست‌های خویش درس نیاموخته‌اند، تأکید می‌کند: چپگراها و لیبرال‌ها، انقلاب 1979 ایران را باختند. آنها پس از آن شکست بیشتر از همیشه در کویر سردرگمی‌های سیاسی رها شدند. به عنوان مثال حزب توده طرفدار مسکو که خود یکی از احزاب بزرگ چپ ایران در دوران شاه بود و به دست رژیم اسلامی کاملا قلع و قمع شد، هیچ درسی نه از این و نه از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نگرفته است سازمان مجاهدین خلق ]منافقین[ نیز به طور وحشتناکی قلع و قمع شد و به عراق صدام حسین‌ پناه برد. این گروه هم از واقعیات ایران آنچنان بریده و در گرداب کیش شخصیت زوج رجوی چنان فرو رفته که بیشتر به نمادی از سکتاریسم کهنه و بسته‌بندی شده تبدیل شده است.
رادیو فردا با تأکید بر اینکه « اپوزیسیون دچار صدمات روانی و فکری عمیق شده» به توهمات آنان اشاره می‌کند و می‌نویسد: آنها همچنان امیدوارند که یک سال دیگر رژیم سقوط می‌کند، رویایی که البته فقط با معجزه امکانپذیر بوده و چون روی نداده، بنابراین تاریخ هم ایست کرده و تنها چیزی که اتفاق می‌افتد،  بدبختی و فلاکت است.
ارگان سیا در ادامه از «دون کیشوت بازی» محافل ضد انقلاب خبر داده و نوشت: منطق اپوزیسیون همچنان یک بعدی و گروه‌گرا به زندگی خود ادامه می‌دهد. در این رمانتیک و تفکر دون‌کیشوتی کار سیاسی به شعار سر دادن تقلیل داده می‌شود. این رفتار بیانگر خودشیفتگی است و شاید حتی بیشتر از این. داستان‌سرایی از یک ایران دموکراتیک و براندازی «رژیم» فقط پوششی برای پنهان کردن واقعیت کارنامه‌ای است که هیچ تاثیری بر روند سیاسی اجتماعی در ایران نداشته است. در کشورهای محل اقامت هم حاصلش جز حاشیه‌نشینی و عدم کسب اعتبار سیاسی نبوده است.
رادیو فردا آنگاه خطاب به اپوزیسیون می‌نویسد: اگر قرار بر این باشد که کسانی بر اوضاع سیاسی جامعه‌ای مانند ایران تاثیری بگذارند حداقل این را باید بدانند که ابتدا باید ارتباطی با تهران برقرار شود و گفت‌وگوهایی جدی که تمایل طرفین را به داد و ستدی در این زمینه بکشاند صورت پذیرد تا اساسا خواسته‌ای قابل طرح باشد.
ارگان سیا آنگاه خواستار همکاری اپوزیسیون با اصلاح‌طلبان در داخل و خارج ایران شد و نوشت:  واقعیت این است که اصلاحات و تغییر در ایران فقط در گرو همکاری و گفت‌وگوی سردمداران آن با سایر کشورهاست و نه ایزوله کردن و تشویقشان به ادامه تکروی. اگر این واقعیت را بپذیریم و خواهان ادامه تغییرات سازنده‌ای باشیم یا بخواهیم از جریان‌های اصلاح‌طلب پشتیبانی کنیم، باید نسبت به دشواری‌ها و پیچیدگی‌های چنین راهی که چندان هم هموار نیست آگاهی نشان دهیم. کسانی که همچنان به چیزی کمتر از براندازی نظام رضایت نمی‌دهند درسی از روند سیاسی سی و چند ساله نگرفته و جا دارد عملکرد خود را بازنگری کنند تا شاید حداقل اشتباهات توهمات خودشان را دریابند.
رادیو فردا معتقد است: این فعالان اپوزیسیون پی در پی در برآمدهای تحولات اجتماعی ایران غافلگیر می‌شوند و در همان سر درگمی‌ها به تکرار همان شعارها و اشتباهاتی که بارها مرتکب شده‌اند ادامه می‌دهند. اما شاید دیگر هم نباید به این امامزاده‌های بی‌معجزه دخیل بست. امید را باید به کسانی که در دوران ایران و در کشمکش‌های سیاسی داخلی آبدیده شده‌اند داشت. رابطه اینها با سیستم جمهوری اسلامی چند وجهی و پیچیده است. در پی درگیری‌های پس از انتخابات سال 1388 عده‌ای از اینها مجبور به ترک ایران شده‌اند. 
کیهان




خودشکی اصلاح طلبان
دوشنبه 92/12/12 ساعت 1:35 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

اظهارات رضوی‌فقیه خودکشی سیاسی برای اصلاح طلبان تندرو است

رئیس کمیسیون اصل 90 با اشاره به همایش فصلی اصلاح‌طلبان همدان گفت: اظهارات سعید رضوی‌فقیه یک خودکشی سیاسی برای اصلاح طلبان تندرو بود زیرا تصور می‌کردند که با این اقدام می‌توانند خود را احیا کنند اما مطمئنا به ضررشان تمام شد.

محمدعلی پورمختار رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس در گفتگو با خبرنگار پارلمانی باشگاه خبرنگاران با اشاره به گستاخی سعید رضوی فقیه در دومین همایش فصلی اصلاح‌طلبان استان همدان گفت:  سعید رضوی فقیه فردی شناخته شده و معلوم‌الحال است زیرا در دوره اصلاحات در حوزه‌های مختلف نسبت به منابع دینی و فقهی و ارزش‌های مردم و انقلاب شبهه افکنی می‌کرد که بارها به همین خاطر محکوم شد.
 
رئیس کمیسیون اصل 90 اظهار داشت: رضوی فقیه، مهره‌ای سوخته‌ است و اصلاح طلبان تندرو نیز از این مسئله برای احیای خود استفاده می‌کنند که البته این مسئله هیچ گاه اتفاق نخواهد افتاد زیرا اصلاح‌طلبان تندرو، مردگان سیاسی هستند که هم خود و هم کفنشان پوسیده است و مردم نیز این مسئله را کاملا درک کرده‌اند، گواه این مطلب عکس العمل‌هایی است که نسبت به این حرف‌های سخیف در همدان شاهد بودیم.   
 
نماینده کبودرآهنگ گفت: این نکته که حرف‌های بیان شده توسط این اشخاص آثار سیاسی خود را دارد قابل انکار نیست و در حوزه روشن شدن چهره پلید این افراد بر مردم بسیار کمک کرد.
 
وی تاکید کرد: این اظهارات یک خودکشی سیاسی برای اصلاح طلبان تندرو بود زیرا تصور می‌کردند که با این اقدام می‌توانند خود را احیا کنند اما مطمئنا به ضررشان تمام شد.
 
پورمختار در پایان خاطر نشان کرد: ما از دولت انتظار داریم به صورت صریح و واضح در این رابطه اعلام موضع کند حتی سایر اصلاح طلبان به ویژه اصلاح طلبان میانه‌رو نیز باید موضعشان را در این رابطه تعیین کنند زیرا در هر صورت این موضوع و اصل همایش به نام اصلاح طلبان برگزار شده و این مسئله می‌تواند به شناخت و بیان جدایی آن‌ها از اصلاح طلبان افراطی کمک کند.

منبع: باشگاه خبرنگاران



برچسب‌ها: اصلاح طلبان

خاتمی راست می گوید 1
شنبه 92/7/13 ساعت 11:16 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

خاتمی راست می گوید، مراقب ترورهای سازماندهی شده جدید باشید

آقای خاتمی راستی چرا وزارت اطلاعات دولت شما هرگز حقایق آن ترور را فاش نکرد؟ چرا سعید حجاریان هرگز از ضاربان خود شکایت نکرد؟ فرد ضارب چند سال بعد از آزادی از زندان در ستاد انتخاباتی چه کسانی دیده شد؟

به گزارش مشرق، حمید رسایی نماینده مردم تهران طی یادداشتی در هفته نامه 9 دی نسبت به ادعاهای اخیر خاتمی واکنش نشان داد که متن این یادداشت را از نظر می گذرانید: هفته گذشته خاتمی، رئیس دولت اصلاحات، حوادث پیش آمده در حاشیه استقبال از رئیس جمهور را سازماندهی شده دانسته و گفته است: "این جریانات سازماندهی شده است نه خودسر. اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات می‌شود که اوایل این طور بود و بالاخره منجر به ترور شد. وزارت اطلاعات و قوه قضائیه مسئول است که این امر را پیگیری کنند." به جای قضاوت عجولانه باید به آقای خاتمی حق داد که ترور سعید حجاریان را سازماندهی شده دانسته و امروز نیز نگران تکرار همان ترورهای سازماندهی شده است. با این تذکر که جناب خاتمی سال 88 همه واقعیت را نمی گوید بلکه بخشی که به نفع این جریان هزار لایه است را بیان می کند!

هفته گذشته رئیس دولت اصلاحات، حوادث پیش آمده در حاشیه استقبال از رئیس جمهور را سازماندهی شده دانسته و گفته است: "این جریانات سازماندهی شده است نه خودسر. اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات می‌شود که اوایل این طور بود و بالاخره منجر به ترور شد. وزارت اطلاعات و قوه قضائیه مسئول است که این امر را پیگیری کنند."

بلافاصله این مواضع با استقبال بلندگوهای استکبار و انتقاد برخی از رسانه های داخلی و از جمله رسانه های منتقد وی مواجه شد. رادیو صدای آمریکا با عنوان خاتمی: "اگر با جریان‌های تخریبی برخورد نشود به ترور ختم می‌شود" و تلویزیون بی بی سی فارسی با تیتر "هشدار خاتمی نسبت به بازگشت ترور" به استقبال موضعگیری خاتمی رفتند.

به نظرم در باره این اظهار نظر خاتمی نباید زود قضاوت کرد بلکه با بررسی مستند سوابق موضوع، می توان به این نتیجه رسید که بخشی از ادعای خاتمی صحیح و منطبق بر واقعیت است.

ترور سال 78 سازماندهی شده بود یا خودسرانه؟

در حقیقت اشاره خاتمی به واقعه ترور سعید حجاریان است که در ماه های پایانی سال 78 اتفاق افتاد. خاتمی در آن ایام هم با صدور نامه ای اعلام کرد : "معتقدم مسأله عمیق تر است و به لحاظ روان شناختی باید پیگیری شود و با یک حرکت وزین فرهنگی برای ریشه یابی این نوع خشونت ها و جلوگیری از آن به عمل آید." وی همچنین در نامه ای به وزیر اطلاعات وقت از وی خواست تا با عنایت به تأکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر برخورد قاطع و سریع با عوامل این ترور، چشم فتنه بیرون آورده شود.

یونسی، وزیر اطلاعات دولت خاتمی اما پس از مدتی در این باره اعلام کرد : "اهداف این افراد بر اساس احساسات شخصی و تشخیص فردی آنان استوار است و از نظر ما وابستگی خارجی و وابستگی جناحی برای آنان متصور نیست. از نظر ما این افراد گروهی خودسر هستند که با انگیزه ماجراجویانه و احساساتی اقدام به این کار کردند."

اما واقعیت قصه ترور سعید حجاریان چه بود؟‌ آیا واقعا بر اساس ادعای امروز آقای خاتمی سازماندهی شده بود؟ آیا جریان سیاسی خاصی در پشت آن قرار داشت؟ یا نظر وزیر اطلاعات وقت درست و ترور حجاریان سازماندهی شده نبوده بلکه خودسرانه بوده. بنده معتقدم که بر خلاف بسیاری از مواضع آقای خاتمی، ادعای ایشان درست و نظر وزیر اطلاعات وقت وی که ترور سعید حجاریان را خودسرانه دانسته بود غلط است.

 قضاوتى غیر منصفانه

سال 78 و پس از واقعه قتل های زنجیره ای و کوی دانشگاه پس از سوء قصد به سعید حجاریان، اظهار نظرهاى مختلفى درباره ماهیت گروه ترور و مسأله صدور فتواى ترور بر زبان‏ها جارى شد. در این جنگ روانى نیز سعى شد تا مسأله ‏ترور را همانند قتل‏هاى زنجیره‏اى و کوی دانشگاه به یک فکر و اندیشه ‏اى دینى گره بزنند و به شخص و گروه خاصى منتسب کنند. در اولین حرکت، روزنامه صبح امروز که مدیر مسئول آن ترورشده بود، نوشت: "من تروریست‏ها را می ‏شناسم ... آنها نیروى نظامى نبودند، دست به اسلحه نبردند و شلیک نکردند، بلکه فتوا دادند و حکم صادر کردند." (26 اسفند 78)

بیست روز پس از این اظهار نظر، در حالى که هر روز بر حجم این اتهامات در روزنامه‏ ها افزوده مى‏ شد و شخصیت‏ هاى دلسوز سیاسى مى‏ بایست آن را کنترل مى ‏کردند، محمد سلامتی، عضو فعال‏ سازمان غیر دینى مجاهدین انقلاب و دبیر کل آن اعلام کرد: "کسانى که با انگیزه‏هاى ایدئولوژیک دست به ترور مى‏زنند، به مجوز شرعى نیاز دارند." علاوه بر وی در تیتر برخی رسانه ها اعلام شد: "دیگرانى بودند که تصمیم گرفته و مجوز دادند و بعد عده‏اى اجرا کردند."

تمام این سخنان - که به گوشه کوچکى از آن اشاره شد - در حال و هواى روزهاى نخست پس از ترور مطرح شد، امّا سخنى که پس از نُه ماه از طرف آقاى حجاریان در یک ‏مصاحبه مطبوعاتى عنوان شد، شاید غیر منصفانه‏ترین سخن و حتى کینه‏ جویانه بود. وى در پاسخ به سئوال خبرنگارى که پرسید هیچ تصور مى‏ کردید روزى توسط چنین افرادى ترور شوید؟ گفت: "نه، انتظار نداشتم. از جریان‏هاى داخلى انتظار نداشتم. گاهى درباره گروه‏هاى برانداز خارجى فکر مى‏کردم، امّا در باره اینها نه. زیرا کسى که ادعاى دیندارى مى‏کند براى این ‏کارها باید حجت شرعى داشته باشد. فکر نمى‏کردم عالمى در سطح بالا اجازه ترور بدهد، چون در اسلام ترور حرام است. اسلام اجازه ترور نمى‏دهد."

جالب این است که آقاى حجاریان در پاسخ به سئوال دیگرى، وقتى خبرنگار مى‏پرسد: آیا ضاربین شما حکم داشتند و شما در جریان قرار گرفتید؟ مى‏گوید: "خیر. من دنبال نکردم ببینم حکم داشتند یا نه، امّا آدم متدین براى حرکات خود - مخصوصاً قتل نفس - باید جواز شرعى داشته باشد وگر نه دین دارى‏اش بى‏ معنا مى‏شود. مگر این‏که فکر کنیم اینها ضارب نبودند، یا در دیندارى‏شان شک کنیم. والا آنهایى که قبل از انقلاب هم دست به ترور زدند، مثل فداییان اسلام و مؤتلفه، بالاخره از جایى جواز گرفتند. امام ‏جواز ترور نمى ‏داد، حتى در زمان شاه. من فکر مى‏کنم کسى که ادعاى دیندارى مى‏کند، از امام تبعیت مى‏کند، بنابر این چنین کارى را انجام نمى‏دهد." (روزنامه ایران: 27 آذر 79)

سئوال این است که چرا آقاى حجاریان در آن ایام ادعا مى ‏کرد این کار توسط گروه‏هاى داخلى نظام انجام شده و چرا آن گروه را رسماً نام نمى‏برد؟! وى مى‏گوید: "فکر نمى‏کردم عالمى در سطح بالا اجازه ترور بدهد ..." سئوال این است که وى از کجا پى برده بود عالمى اجازه ترور را صادر کرده است؟! چرا از آن عالم سطح بالا نام برده نمی شد؟! چرا به طور جدى در دیندارى عاملان ترور شک نمى‏کند؟ اشخاصى که قبل از ترور وى، چند عملیات مجرمانه دیگر نیز داشته‏اند! سئوال این است که چرا آقاى حجاریان در باره "وجود مجوز شرعى ترور" در این گروه با قاطعیت سخن مى‏گوید، امّا در خصوص عدم دیندارى عاملان ترور با تردید و شک؟!

 

نوار تهدید، جعبه سیاهى که هرگز رمز خوانى نشد!

یک روز پس از ترور سعید حجاریان، در تاریخ 23 اسفند 78، شوراى اسلامى شهر تهران در اقدامى عجولانه، خبر از کشف نوارى داد که در آن سعید حجاریان تهدید به ترور شده ‏بود! رئیس شوراى شهر، گوینده نوار را از همفکران و مرتبطین با سردار نقدى و حجت‏الاسلام والمسلمین روح اللَّه حسینیان معرفى کرد و بسیارى، چون روزنامه «هم‏  میهن» این نوار را جعبه سیاه ترور حجاریان نامیدند.

شاید آن روز، هیچ کس فکر نمى ‏کرد که پخش این نوار و مانور سیاسى روى آن، بعدها تبدیل به یک معضل و مشکل براى کسانى شود که قصد داشتند ترور را به یکى از منتقدان‏ دلسوز خود نسبت دهند.

تهیه کننده نوار که رضا احمدى - جوانى 21 ساله - نام داشت، از آنجا که آدرس و نشانى خود را در نوار اعلام کرده بود! یک روز پس از تحویل نوار به شوراى امنیت ملى - در تاریخ 25 اسفند - دستگیر شد و به مدت 100 روز در بازداشت بسر برد. وى پس از آزادى از زندان، خبرى را در مطبوعات فاش کرد که هرگز به شکل صریح و شفاف تکذیب نشد! و جعبه سیاه ‏ترور سعید حجاریان، همچنان در هاله‏اى از ابهام باقى ماند و علامت سئوال به وجود آمده، هرگز محو نشد!

و امّا داستان نوار چه بود

یک ماه پس از ترور سعید حجاریان، على رغم وجود اختلافات داخلى میان اعضاى شوراى شهر در خصوص پخش یا عدم پخش محتویات نوار تهدید، خانم ‏صدیقه وسمقى به عنوان عضو کمیته تحقیق و پیگیرى ترور آقاى حجاریان، هنگامى که از روند تحقیقات گزارش مى‏داد، از کشف این نوار سخن گفت: "قرار است این نوار در جلسه امروز پخش شود و پس از پایان جلسه نیز، نوارِ تکثیر شده به هر یک از خبرنگاران اختصاصى شورا تحویل مى‏شود." (رسالت: 24 فروردین 79)

در همین هنگام یکى از پرسنل روابط عمومى شورا ضبط کوچکى را در مقابل میکروفون قرار داد و دقایقى از صداى فرد تهدید کننده نوار را پخش کرد. گروه اجتماعى روزنامه صبح امروز متن پخش شده را چنین گزارش مى‏کند: "اینجانب رضا احمدى، عضو گروه فداییان اسلام و همچنین عضو هیأت مؤسس حزب سازمان فدایى ولایت فقیه هستم. جناب آقاى سعید حجاریان! از دیدگاه حزب جوانان‏ فداییان ولایت فقیه و دیدگاه فداییان اسلام، به دلایل زیر محکوم به ضدیت با ولایت فقیه و مرتد هستید و سابقه شما نشان مى‏دهد با ولایت فقیه ضدیت دارید.
1 . امضا نکردن فرم التزام به ولایت فقیه در هنگام انتخابات شوراهاى اسلامى.

2 . تئورى ضد انقلابى و ضد ولایتى "فشار از پایین و چانه‏ زنى از بالا".

3 . تئورى ضد انقلابى و ضد ولایتى "فتح سنگر به سنگر نظام" یعنى سپاه، نیروى ‏انتظامى، وزارت اطلاعات، قوه قضائیه، مجلس و نهاد رهبرى.

4 . ایجاد جنگ روانى و تخریب یکى از چهره‏هاى شاخص انصار حزب اللَّه، یعنى حاج‏آقا..." (روزنامه صبح امروز: 24 فروردین 79)

پس از پخش قسمتى از نوار تهدید، به علت مخالفت تعدادى از اعضاى شوراى شهر و به وجود آمدن درگیرى لفظى میان برخى از اعضاى شورا، از ادامه پخش نوار جلوگیرى شد. خانم صدیقه وسمقى که ظاهراً از برخى اخبار پشت پرده این نوار بى‏اطلاع بود و بر پخش آن اصرار مى‏ورزید، در برابر اظهار مخالفت برخى دیگر از اعضاى شوراى شهر مى‏گوید: "چرا این نوار را معضل کردید؟ اصلاً محرمانه نبوده. این شخص، خود را نواب صفوى زمان مى‏ داند و حاضر است این را همه جا بگوید. افکارى که در این نوار هست، در جامعه و پشت بلندگوهاى عمومى ترویج مى‏شود. این نوارى است که به حجاریان داده شده و محرمانه نبوده و ما ممنوعیت و محدودیت براى انتشار آن نداریم." (روزنامه صبح امروز: 24 فروردین 79)

جالب‏تر از موضع گیرى منفعلانه این عضو شوراى شهر تهران، برخورد دو عضو دیگر این شورا نسبت به انتشار این نوار بود. آقاى حکیمى‏پور و اصغرزاده - این دو نام را به خاطر بسپارید - در مصاحبه‏ هاى مختلف که در خصوص مسأله ترور سعید حجاریان داشتند، همواره بر اهمیت یک نکته خاص تأکید مى‏کردند و آن سندیت این نوار براى نشان دادن "بخش ‏فرهنگى و تفکر سیاسى ترور" بود!

ابراهیم اصغرزاده در همان روزهاى نخست پس از ترور، در این باره گفت: "این نوار به جز سندیت امنیتى و اطلاعاتى، سندیت سیاسى هم دارد و نشانگر آن است که یک تفکر خشن، زمینه‏ساز این قبیل تهاجمات به ملت است. ما در یک موقعیت جدى ‏براى تسویه حساب قطعى با خشونت و تفکر خشونت هستیم." و امّا احمد حکیمى‏پور، به اندازه ابراهیم اصغرزاده براى جعبه سیاه ترور، اهمیت اطلاعاتى و امنیتى قائل نبود، بلکه اساساً آن را فقط براى بررسى بخش فرهنگى و تبلیغى خشونت‏گرایان مفید مى‏دانست! او نیز در مصاحبه با روزنامه صبح امروز گفت: "آن نوار بیش‏تر از این جهت مهم است که تفکرى را که پشت جریان خشونت است، نشان مى‏دهد. ما دنبال این نیستیم که چه کسى این نوار را پر کرده است! چون کسانى که‏آن را پر کرده‏اند، در این حادثه خاص دخیل نبوده‏اند. منتها از این نوار مى‏توان بخش فرهنگى خشونت را شناسایى کرد که اینها با چه استدلال‏هایى با مخالفین خود مبارزه مى‏کنند و خون‏آنها را حلال مى‏کنند! ما دنبال این هستیم که آن بخش فرهنگى و تبلیغى خشونت‏گرایان را از این نوار بررسى کنیم." (صبح امروز:‌3 اردیبهشت 79)

البته احمد حکیمى‏پور پیش از این در مصاحبه دیگری گفته بود: "این نوار روز بعد از ترور حجاریان (!) در اختیار ما قرار گرفت. ما نیز بلافاصله آن را در اختیار مقامات مسئول قرار دادیم. کسانى که این نوار را پر کردند، بلافاصله دستگیر شدند و هیچ ارتباطى با تیم ترور نداشتند." (روزنامه فتح: 9 فروردین 79)

جعبه سیاهی که هنوز هم معضل اصلاح طلبان شده

پخش خبر "نوار تهدید" و یا "جعبه سیاه" ترور، به طور ناخواسته تبدیل به یک معضل شد! احمد حکیمى‏پور ادعا مى‏کرد که نوار یک روز پس از ترور در اختیار شورا قرار گرفته، امّا عابدینى و اصغرزاده، دو عضو دیگر شورا معتقد بودند که نوار بیست روز پیش از ترور در اختیار شورا قرار گرفته است. (صبح امروز: 25 اسفند 79)  البته این قول درست بود چرا که تهیه کننده نوار پس از آزادى از زندان ادعا کرد که چند ماه قبل از ترور، نوار را به حجاریان تحویل داده و در زمان تحویل نوار، آقایان حکیمى‏پور و اصغرزاده حضور داشتند!

پس از درگیرى لفظى برخى از اعضا درباره انتشار این نوار و تحویل آن به مطبوعات، جلسه غیر علنى تشکیل شد، امّا این نوار، هرگز در اختیار خبرنگاران قرار نگرفت! یک ‏عضو مؤثر شوراى شهر که سوابق فعالیت‏هاى متعدد سیاسى دارد، براى به فراموشى سپردن این نوار به خبرنگاران گفت: "کارى که در شوراى شهر انجام شد، یک عمل اشتباه بود. زیرا انتشار این نوار که از مغز علیل عده‏اى خودسر و قانون‏شکن تراوش کرده است، برخلاف مصالح عمومى و ملى ‏است! چرا که در این نوار، فرد تهدید کننده، خودش را منتسب به جاهایى کرده است که براى ما ثابت شده این انتسابات صحیح نیست و اینها قصد تعریض به مقدسات جامعه ما را داشته‏اند و لذا نبایستى حرف‏هاى این نوار به عنوان مستند مورد عمل قرار گیرد." (رسالت: 24 فروردین 79)



برچسب‌ها: اصلاح طلبان

خاتمی راست می گوید 2
شنبه 92/7/13 ساعت 11:16 عصر | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

قسمت دوم

جعبه سیاه به سخن آمد و ماهیت خاتمی و دوستانش را نشان داد

البته رئیس وقت شوراى اول شهر تهران و برخى از اعضاى مؤثر آن، چند روز پس از ترور حجاریان در مصاحبه‏هاى مختلف اعلام کرده بودند که "چنانچه پیگیرى قضیه توسط مسئولان امنیتى به درازا کشیده شود، محتواى این نوار و شیوه به دست آوردن آن را به اطلاع عموم خواهیم رساند." با وجود این تأکیدات، هرگز نحوه تهیه نوار علنى نشد تا این‏که رضا احمدى - جوان 21 ساله و تهیه کننده نوار - پس از 100 روز از زندان آزاد شد و ابهامات بسیارى را برطرف کرد. وى در مصاحبه با خبرنگار روزنامه رسالت گفت: "به منظور کمک گرفتن براى هیأت مذهبى با آقاى طباطبایى عضو شوراى شهر در نماز جمعه صحبت کردم و او من را به آقاى حجاریان معرفى کرد. من نه عضو انصار حزب اللَّه ‏بوده و نه هستم و اولین بارى بود که حجاریان را از نزدیک مى‏دیدم. او در جلسه اول خیلى از من استقبال کرد و گفت: شنیده‏ام عضو انصار حزب اللَّه هستى، امّا خوشحالم که شما مثل آنها نیستى و حرف‏هایت را مى‏زنى!

در آن جلسه من هم انتقادات خودم را از روزنامه صبح امروز به او گفتم، در رابطه با اهانت به ائمه و ... او به من خندید و پاسخى نداد و گفت این اندیشه ماست و شما باید اندیشه ‏را با اندیشه جواب بدهید. جلسه بعد هم در شوراى شهر بود که چون هماهنگ کرده بود، بیش‏تر مرا تحویل گرفتند و در همین جلسه بود که آقاى حجاریان بحث نوار را مطرح کرد و گفت: شما هر چه ‏اندیشه دارید، بر روى نوار بگوئید.

در جلسه سوم گفت: حرف‏هاى من را هم در نوار بگو، حرف‏هاى خودت را هم بزن، حجاریان به من گفت: در نوار من را تهدید کن. به او گفتم آیا مشکلى براى من پیش نمى‏ آید؟ او گفت: نه باقیش با من، البته ممکن است انصار حزب اللَّه تو را با تیر بزنند، ولى (اداره) اطلاعات و ... با من. آقاى سعید حجاریان به من گفت: در نوار خودت را معرفى کن و بگو عضو انصار حزب اللَّه هستم و روى این موضوع تأکید زیادى داشت.

حجاریان گفت: بگو فدایى ولایت فقیه هستم، من را هم محکوم کن و به موضوع فشار از پائین، چانه زنى در بالا و فتح سنگر به سنگر حمله کن. وقتى من را تهدید مى‏کنى، به ‏حالت جدى حرف بزن و تهدید کن و بگو مى‏کشمت و خانه و زندگى‏ات را آتش مى‏زنیم. من هم تیتر مطالب او را یادداشت کردم.

حتى گفت: در نوارِ تهدید به نهضت آزادى، عبداللَّه نورى، مهاجرانى و آقاى خاتمى هم توهین کن و بگو خاتمى آمده با جامعه مدنى ختم انقلاب را اعلام کند. حجاریان گفت: در داخل نوار از سعید امامى به عنوان شهید سعید امامى یاد کن. او در آخر جلسه سوم به من گفت: من به شما از نظر مالى و کارى کمک مى‏کنم، اگر بخواهى به هیأت شما کمک مى‏کنیم، اگر نخواستى به خودت کمک مى‏کنیم که خانه خودتان ‏را بسازید. با شهردارى منطقه هم هماهنگ مى‏کنم. حجاریان به من گفت: تو نسبت به سایر بچه‏هاى انصار خیلى آرام هستى، اگر مى‏توانى بچه‏هاى انصار را بیاور اینجا با هم صحبت کنیم!

نوار را او ساخت و من فقط یک گوینده بودم و نمى ‏دانستم او چه سوء استفاده‏اى از آن مى‏ کند. من هم رفتم خانه‏ ام، در زمانى که هیچ کس نبود، نوار را پر کردم و بردم به حجاریان ‏دادم. او هم گفت: کار بزرگى کردى، امیدوارم بتوانیم مشکلات! شما را حل کنیم. وقتى نوار را دو دستى به حجاریان دادم (چند ماه قبل از ترور او) آقایان اصغرزاده و حکیمى‏پور نیز شاهد بودند." (رسالت: 12 تیر 79)

روزنامه رسالت پس از انتشار این مصاحبه مهم نوشت: "بر این اساس، معلوم نیست آیا قاضى رازقندى تاکنون به احضار حجاریان و اخذ توضیحات وى اقدام کرده است یا نه. به نظر مى‏رسد پرونده رضا احمدى و تهدید حجاریان در چارچوب پرونده نوارسازان قابل پیگیرى است. باید مشخص شود چرا و چه کسانى با سوء استفاده از سادگى جوانى 21 ساله، نوار تهدیدى تهیه و سپس با فراهم ساختن شرایط جنگ روانى، از آن بهره‏بردارى سیاسى کرده و با تمسک به آن به تشویش افکار عمومى دست زدند. امیدواریم قاضى پرونده بى‏هیچ ملاحظه و مصلحت اندیشى، به واقعیت دست یافته و با عوامل و یا عاملین برخورد قانونى نماید." (رسالت: 12 تیر 79)

یک روز پس از نشر این سخنان، تنها پاسخى که روزنامه رسالت دریافت کرد، نامه‏اى بدون امضا و در سربرگ شوراى شهر تهران بود که از طرف سعید حجاریان در آن نوشته ‏شده بود: "رسالت، نشر اکاذیب مى‏کند." شوراى شهر در حالى این چهار کلمه را از طرف حجاریان در 13 تیر ماه به عنوان پاسخ ارسال کرد که روزنامه بهار در همان روز، مصاحبه‏ مفصلى را به نقل از سعید حجاریان در خصوص ادعاى دیروز روزنامه رسالت به چاپ رساند!

روزنامه بهار در این مصاحبه ادعا کرد که وى گفته است: "نوار بدون استفاده از آن به چه درد مى‏خورد و کجاى این کار عقلانى است... لابد بعد هم مى‏خواهند بگویند تروریست‏ها از خود من دستور گرفته‏اند." (روزنامه بهار: 13 تیر 79)

چرا حرف یک بچه را تیتر می کنید!

در همان ایام حجاریان که نایب رئیس شوراى اول شهر تهران بود در مورد آشنایى خود با احمدى گفت: "آقاى علیزاده روزى در شوراى شهر، فردى را به من معرفى کرد و گفت او از این بچه‏هایى است که تجمع‏ هاى دانشجویى را به هم مى‏ریزند و مى‏خواهد با تو صحبت کند. کمى ‏نصیحتش کردم و به او گفتم عقاید خود را داشته باشد، امّا به جاى این‏که کارهاى فیزیکى بکند، برود کار فرهنگى کند.

روزى احمدى به من گفت که دوستان من تو را محاکمه کرده ‏اند و نوارى به من داد که جریان محاکمه در آن ضبط شده بود. احمدى به من گفت که ظاهراً پسر عمویش از اینهاست ‏و این نوار با صداى اوست. نوار را که گوش کردم، متوجه شدم همان حرف‏هاى معمول است که جریان خشونت‏طلب در روزنامه ‏ها و مجله‏ هایشان علیه من گفته و نوشته بودند.

نوار بى ‏ارزشى بود، به آن اعتنایى نکردم و آن را در گوشه کشوى میزم انداختم و به آقاى اصغرزاده که در همان اتاق همکارم بود، گفتم که چنین نوارى موجود است! پس از واقعه ترور، چون دنبال سرنخ مى‏گشتند، کشوى مرا باز کردند و نوار را درآوردند. در آن زمان من در حالت اغما بودم که این وقایع پیش آمد و احمدى را دستگیر کردند. من ‏فکر مى‏کنم این نوار ربطى به تروریست‏ها ندارد."
حجاریان به جاى پاسخ به سئوالات اساسى مطرح شده در خصوص سخنان احمدى، ضمن ادعاى این که وى تطمیع شده است، اظهار داشت:  "چه ثمرى براى من داشت که به یک بچه بگویم این حرف‏ها را بزن و چیزهایى به او یاد بدهم که در نوار بگوید، بعد هم نوارش را دور بیندازم !"

وى که هر روز در کنار نام روزنامه خود، جمله "دانستن حق مردم است" را مى‏نوشت، از اقدام روزنامه رسالت در چاپ اظهارات احمدى گله کرد و گفت: "یک زمان مدیر مسئول رسالت به عیادت من آمد و من براى او هم در این مورد توضیح دادم. نمى‏دانم چرا حرف من را که این همه سابقه رفاقت با هم داریم، کنار گذاشته و رفته‏ حرف این بچه را تیتر اول کرده است."

حجاریان در آن مصاحبه از محاکم قضایى خواست تا کسانى را که روى این جوانان کار روانى مى‏کنند، شناسایى کند:  "باید افرادى که روى این جوانان کار مى‏کنند و این سناریوها را به آنها یاد مى‏دهند تحت تعقیب قرار گیرند. این افراد باید به عنوان آسیب دیدگان اجتماعى مورد امداد قرار گیرند!... زمانى که پنج، شش کانال رادیو تلویزیون یک کشور در اختیار یک جریان باشد و جریان دیگر از داشتن کوچک‏ترین رسانه‏اى محروم شود، نمى‏خواهم بگویم دوستان ما این کار را مى‏کنند، ولى طبیعى است که از رسانه‏هاى کوچک مثل نوار استفاده شود." (روزنامه بهار: 13 تیر 79)

سئوالاتی که بی پاسخ ماند !

آقاى حجاریان در حالى که مى‏توانست این مطالب را براى روزنامه رسالت ارسال نماید، حاضر به انجام این کار نشد، چرا که بدیهى بود آن روزنامه، این ادعاها را به همراه پاسخ ‏و اشکالات آن به چاپ خواهد رساند. همان طور که یک روز پس از چاپ توجیهات آقاى حجاریان، روزنامه رسالت سئوالاتى را مطرح ساخت که هرگز پاسخ داده نشد: "از ایشان مى‏پرسیم با توجه به این‏که نوار تهدید چند ماه قبل از حادثه ترور در اختیار شما قرار گرفت و شما نوار را گوش کردید و در کشوى میزتان گذاشتید و یا به تعبیر خودتان‏آن را دور انداختید، آیا به اصغرزاده و دیگران هم گفتید که این نوار دور انداختنى و بى‏ارزش است؟

اگر گفتید! چرا آقاى اصغرزاده، چند روز بعد از ترور، سعى نکرد به مسئولان بگوید که این نوار از نظر حجاریان، چیز بى‏ارزشى بود و نباید روى آن مانور داد! بلکه برخلاف آن براى‏ موج‏سوارى بیش‏تر، در مصاحبه‏اى با اشاره به نوار تهدید گفت: محتوا و تفکر موجود در این نوار، افشاگر انگیزه و بستر ایجاد خشونت در کشور است و مسئولان باید در خشکاندن این ریشه ‏خشونت احساس تعهد کنند.

اگر آقاى اصغرزاده مى ‏دانست که "نوار بى‏ارزشى" در کشوى میز شماست، چرا وقتى روزنامه هم میهن در صفحه اول خود این تیتر درشت را درج کرد که "خوب نگاه کنید! جعبه سیاه‏ترور حجاریان راز مى‏گشاید" در جلسه شوراى شهر اعلام کرد: این نوار سرنخ‏هاى متعددى را به دست مى‏دهد و این نوار غیر از آن‏که تهدید حجاریان به مرگ بوده، یک سند سیاسى ‏محسوب مى‏شود و محتواى آن نشانگر یک تفکر بسیار خشن و وحشى است.

چرا آقاى خسروى به عنوان رئیس شوراى شهر اعلام کرد که "اگر به ترور حجاریان رسیدگى نشود، نوار تهدید را علنى مى‏کنیم."

چرا آقاى اصغرزاده با گذشت حدود یک ماه از ماجراى ترور، حتى افرادى نظیر خانم وسمقى، عضو دیگر شوراى شهر را نسبت به بى‏ارزش بودن نوار توجیه نکرد و نتیجه آن شد که وى در روز 23 فروردین 79 نوار تهدید رضا احمدى را در جمع خبرنگاران پخش کرد؟

آقاى حجاریان! شما مى‏گوئید رضا احمدى نوار را پر نکرده و پسر عموى او بوده، شما هم که از او به هر دلیلى شکایتى نکرده‏اید! پس دلیلى براى مجازات و زندانى بودن او وجود نداشته و ندارد که او بخواهد براى آزادیش دروغ بگوید.

ضمن این‏که اصلاً ما نیز فرض شما را مى‏پذیریم که او دروغ گفته و شما را متهم کرده، شما نیز قوه قضائیه و وزارت اطلاعات را متهم کرده‏اید، پس یک راه مى‏ماند، آن‏هم ‏رسیدگى به موضوع در دادگاه علنى، آیا مى‏توانید از ادعاهایتان دفاع کنید و ثابت کنید که احمدى تطمیع شده است؟" (روزنامه رسالت : 14 تیر 79)

البته پیش از این هم مدیر مسئول روزنامه رسالت در باره ملاقات خود و حجاریان در تاریخ 30 خرداد 79 نوشته بود : "... حجاریان در این باره گفت:‌ احمدی برای مسجدشان 150 هزار تومان نیاز داشت که در شورا مطرح کردم و این مبلغ برایش فراهم شد. احمدی بعد از ماه رمضان پیش من آمد و گفت که گروهی شما را غیابا محاکمه کرده اند و حکم ارتداد و اعدام داده اند و سپس نواری به من داد و گفت این هم نوار تهدیدی که با صدای پسرعمویم است. من آن نوار را چندبار گوش کردم و به آقای اصغر زاده و یکی دو نفر دادم."

با خواندن مصاحبه آقاى حجاریان، به خوبى درمى‏یابیم که پروژه نوارسازى بر استدلالى متکى است که وى آن را تئوریزه ساخته و مُحق جلوه مى‏دهد. وقتى او ادعا مى‏کند که ‏چون "چند کانال رادیو و تلویزیون در اختیار یک جریان است و جریان دیگر محروم است، طبیعى است که از رسانه کوچکى مثل نوار استفاده شود" آیا این نیز طبیعى است که تمام نوارهایى‏که علیه نهادهاى قانونى و شخصیت‏هاى حقیقى و حقوقى مشخصى تنظیم شده، وارد محتواى هر کدام که مى‏شوید، جز دروغ و تهمت و فریب چیزى در آن نیست. آیا جریان مدعى محروم از رسانه، در صورتى که کانال تلویزیونى و یا رادیویى داشته باشد، به همین شیوه عمل مى‏کند؟

خودسرهایی که هرگز از آنها شکایت نشد

البته در صحنه مطبوعات نیز عملکرد آن جریان را دیده‏ایم و چیزى جز اهانت و دروغ در آن نیافتیم. متأسفانه سعید حجاریان براى روشن شدن حقایق، هرگز حاضر نشد از رضا احمدى و عاملان ترور خود شکایت کند تا ادعاهاى مطرح شده مورد بررسى قرار گیرد و گمانه‏ها پایان ‏پذیرد.  وى ده ماه پس از ترور و زمانى که بهبودى نسبى یافته بود، در مصاحبه‏اى مفصل که روزنامه ایران به چاپ رساند، آن‏گاه که در برابر سئوال "چرا از ضاربین شکایت نکردید؟" قرار گرفت، گفت: "از چه کسى شکایت کنم؟ از یک مشت ضارب بچه سال که من آنها را مسبب اصلى نمى‏دانم؟ به هر بچه سالى مى‏توان یک اسلحه داد و گفت شلیک کن. من به اصطلاح‏حقوقى سبب را اقوى از مباشر مى‏دانم. اینها حداکثر مباشر بودند. من طرف حساب اینها نبودم، طرف حساب سبب بودم.  سبب بر من مخفى است، پس دلیلى نداشت که از اینها شکایت‏کنم. فوقش، چند سال بیش‏تر به اینها کیفر مى‏دادند. من قصد انتقام‏جویى از کسى ندارم، چون انتقام مسأله را حل نمى‏کند. باید با این پدیده برخورد ریشه‏اى و پیشگیرانه کرد، چون امکان ‏آن هست که از این باندهاى مافیایى در کشور ما خیلى به وجود آید."‌ (روزنامه ایران:‌27 آذر 79)

چندماه قبل سعید حجاریان در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم بدون مقدمه در اواسط مصاحبه خطاب به خبرنگار می گوید:‌ "به نظر شما به من می‌خورد که خودم را ترور کرده باشم؟ تسنیم: چرا این سوال را می‌پرسید؟ حجاریان: عده‌ای برای این مسئله کتاب چاپ کردند. تسنیم: چه کسی کتاب را نوشته است؟ حجاریان: چند سال پیش آقای رسایی در کتاب بازی ترور نوشته است که خودم، خودم را ترور کردم!"

خاتمی راست می گوید ترورهای سازماندهی شده در پیش است

بنابراین به جای قضاوت عجولانه باید به آقای خاتمی حق داد که ترور سعید حجاریان را سازماندهی شده دانسته و امروز نیز نگران تکرار همان ترورهای سازماندهی شده است. با این تذکر که جناب رأس کودتای سال 88 همه واقعیت را نمی گوید بلکه بخشی که به نفع این جریان هزار لایه است را بیان می کند!

آقای خاتمی راستی چرا وزارت اطلاعات دولت شما هرگز حقایق آن ترور را فاش نکرد؟ چرا سعید حجاریان هرگز از ضاربان خود شکایت نکرد؟ فرد ضارب چند سال بعد از آزادی از زندان در ستاد انتخاباتی چه کسانی دیده شد؟

بگذریم! نویسنده این سطور در نطق مخالفت با وزیر پیشنهادی اطلاعات دولت یازدهم، مستندا اشاره کردم که این جریان همانطور که در سال های دوره حاکمیت اصلاحات آمریکایی با سازماندهی قتل های زنجیره ای، کوی دانشگاه و ترور سعید حجاریان مقدمات تخریب سه رکن مهم وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و سپاه و بسیج را فراهم کرد، در آینده مقدمات روانی دیگری را کلید خواهد زد تا این چشم های نظام را مجددا در نگاه افکار عمومی تخریب و مقدمه نفوذ خود برای انتخابات مجلس دهم را آماده کند.

نمی دانم وزیر اطلاعات درباره اظهارات خاتمی چه واکنشی نشان خواهد داد اما پیش بینی خود را در حال تحقق می بینم و اعلام می کنم که از نظر این آقایان دولت اعتدال هم مانند دولت اصلاحات خون و شهید و جانباز می خواهد البته از نوع تقلبی آن !  بنابر این باید از همه نیروهای انقلاب خواست تا هوشمندانه وضعیت موجود را رصد کنند و ضمن اعلام مواضع به حق و غیرتمندانه خود، بهانه ای به دست یاران داخلی دشمن ندهند.

مشرق نیوز



برچسب‌ها: اصلاح طلبان

محور شرارت
دوشنبه 92/5/28 ساعت 12:26 صبح | نوشته ‌شده به دست اBasij | ( نظرات )

حجاریان و روایت سیاستی که از ایران محور شرارت ساخت  
مشاور ارشد خاتمی در دولت اصلاحات اذعان کرد: ما در زمان ریاست خاتمی در حالی که با آمریکا کاری نداشتیم، جزو محور شرارت قرار گرفتیم.
سعید حجاریان در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای اعتماد گفته است: آقای روحانی باید با تدبیری که دارند پیش روند و مسائل را حل کنند. من واقعاً از آمریکایی‌ها تعجب می‌کنم. زمان آقای خاتمی مسائل داشت به نحو خوبی پیش می‌رفت تا اینکه یک مرتبه بوش آمد و گفت که ایران محور شرارت در منطقه است. یعنی ما را در کنار عراق و کره شمالی نشاند. ما چه کار به آمریکا و بوش داشتیم؟ ما در جنگ با افغانستان به آنها کمک هم کرده بودیم. البته بوش آدم بنیادگرای عجیب و غریبی بود. الان هم می‌خواهند هنوز هیچی نشده یک انگی به آقای روحانی بچسبانند.
وی در پاسخ این سؤال که «فکر می‌کنید سیاست خارجی دولت روحانی ادامه سیاست خارجی دولت‌های سازندگی و اصلاحات است؟»، گفت: حتماً همین طور است.
حجاریان درباره رفتارهای دوگانه آمریکا در زمینه تهدید و تطمیع گفته است: به ویژه در قضیه تحریم‌هایی که علیه ایران در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا تصویب می‌شوند لابی‌های خارج از مجلسین آمریکا به شدت فعال هستند. مثلاً لابی اسرائیل که خیلی در آمریکا فعال است. همچنین تندروهای جمهوری‌خواه مانند آقای مک‌کین، که آنها هم خیلی تحت تأثیر لابی اسرائیل هستند.

منبع: کیهان



برچسب‌ها: اصلاح طلبان

 
لینک دوستان
دیگر موارد
کد موزیک آنلاین برای وبگاه